شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۵۱۳۷
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۹
شهاب زمانی 

سیر تحولات خاورمیانه از لیبی تا افغانستان و اقدامات اعمالی توسط آمریکا و متحدانش ، تلاش آنها بمنظور ایجاد یک خاورمیانه جدید در چهارچوب منافع شان را بخوبی نشان می دهد. فروپاشی کمونیسم و یکه تازی غرب با محوریت آمریکا در حمله به افغانستان و عراق و شیرینی تسلط بر دو منطقه مهم خاورمیانه ، آنها را بعلت عدم وجود یک نیروی بازدارنده موثر جهت ایجاد تغییرات گسترده در منطقه ترغیب و مصمم نمود.

اعلام سیاست خاورمیانه بزرگ در 2004 و متعاقب آن خاورمیانه جدید ، تاکید بر امکان تغیرمرزهای جغرافیایی  نشان از توافقات پشت پرده و تقسیم حوزه های نفوذ قدرت های عصر جدید در منطقه دارد. پروژه ای که باعث ایجاد بی‌ثباتی و خشونت در خاورمیانه  مطابق نیازها و اهداف پیش بینی شده آنها شده است ، از این رو یک هرج و مرج ایجاد شده توسط کشورها و گروه های مسلح وابسته و با کنترل سازمان های بین المللی در راستای حرکت بسوی  نظم نوین جهانی مطابق خواسته هایشان، طی یک فرایندی پیچیده نظامی و اطلاعاتی در حال پیاده شدن است. 

طرح فدرالی نمودن عراق ؛ بی ثباتی در لیبی ، سوریه ، یمن و لبنان ؛ کنترل و هدایت انقلاب های بحرین ،تونس و مصر ؛ حفظ موقعیت نه جنگ نه صلح طالبان در افغانستان و پاکستان ؛ ترغیب کشورهای مسلمان منطقه به درگیری و رقابت های بی حاصل با یکدیگر و ایجاد بهانه جهت مشروعیت بخشی به حضورنظامی در منطقه ، قسمتی از پروسه خاورمیانه جدیدی است که ملت های محروم و عقب نگه داشته شده منطقه ، قربانیان اصلی آن می باشند. ملت های که اکثرأ علیرغم برخورداری از ثروت ها و منابع فراوان، دچار فقر فرهنگی و اقتصادی بوده و در برزخ  حکومت های مستبد و نیات شوم استعمارنو بلاتکلیف و گرفتار شده اند.

فقدان دموکراسی های  واقعی دربسیاری از کشورهای خاورمیانه و عدم توجه به حقوق اساسی ملت ها ، زمینه را برای اجرای سیاست های تفرقه افکنانه قدرت های استعماری و روشن شدن شعله ادعاها و اختلافات تاریخی بین آنها را فراهم نموده تا این حکومت ها را درمعرض بهره کشی قراردهند ، سیاستی که  تا کنون بیش از نیم میلیون کشته ، چندین میلیون آواره و تخریب زیرساخت های کشورهای درگیر را درپی داشته است. 

بدون شک تئوریسین های غربی با توجه به نوع نگاهشان  به مردم خاورمیانه و حکومت های موجود ، تجزیه کشورهای منطقه وترکیب دوباره آنها بر اساس معیارهای خاص قومی و مذهبی ، بگونه ای که بتواند در آینده منافع اقتصادی و تسلط فرهنگی آنها را تضمین نماید  مد نظر دارند لذا وجود کشورهایی با قابلیت های باالقوه جمعیتی ، فرهنگی و اقتصادی  می تواند از بعد امنیتی نیز مانعی برای پیشبرد برنامه های قدرت های جهانی جهت تسلط بی چون و چرا برمنطقه باشد.

از این حیث مهندسی تحولات درکشورهای مسلمان خاورمیانه براساس قومیت و مذهب و سپس ایجاد کشورهای کوچکتر  ، می تواند علاوه بر ممانعت از ظهور قدرت های منطقه ای جدید با پتانسیل های خاص ، هرگونه ائتلاف آنها را نیز در صورت تغییر ساختار سیاسی شان در آینده منتفی نماید و آنها را باالاجبار جهت حفظ موجودیت خود، بسوی عقد پیمان های مختلف نظامی و حتی تحت قیمومیت قرارگرفتن اجباری سوق دهد.

از طرفی شتاب توسعه اقتصادی در کشورهای غربی و آسیایی و افزایش مصرف انرژی در عرض دو الی سه دهه آینده دلیلی دیگری است که  قدرت های جهانی را جهت تسلط بر منابع عظیم نفت و گاز منطقه ترغیب و داشتن چنین  برگ برنده ای برای حفظ برتری شان بر رقبا، حیاتی نموده است.

