کاش من هم مانند شما یک شوشتری بودم ! هنوز سنم قد نمی داد تا با او بحث کنم اما حرفهایش به دلم نشست و از آن زمان احساس کردم باید از این شهر پاسداری کنم و او که کارگردان فیلم غریبه بود خود نیز در شوشتر غریبه بود

"> شاپور قریب : کاش من هم یک شوشتری بودم
شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۵۵۳
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۱ - ۰۷:۴۲

کاش من هم مانند شما یک شوشتری بودم ! هنوز سنم قد نمی داد تا با او بحث کنم اما حرفهایش به دلم نشست و از آن زمان احساس کردم باید از این شهر پاسداری کنم و او که کارگردان فیلم غریبه بود خود نیز در شوشتر غریبه بود

 

شوشان / عبدالرحیم سوارنژاد : سال 51 که تعدادی از هنرپیشه های معروف کشور به شوشتر آمده بودند تا فیلمی را به نام غریبه تهیه کنند هر بعداز ظهر جوانان و نوجوانان شوشتری جلوی محل استقرار آنان جمع می شدند و هرکدام با یکی از هنر پیشگان فیلم سخنی می گفت و هنگام ورود بازیگر نقش اول همه به کناری می رفتند و برایش سلام می دادند اما من که هنوز به سن نوجوانی نرسیده بودم بر روی سکوهای معروف به خواجه نشین می نشستم و مرد مسنی کنارم نشسته بود و می گفتند که او کارگردان فیلم است. یعنی همه کاره آنجایی که بازیگران حضور داشتند !

بزرگترها با او گفتگو می کردند و خیلی سریع پاسخ سئوالات را می داد و من سر و پا گوش حرفهای بزرگترها را با او می شنیدم یکی از روزها که چهره اش نشانی از خستگی داشت و مدام آه می کشیددر درون کاروانسرای بازار چند نفری احاطه اش کرده بودند و سئوال می کردند بازیگر زن فیلم هم کنارش ایستاده بود که او را به داخل خانه هدایت کرد و با حالتی پر از تاسف می گفت: شما خیلی شهر قشنگی دارید !

همین سکوهایی که جلوی درب روی آنها می نشینیم برای دیگران یک آرزوست ، از همین کاروانسرا و مدرسه قدیمی که شبها در آن هستیم می شود ده ها فیلم ساخت .

کاش من هم مانند شما یک شوشتری بودم ! هنوز سنم قد نمی داد تا با او بحث کنم اما حرفهایش به دلم نشست و از آن زمان احساس کردم باید از این شهر پاسداری کنم و او که کارگردان فیلم غریبه بود خود نیز در شوشتر غریبه بود اما بوی آشنا می داد و بعدها چندین بار که او را دیدم حتی در جلسه نقد و بررسی فیلم بگذار زندگی کنم در سال 65 در سینما تهران زمانی که از جبهه به مرخصی رفته بودم از شوشتر و آن دوران سئوال کردم که باشعفی وصف ناشدنی از خاطرات خوبش و مردم مهربانش و زیبایی معماریش برایم گفت و می گفت : یکی از بهترین روزهای زندگیم را در شوشتر سپری کردم و خاطرات خوبم از آن شهر است و من لذت می بردم و بر خود می بالیدم تا اینکه دیروز خبر دار شدم که او شاپور قریب کارگردان فیلم غریبه پس از یک دوره بیماری طولانی و ابتلا به آلزلیمر دارفانی را وداع گفته است ،

دلم گرفت که آلزایمرخاطره های شوشتر از ذهنش پاک نموده بود و به یاد کلامش افتادم که زیبایی های شهر را زیبا توصیف می کرد خبرگزاریها نوشتند : شاپور قریب به ایستگاه آخر رسید و آن غریبه اما برای ما آشناست و میزبانش بوده ایم یادش بخیر باد و روحش شاد.

 


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار