اشاره : یکی از موازین شخصیت افراد نحوه برخورد آنها باافراد جامعه است، کسی که دو رفتاری است، بدانید این شخص قابل اعتماد نیست. شخصی قابل اعتماد واتکا است، که دارای شخصیت یگانه باشد.یکی از نشانه های انسان ضعیف وزبون این است، که دو رو باشد در ظاهر خوش برخورد، خوش بیان، و در غیاب، آنها را لگد مال کند، هر کس چنین باشد بداند که خوار و ضعیف وزبون است، همیشه انسانهای بزرگ به انسان نگاه الهی دارند،به شکل متعادل وانصاف برخورد میکنند در فضایی جامعه همواره طوری برخورد میکنند که در غیاب هم چنین می کنند، دارای صداقت رفتاری وبیانی هستند،امام کاظم (علیهالسلام) میفرماید یَا هِشَامُ بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ یَکُونُ ذَا وَجْهَیْنِ وَ ذَا لِسَانَیْنِ یُطْرِی أَخَاهُ إِذَا شَاهَدَهُوَ یَأْکُلُهُ إِذَا غَابَ عَنْهُ إِنْ أُعْطِیَ حَسَدَهُ وَ إِنِ ابْتُلِیَ خَذَلَه.اى هشام چه بد بندهایست بنده دو زبان و دو رو که برادر را در پیش او بستاید و در پشت سرش بخورد اگرش بدهند حسد برد، و اگرش گرفتار شود او را وانهد،امام صادق(علیه السلام) میفرمایند ساختار صداقت دارای حدودی است:عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام قَالَ: الصَّدَاقَةُ مَحْدُودَةٌ فَمَنْ لَمْ یَکُنْ فِیهِ تِلْکَ الْحُدُودُ فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى کَمَالٍ أَوَّلُهَا أَنْ یَکُونَ سَرِیرَتُهُ وَ عَلَانِیَتُهُ وَاحِدَةً وَ الثَّانِیَةُأَنْ یریک [یَرَى] زَیْنَکَ زَیْنَهُ وَ شَیْنَکَ شَیْنَهُ وَ الثَّالِثَةُ لَا یُغَیِّرُهُ مَالٌ وَ لَا وَلَدٌ وَ الرَّابِعَةُ أَنْ لَا یُمْسِکَ شَیْئاً مِمَّا تَصِلُ إِلَیْهِ مَقْدُرَتُهُ وَ الْخَامِسَةُ لَا یُسْلِمُکَ عَنِالنَّکَبَاتِ.ابو عبد اللَّه (علیهالسلام) فرمود: دوستى حدود دارد و به کسى که داراى آن حدود نباشد دوستى کامل نسبت ندهید.
نخست آنکه ظاهر و باطنش با تو یکى باشد. دوم آنکه نیکى تو را نیکى خود و بدى تو را بدى خویش انگارد. سوم اینکه مال و فرزند او را تغییر ندهد. چهارم آنکه هر چه دستش میرسد از تو باز ندارد.پنجم آنکه در گرفتاریها تو را وانگذارد.متاسفانه پدیده تعارض در رفتار و اندیشه سیاست ورزان جامعه ما روز به روز افزایش می یابد و بیش از اینکه محتواها و حقیت برای آنان مهم باشد تمسک به ظواهر اولویت یافته است.در همین راستا و در جهت بررسی نسبت اندیشه و رفتار سیاست ورزان عرصه داخلی مقاله ارزشمندی را به خامه قلم دکتر فاضل خمیسی را باهم مطالعه می کنیم.
چپ، راست، اصول گرا، اصلاح طلب .، ارزشی، تکنو کرات، و اصطلاحات دیگری که این روزها باعث شده اند جامعه خط کشی شده و هر کدام از اینها حتی از نوع پوشش، ظاهر، و ادبیات کلامی مشخص و برند سازی رخ دهد، اگر استفاده از ریش تقریبا بلند، دو انگشتر عقیق و در برخی مواقع تا ۴ انگشتر، بستن یقه تا اخر ،استفاده از لباسهایی با سبک خاص مداحان و حالت خاکی گرفتن از ظواهر افراد اصول گرا محسوب میشود اما استفاده از پوشش و لباس اطو خورده و دارای رنگ شاد و مد روز، استفاده از نقل قولهای دانشمندان جهانی و مطرح، انتقاد وضع موجود و…. از ویژگیهای طرف مقابل بشمار میاید. در اینجا بخوبی تفاوتهای ظاهری قابل مقایسه ومشخص است اما تفاوتهای مبنایی و ریشه ای بین این گروهها نه تنها قابل تشخیص نیست بلکه حتی خود نمیدانند به چه دلیل به اردوگاههای چپ و راست تعلق دارند، و با توجه به نوع انتخابی که در رای گیریها انجام داده اند خویش را در این صف بندی قرار میدهند.
