اول از باب این که نشان بدهد که دستگاه دیپلماسی ایران در عصر روحانی از حیث ارتقای دیپلماتیک , امروزه با داشتن یک تیم مبرز مذاکره کننده, واقعا در چه سطحی از تخصص, خردمندی ,هوشیاری و چابکی سازمانی بسر می برد.
عبدالرحمن نيك سرشت
بى تردید یکی از بی نظير ترين اسناد توافقى كه در تاریخ روابط بين الملل از حيث كارشناسى در بالاترين سطح سياست خارجى در آینده جهان دیپلماسی قابل طرح خواهد شد و می توان از آن به عنوان یک کار بزرگ در علم سیاست خارجه از آن به مثابه ی یک الگو برتر در آموزش و تربیت دیپلمات های خبره در دانشگاه های معتبر سراسر جهان ، بهره مند گشت مربوط به همین مذاکراتی است که اکنون در شرف انجام پذيرفتن است.
آری مربوط به همين مذاکراتی است که حول بحران ساختگى هسته اى ايران, در قالب كشورهاى موسوم به گروه ٥+١ درجريان است.
نگارنده در این مقاله قصد دارد از منظر تخصصی به واکاوی این واقعه ی تاریخی, به دو دلیل عمده بپردازد.
اول از باب این که نشان بدهد که دستگاه دیپلماسی ایران در عصر روحانی از حیث ارتقای دیپلماتیک , امروزه با داشتن یک تیم مبرز مذاکره کننده, واقعا در چه سطحی از تخصص, خردمندی ,هوشیاری و چابکی سازمانی بسر می برد.
دوم برای نشان دادن این موضوع , نگارنده لاجرم مجبور است تا نقطه ی عزیمت بحث خود را به بعد از تفاهم نامه نشست لوزان معطوف سازد .
همگی می دانیم که بعد از نشست لوزان, ازهمان آغازی که دستگاه دیپلماتیک ایران به حال و هوای نرمش قهرمانانه وارد شد روابط ایران و آمریکا صرفا برای حل و فصل مساله ی هسته ای از حالت کما خارج و به برزخ بهبود روابط گام گذاشته است.
به هر حال محصول نشست لوزان ' کم وبیش زمینه ساز یک دستاورد ی شد که از یک سوی ازتفاهم نامه ای سخن می راند که بسیاری از مسایل جانبی لاینحل را در عقبه ی خود یدک می کشید.
دستاورد لوزان , بالقوه می تواند بستر یک توافق برد_ برد را برای همه ی طرف های مذاکره کننده به ارمغانی داشته باشد.
در واقع دشواری این کار بیشتر لایمکن را , علی الظاهر باید در دنیای روابط بین الملل, تیم مذاکره کننده ایرانی به دوش می کشید.
همین که نشست لوزان پایان گرفت عده ای بر دستاورد آن تاختند و دسته ای دیگر پیام تبریک فرستادند که دو گروه با واکنش حکم رهبری مبنی بر بالسویه بودن نتایج نشست لوزان مواجه شدند .
اما این برخورد از طرف رهبری مسوولیت و کار دستگاه دیپلماتیک دولت روحانی را دو چندان نمود زیرا موقعیت و وضعیتش را نسبت به همه ی طرف های مذاکره کننده مشکل تر نمود یعنی در حقیقت بعد از لوزان بود , که به مراتب مفهوم طرف مذاکره کننده ""یک ""در گروه , کمتر از وزن خود"" یک ""شد .
زیرا طرفداران تبریک گوی دولت سنگ روی یخ شدند و مخالفانش زبان دراز تر از قبل فعال گشتند .
آنچه حایز اهمیت جلوه می نمود و شاخص رفتار حاکمیتی حوزه دولت محسوب می گشت این بود که دولت تدبیر و امید توانست خود را از زیر این همه فشارهای داخلی و خارجی بیرون آورد و بیش از هر زمان دیگر خود را به رهبر انقلاب نزدیک تر کند و نسبت به خط مشی که ایشان ارایه نمود به عنوان خطوط قرمز مذاکره , برنامه و راهبرد تهیه و تنظیم نماید .
دولت تیم دیپلماسی را تقویت کرده و ابعاد تخصصی کارش را ترقی داده و مضافا بر هوشیاری و چابکی سازمان دستگاه دیپلماتیک ایران افزود .
نگارنده آن روز را به یاد می آورد که ظریف سوار بر ویلچر با کمری دردمند پشت میز مذاکره رو در رو حریفان حاضر گردید ه بود و چقدر در ابتدای کار با مشکلات دست وپنجه نرم می کرد اما به لطف خدا متوجه شدیم امروز چگونه جای جان كرى وزير امور خارجه آمريكا در حاليكه عصا زنان پشت تربيون رسانه قرار گرفت که حکایت از آن دارد که جایش با محمد جواد ظریف شش ماه پیش عوض شد ه است و امروز ما از فهوای کلام جان کری دریافتیم که چگونه تیم دیپلماسی ایران بایک کار طاقت فرسای تخصصی توانسته یک متن بی نقص با پنج ضمیمه در هشت صفحه که فرآیند حقوقی و قانونی کل مذاکرات گذشته است تدوین و تنظیم نماید که همانا, این سند گویای نهایی روند مذاکرات است.
سندی که جان کری را مجبورمی کند بر کلیت سخنان ظریف صحه بگذارد و اعتراف کند که برای توافق بر روی یک سند نهایی ,نزدیک شدیم ولی اما واگرهای دیگری را از جان کری کماکان می شنویم .
مانند این سخن که وی به پنجاه پنجاه بودن روند مذاکرات رضایت نشان می دهد این در حالی است که اغلب تحلیل گران و کارشناسان وضعیت هشتاد درصدی را برای نهایی شدن توافق برآورد کردند.
جان کری گفت مذاکره اول باید محرمانه صورت پذیرد و بعد باید رسانه ای گردد . این در حالی بود که این دو و سه روز اخیر ک ما به پایان ضرب الاجل مذاکرات نزدیک می شویم . آمریکایی ها با واگویی های تکراری از جنس همان حرف های همیشگی خود که حاکی از بیان موضوعیت روی میز بودن گزینه ی نظامی است مشغول به تهدیدات فرضی بودند در عوض جناب محمد جواد ظریف و عراقچی توانسته اند بخوبی مکانیزم های تخصصی برای رسیدن به یک سند توافق نهایی را که برای همه ی طرف های مذاکره کننده حاوی دستاورد برد_ برد است را فراهم سازند و آن را برای افکار عمومی چه از طریق ویدیو کنفرانس و چه از طریق شبکه های اجتماعی اطلاع رسانی کنند و توانستند این ابتکار عمل و چابکی دستگاه دیپلماسی ایران را برخ سیستم فرسوده , فربه و پاشکسته ی آمریکا بکشند.
حالا ما کار به این موضوع نداریم که برخورد ۵ عضو منفعل گروه نسبت به طرف ""یک" چابک و پیروز چه باشد به نظر می رسد که افکار عمومی جهان نسبت به بهانه جویی های امتیازگیرانه گروه ۵ به درستی آگاه شدند که اینچنین جان کری عصا به دست, از رسانه ای شدن جزییات مذاکرات توسط طرف ایرانی عصبانی شود .