حجت الاسلام فیاضی به تبیین فلسفه دین پرداخت و اظهار داشت : فلسفه و رسالت دین آرامش و شادی بخشیدن به انسان ها از رهگذر تقرب آنان بخداست.دین به انسان آرامش واطمینا می دهد «الا بذکرلله تطمئن القلوب» دلها به یاد خدا آرام می گیرد.
هر واجب دینی دارای فلسفه و پشتوانه عقلانی و منطقی است.همانگونه که نظام آفرینش برخودار از فلسفه است ،احکام و تکالیف دینی نیز دارای فلسفه و حکمت است.
به گزارش خبرنگار شوشان ؛ در ادامه سلسله سخنرانی ها فرهنگی ،اعتقادی و اخلاقی در حسینیه شهدای شمخانی حجت الاسلام و المسلمین فیاضی از روحانیون برجسته استان و استاد حوزه علمیه قم مباحث خود را پیرامون فلسفه و دستاوردهای روزه در ماه مبارک پرداخت و گفت : هر واجب دینی دارای فلسفه و پشتوانه عقلانی و منطقی است.همانگونه که نظام آفرینش برخودار از فلسفه است ،احکام و تکالیف دینی نیز دارای فلسفه و حکمت است.گاهی برخی احکام را به پشتوانه اصول و باورهای محوری قبول کرده و انجام می دهیم.
حجت الاسلام فیاضی به تبیین فلسفه دین پرداخت و اظهار داشت : فلسفه و رسالت دین آرامش و شادی بخشیدن به انسان ها از رهگذر تقرب آنان بخداست.دین به انسان آرامش واطمینا می دهد «الا بذکرلله تطمئن القلوب» دلها به یاد خدا آرام می گیرد.به همین دلیل می توان گفت که خداوند انسان را برای شادی آفریده است .اما انسان با گناه کردن و دوری از سرچمشه آرامش شادی خود را از دست می دهد.
وی با اشاره به این آیه شریفه "یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تـتـقون””ای کسانی که ایمان آوردهاید، روزه بر شما واجب شده است، همانگونه که بر اقوام قبل از شما واجب شده بود، تا پرهیزکار شوید افزود : "روزه فقط متعلق به مسلمانان نیست بلکه در ادیان الهی دیگر و پیش از اسلام هم بوده است .در تورات و انجیل فرازهایی است که روزه را مدح میکند و آن را عظیم میشمارد و اما خود یهود و نصاری را میبینیم که تا عصر حاضر، در سال چند روز به اشکال مختلف روزه میگیرند؛ یا از خوردن گوشت و یا از آشامیدن شیر و یا از خوردن و آشامیدن به طور مطلق خودداری میکنند.
در قرآن کریم داستان روزه زکریا و قصه روزه مریم از سخن گفتن، آمده است و در غیر قرآن مسأله روزه از اقوام بیدین نیز نقل شده، همچنانکه از مصریان قدیم و یونانیان و رومیان و حتی بت پرستان هندی تا به امروز نقل شده، که هر یک برای خود روزهای داشته و دارند، بلکه میتوان گفت اینکه روزه عبادت و وسیله تقرب است، از اموری میباشد که فطرت آدمی بر آن حکم میکند.بت پرستان (همانگونه که اشاره شد) به منظور تقرب به الهه خود و در هنگامی که جرمی مرتکب میشدند، به منظور خاموش کردن فوران خشم خدایان خود روزه میگرفتند و همچنین وقتی حاجتی داشتند، به منظور برآمدنش دست به این عبادت میزدند. این قسم روزه در حقیقت معامله و مبادله بوده است؛ عابد با روزه گرفتن احتیاج معبود را بر میآورده تا معبود هم حاجت عابد را برآورد و یا او رضایت این را بدست میآورده، تا این هم رضایت او را حاصل کند.ولی در اسلام روزه معامله و مبادله نیست؛ چرا که خداوند عز و جل بزرگتر از آنست که در حقش فقر و احتیاج و یا اثر پذیری و اذیت تصور شود. سخن کوتاه آنکه خداوند سبحان مبری و به دور از هر نقصی است؛ پس هر اثر نیکی که عبادتها داشته باشد – حال هر عبادتی که باشد – تنها عاید خود عبد میشود؛ همچنانکه اثر سوء گناهان نیز هر چه باشد به خود بندگان باز میگردد و این معنایی است که قرآن کریم به آن اشاره مینماید و میفرماید:”اگر نیکی کنید به خود نیکی کردهاید و اگر بدی کنید نیز به خود بدی کردهاید.”
در خصوص روزه همین بازگشت آثار طاعت به انسان را بیان میکند و میفرماید: فایده روزه تقواست (لعلکم تتقون). فایده داشتن تقوا مطلبی است که احدی در آن شک ندارد؛ چرا که هر انسانی به وسیله فطرت خود این معنا را درک میکند که اگر بخواهد به عالم طهارت و رفعت متصل شود و به مقام بلند کمال و روحانیت ارتقاء یابد، اولین چیزی که لازم است به آن پایبند گردد، آنست که از افسار گسیختگی خود جلوگیری کند و بدون هیچ قید و شرطی سرگرم لذات جسمی و شهوات بدنی نباشد و خود را بزرگتر از آن بداند که زندگی مادی را هدف بپندارد و خلاصه آنکه خود را از هر چیزی که او را از پروردگار متعال مشغول سازد، بپرهیزد.
و این تقوا تنها از راه روزه و خودداری از شهوت بدست می آید و نزدیکترین راه و مؤثرترین و عمومیترین رژیم معنوی، به طوریکه همه مردم در همه اعصار بتوانند از آن بهرهمند شوند و نیز هم اهل آخرت و هم طالبان دنیا از آن سود ببرند، عبارتست از خودداری از شهوتی که همه مردم در همه اعصار مبتلای آن هستند و آن عبارت از شهوت شکم – اعم از خوردن و آشامیدن – و شهوت جنسی میباشد. اگر مدتی از این سه چیز پرهیز کنند، به تدریج نیروی خویشتن داری از گناهان در آنان قوت میگیرد و به مرور بر اراده خود مسلط میشوند. آن وقت در برابر هر گناهی عنان اختیار از کف نمیدهند و نیز در تقرب به خدا دچار سستی نمیشوند؛ چرا که روشن است کسی که دعوت خدا در اجتناب از خوردن و نوشیدن و عمل جنسی مباح را اجابت میکند، قطعا در اجابت دعوت به دوری از گناهان و نافرمانیها شنواتر و مطیعتر خواهد بود .