با پیروزی انقلاب اسلامی هر چند در اوایل و حتی قبل از ان گروههای سیاسی بمعنای واقعی مفهومی ،دارای رویکردهای متفاوت و حتی متناقض با هم بودند ولیکن بعد از یک سری رویدادها که از حوصله این بحث خارج است گروههای سیاسی و حتی اندیشه های اجتماعی رو به یکسان سازی حرکت کرده و مشاهده میکنیم به مرور زمان افراد در دوره دولت اصول گرا( تعابیر مصطلح و نه واقعی) در وقت اداری دکمه پیراهن خود را تا اخر بسته و بعد از ساعت اداری انرا باز و یک آخیش هم نثار خود میکنند!!!! حالا چرا به این شکل اوضاع مردم را در آوردیم خود نیاز به یک اسیب شناسی واقع بینانه و شجاعانه دارد.
همه از التزام به قانون اساسی و اعتقاد به جمهوری اسلامی دم میزنیم اما طوری در برابر هم صف آرایی میکنیم که انگار از دو سیاره متفاوت و دشمن هستیم، طوری ظرفیتهای همدیگر را صرف خنثی کردن تهمت های یکدیگر نموده ایم که باعث شده جامعه ناامید از رشد و تعالی گردد.آزادی پر آشوب همانقدر مهلک است که تنفس در فضای خفقان غیر قابل تحمل،لازم است با توجه به رویدادهای منطقه ای برای جامعه خود خطوطی ترسیم کنیم که دین و مفهوم آزاد اندیشی در انحصار کسی یا گروه مشخصی نباشد و اندیشمندان واقعی و نه رسانه ای یا دست ساز عهده دار نظریه پردازی در زمینه های وفاق و همدلی گردند.
انقلاب اسلامی ایران متعلق به آحاد مردم است و هیچ طبقه ای حق ندارد خود را صاحب آن بداند. انقلابی که برای محقق شدن و ماندگاری آن هزاران شهید تقدیم شده نباید دستمایه عده ای قرار گیرد .یادمان باشد هر صاحب منصبی قبل از تکیه بر اریکه ،شعارهای زیبا، مردم پسند، و داشتن نسخه برای کاستن رنج مردم سر میدهد اما راستی ازمایی او فقط. در عمل و مناصب اجرا ست که مشخص میگردد.هر چند در این آزمون این مردمند که هزینه های نابخردی و ناصوابی را پرداخت میکنند، لازم است شعور اجتماعی و بینش سیاسی مردم را آنقدر ارتقا داد تا ضریب خطاهای آنان در برترین عرصه مشارکت که همانا انتخابات است پایین بیاید!
این ارتقا حاصل نمیشود مگر آنکه ما مهمترین عامل بهره وری نیروی انسانی که ایجاد، تقویت و پرورش عزت نفس در افراد است را در بین مردم نهادینه نماییم. بطوریکه با افزایش دروغین دستمزدها و توزیع سیب زمینی نشود در تصمیم مردم خللی ایجاد نمود. هم اکنون که تب انتخابات مجلس در حال شکل گرفتن است هنوز هم عده ای ناآشنا به اهداف انقلاب و توصیه های مقام معظم رهبری دور خیز نموده که با توجه به ضعف اقتصادی مردم و ابزار نمودن پول راه ورود خود را برای این عرصه معیا نمایند، لذا به این افراد که با تزریق پولهای مشکوک به حرام باعث میگردند جامعه از تعالی باز بماند و اخلاق در اجتماع فدای قدرت در منصب شود به دیده خائنین به آرمانهای انقلاب نگریسته و حتی اگر با این حیل موفق به راهیابی شوند کرسی مجلس را نه به اخلاق و تقوا بلکه به تزویر و زر غضب نموده و لحظه، لحظه حضور و جلوس بر آنرا معصییت تلقی نمایند.اکنون و با گذشت بیش از ۳۵ سال از انقلاب اسلامی ما نیاز به ازاد مردانی داریم که خویش را مدیون امام و شهیدان دانسته و با آزاد اندیشی ولیاقت بین شعار و عمل نه تنها فاصله ای نگذاشته بلکه سعی نمایند این فاصله بین بی اعتمادی مردم و مسئولین را ترمیم نموده و الگو سازی را به داخل مرزهای خود بکشانند.
(فاضل خمیسی)
بفرمایید در کدام اداره چنین وضعیتی وجود داشته ؟؟؟
ضمنا مراقب این افراد جانماز آب بکش در حوزه مدیریتی خودتان باشید! چون همونها الان از اعتدال و شاید هم اصلاحات دم میزنند!!!
به مرور زمان افراد در دوره دولت اصول گرا( تعابیر مصطلح و نه واقعی) در وقت اداری دکمه پیراهن خود را تا اخر بسته و بعد از ساعت اداری انرا باز و یک آخیش هم نثار خود میکنند!!!! حالا چرا به این شکل اوضاع مردم را در آوردیم خود نیاز به یک اسیب شناسی واقع بینانه و شجاعانه دارد.