با این وجود قدرت های بزرگ، بواسطه مخالفت افکار عمومی کشورهایشان ، به جای مداخله مستقیم ومتحمل شدن هزینه های  سیاسی، اقتصادی و انسانی با حمایت‌ همه جانبه از کشورها و گروه‌های مسلح همسو  ، سعی در تضعیف کشورهای مخالف و وارد نمودن  فشار بر آنها جهت پیشبرد برنامه های خود می باشند.

هرچند بطور قطع نمی توان بیان نمود چنین گروهها و کشورهایی که بصورت نیابتی در خط مقدم درگیری قرار گرفته اند کاملا مزدور وگوش بفرمانند زیرا چنین گروه‌هایی شاید به دنبال منافع و هدفهای خاصی نیز باشند و ممکن است با منافع و هدف‌های کشور حامی آن‌ها کاملا منطبق نباشد ولی در این برهه نیاز به یک اتحاد مصلحتی یا اجباری بین آنها وجود دارد.

با اینحال تبلیغات گسترده بمنظور سیاه‌نمایی از وقایع خاورمیانه ، ایجاد دشمنی بین گروهها و کشورهای مسلمان منطقه به شکلی سازمان یافته ، موجب ایجاد وحشت نسبت به تحولات مدیریت شده منطقه و بمنظور آماده سازی افکار عمومی مردم خاورمیانه و جهان جهت زایش خاورمیانه ای جدید مطابق نقشه های قدرت های بزرگ است.

دراین بین سه کشورمهم ایران ، ترکیه و عربستان سعودی در تحولات منطقه نسبت به سایر کشورها ، هریک نقش های بارز ، متفاوت و گاها متضادی را ایفا می کنند، هرچند درصورت عدم محاسبات دقیق و اتخاذ سیاستی هوشمندانه ، از تبعات سوء تحولات در حال گذرمنطقه بی نصیب نخواهند بود.

شاید ایران بعلت دارا بودن سیاست مستقل خاورمیانه ای خود ، مخالف اصلی تحولات مدیریت شده منطقه باشد به همین دلیل تحت فشار و بهانه جویی های مختلفی قرار دارد و غرب فشارمضاعفی را برای تغییر مواضع ، مصالحه و همراهیش بر آن حفظ نموده است ولی با اینحال توانسته همچنان در روند اجرایی پروسه خاورمیانه جدید ، اخلال ایجاد نموده و از سرعت آن بکاهد ؛ در صورتی که ترکیه بعلت عضویت در ناتو و تلاش برای پیوستن به اتحادیه اروپایی با اجرای سیاست تعامل منفعت طلبانه با غرب، در صدد کاهش عوارض منفی تحولات منطقه بر خود و سهم بردن از تغییرات ایجاد شده در آینده می باشد .

در این بین عربستان سعودی به لحاظ برخورداری از قابلیت های  نژادی ، مذهبی و درآمدهای هنگفت نفتی با اتخاذ سیاستی ویرانگر در سوریه ، عراق ، لبنان و یمن نقش بازوی اجرایی را در شکل گیری یک خاورمیانه جدید بازی می کند و بخوبی توسط غرب به بازی گرفته شده است. نقشی که توازن قوا را به نفع صهیونیست ها و به ضرر کشورهای مسلمان منطقه، بر هم زده است. شاید اسرائیل وغرب هیچ وقت تصور نمی نمودند که با یک برنامه ریزی حساب شده و بدون هیچ هزینه ای ، کشورهای عرب و مسلمان منطقه را اینگونه دچار بحران ، درگیری و حتی در معرض تجزیه قرار دهند.  
هرچند که عربستان سعودی به بدلیل عدم برخورداری از شاخص ها و ارزش های دموکراتیک ، منزلتی در نزد افکار عمومی کشورهای غربی ندارد و فعلا اهمیت وجودی آن جهت پیشبرد طرح های تجزیه طلبانه منطقه و سوء استفاده ازجایگاه خاصش در نزد مسلمانان  مد نظر می باشد ولی مطمعنا در موید مقرر ، طعم دگرگونی در ساختار سیاسی خود را توسط غرب خواهد چشید.
البته روسیه نیز از جمله کشورهایی است که از تبعات منفی تحولات منطقه بی نصیب نخواهد بود و بدون شک ظهور یک خاورمیانه جدید با چینش آمریکایی ، موجب فشار بیشتر بر روسیه شده و این کشور را همچنان در موضع  دفاعی وانفعال نگه خواهد داشت.  
با این وجود توطئه بزرگی که تحت عنوان پروسه خاورمیانه جدید بیش از یک دهه در حال پیاده سازی می باشد فقط با هوشیاری و مقاومت ملت های منطقه بخصوص نخبگان وروشنفکران گروه های قومی و مذهبی و تحت عنوان " وحدت ملی" قابل شکست و کاهش عوارض منفی احتمالی می باشد در غیر صورت نمی توان پایان خوشی را برای کشورهای مسلمان منطقه متصور و از تبعات منفی آن در امان بود.  


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار