ساختمان سینما نفت پیش از جنگ جهانی دوم آغاز و با نام سینما تاج در سال ۱۳۲۳ گشایش یافت. این سینما که نمای آجر قرمز دارد در آبادان، محله بوارده جنوبی واقع شده و در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۰۴۲ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
سينما تاج با ۱۱۷۸ نفر گنجايش، تا مدت هاي طولاني فقط در انحصار رؤسا و كاركنان شركت نفت قرار داشت . در سال های پیش از انقلاب این سینما محل برگزاری کنسرت ها و برنامه های فرهنگی بوده است.
اکران فیلم های روز دنیا و بعضا بدون دوبله فارسی از جمله ویژگی های منحصربفرد این سینما در سال های دور می باشد. اجرای کنسرت های موسیقی خارجی و ایرانی در این سینما هنوز در خاطر آبادانی های قدیم هست.
از دهه ۷۰ خورشیدی به این سو و با توجه به سیاست های کلان فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ؛ کنسرت های موسیقی در شهرستان ها رواج پیدا کرد. کنسرت هایی که موجب شد نگاه جوانان و علاقمندان به موسیقی بعضا پاپ از لس آنجلس به داخل معطوف گردد و منجر به کاهش شدید سفرهای برون مرزی مردم برای دیدن کنسرت های موسیقی لس آنجلس نشینان در دبی و آنتالیا گردید.
در واقع نیاز به موسیقی که سال ها محجور مانده بود در برنامه ها و سیاست های کلان دولت های جمهوری اسلامی ایران ( دولت های خاتمی ؛ احمدی نژاد و روحانی ) قرار گرفت.آمارها نشان میدهد که بیشترین توجه در بین سه دولت یاد شده از حیث اجرای کنسرت در دوران ۸ ساله محمود احمدی نژاد بوده است و در عین حال بیشترین آمار مربوط به لغو کنسرت ها نیز مربوط به دولت نوپای حسن روحانی است!
در بین ساختمان های فرهنگی آبادان ؛ تنها سینما نفت است که دارای استانداردهای کافی و سیستم سرمایشی مناسب می باشد و سایر ساختمان ها و تالارهای فرهنگی و هنری شهر نظیر سالن ثامن الائمه (ع) ؛ تالار مهر و سینما کیهان هر یک محدودیت هایی به ترتیب ؛ نامناسب بودن سیستم سرمایشی ؛ ظرفیت کم و فعال نبودن دارند که اینها موجب شده تمام نگاه ها به سمت و سوی سینما نفت معطوف داده بشود.
سینما نفت متعلق به پالایشگاه می باشد و استفاده از آن تابع مقررات این شرکت می باشد.استفاده از سینما نفت برای اجرای کنسرت یا همایش و یا جنگ شادی مستلزم هماهنگی با خدمات اجتماعی پالایشگاه و واریز هزینه ی مشخصی است .در حال حاضر گنجایش سینما نفت نزدیک به ۹۵۰ نفر است و از اینرو برگزاری کنسرت در آن کاملا غیر اقتصادی است مگر آنکه نرخ بلیت ورودی را به ارقامی نزدیک به ۴۰ هزار تومان رساند که با توجه به ضعف بنیه مالی اکثر شهروندان آبادانی چنین مبلغی عاقلانه نیست. با این وجود گاهی کنسرت گذاران ریسک کرده و تصمیم به برگزاری کنسرت موسیقی می گیرند که غالبا پیش از آنکه مخالفان جدی کنسرت ها در آبادان که آوازه اشان عالمگیر هم شده و در شبکه های معاند از جمله manoto و voa و bbc رصد هم میشوند ؛ بدلیل فروش نرفتن بلیت سئانس هایشان کنسل و لغو می شوند.
اخیرا کنسرت رضا یزدانی با همین مشکل روبرو شد و تهیه کنندگان کنسرت مزبور با شیطنت خواستند که شکست خود را در جایی دیگر جبران کنند و با گفتگو با خبرنگاری بی هویت ؛ مدعی شدند که علت لغو کنسرت مخالفت مسوولان سینما با آنان بوده است !
به گزارش اروند پرس؛ عصر روز ۲۸ تیرماه خبرنگار ما با حضور در سینما نفت آبادان و دیدار با حکیم عوده پور مدیر سینما ؛ از لغو کنسرت پرسید. مدیر سینما گفت: تهیه کنندگان اهوازی سالن سینما را دیدند و راهنمایی شدند تا با مراجعه به خدمات اجتماعی پالایشگاه قرارداد را تنظیم کنند.
از وی پرسیدیم آیا آنان مجوز اجرا داشتند؟ عوده پور گفت : بله قطعا داشتند که اقدام به کرایه سالن کردند. اما اینکه بنا به گفته ی آنان بنده یا کسی دیگر طی تماس تلفنی و یا نامه اعلام مخالفت کرده باشند به شدت تکذیب می کنم.
سپس خبرنگار اروندپرس در دیداری که با فرهاد پورغراوی علوانی رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آبادان داشت از وی درباره لغو کنسرت ها پرسید. وی اظهار داشت : قانون وظیفه بنده و اداره متبوعم را روشن کرده. من موظفم که درخواست اجرای کنسرت موسیقی را تا حصول نتیجه با اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان دنبال کنم.این که کنسرتی در آبادان لغومی شود ربطی به مجموعه ما ندارد. ما مجوز را با هماهنگی استان صادر می کنیم و قانونا لازم الاجرا هم می باشد.
به گزارش اروند پرس ؛ برگزاری کنسرت ها چند سالی است در گوشه و کنار کشور رواج پیدا کرده است. فارغ از آنکه این مخالفت ها بر چه پاشنه یا پاشنه هایی می چرخند ؛ ادامه ی این وضع اصلا خوشایند کشور نبوده و کم کم تبدیل به سوژه هایی در دست معندین نظام شده است.
پایگاه خبری و اندیشه اروندپرس بنا به رسالتی که در حوزه اندیشه بر خود واجب فرض کرده است چندی پیش طی فراخوانی از دوستان فرهنگی و صاحب رای و موثر در این اتفاقات خواست تا در نشست ویژه ای با همین موضوع ؛ از طریق شبکه های اجتماعی ؛ به بحث و ارائه راه حل بپردازند که مشروح آن نشست را از ایـــنــــجـــا مطالعه فرمایید.
اکنون می گوییم که سینما نفت آبادان ؛ تاج سر سینماهای آبادان بوده و هست. در شهری که ساخت و تجهیز مکان های فرهنگی اش بالکل از یاد رفته و کسی دلواپس آن نیست ؛ برخوردهای قهری با برنامه های فرهنگی نظیر برگزاری کنسرت ؛ جای سوال بسیار دارد.
از این ها گذشته ؛ سینما نفت آبادان مدت هاست بخاطر عدم اهتمام مسوولان پالایشگاه در بروزرسانی آن و تغییر سیستم نمایش فیلم از نگاتیو به دیجیتال در تعطیلی مطلق بسر می برد.بنا به اطلاعات موجود نیمی از کارکنان این سینما به واحدهای دیگر منتقل شده اند و نتیجه آنکه شهر سینماها سینما ندارد.
بی تردید بسته بودن درب این سینما و بلندبودن صدای مخالفان کنسرت ها و عادت دادن مردم به قهر با سینما و موسیقی ؛ اثرات سخت و جبران ناپذیری بر پیکره ی آبادان در سه حوزه ی اقتصادی ؛ سیاسی و فرهنگی میزند که لازم است اندیشمندان به این موضوعات ورود کنند.
فرزندان هنرمند آبادانی بویژه نوازندگان و خوانندگان؛ چندی است راه جاده ی خروج از شهر را پیش گرفته اند. مردم علاقمند به موسیقی نیز ترجیح میدهند بلیت کنسرت هایی که در اهواز به روی صحنه می روند را بخرند.
مردم آبادان به موسیقی علاقه دارند و ما معتقدیم علت اصلی استقبال کمرنگ مردم از کنسرت ها بیش از آنکه بهای بلیت آنها باشد ؛ بی اعتمادی آنان نسبت به برگزار شدن یا نشدن کنسرت هاست.
همانگونه که در نشست بحث و بررسی کنسرت ها در همین پایگاه خبری عرض شد ؛ نوک انگشت اشاره ما به سمت نهادهای فرهنگی شهر است.
آیا وقت آن نرسیده است که یکبار برای همیشه ؛ کنار هم قرار بگیرید و موضوع کنسرت ها در آبادان را حل و فصل کنید؟
آیا برگزاری جنگ های شادی منطقه آزاد و دیگر نهادها نظیر شهرداری در فضای آزاد و اتفاقات متعددی که در آن ها رخ میدهد از نظر شما مانعی ندارد؟
آیا مردم را در فضای باز جمع کردن و اصرار بر لذت بردن از برنامه های فرهنگی ؛ توام با اعمال شاقه را مناسب شان مردم آبادان می دانید؟
آیا آب و هوای آبادان مناسب برگزاری جنگ شادی و مراسم در فضای باز است؟
در کدامیک از این برنامه های فرهنگی تدارک آب خنک دیده شده است؟
قدری بخود آیید و آسمان را به ریسمان نبافید و برای علاقمندی های مردم احترام قائل بشوید و برنامه ریزی های مدون و کارشناسی شده داشته باشید. برنامه هایی که در شان این مردم باشد و دربرگیرنده فرهنگ اصیل و بومی منطقه نیز باشد.به هنرمندان شهر بها بدهید. آنها را ارج نهید و دست از غریبه پرستی بردارید.
مسوول و متولی بلااستفاده ماندن سینما کیهان کیست که بیش از ده سال است رها شده است؟
چرا کسی نگاهی از دریچه قانون به این ساختمان دورانداخته شده نمی اندازد؟
و در آخر سهراب سپهری را گواه میگیرم :
خسته م از…(لحظه های کاغذی)
خسته ام از آرزوها ، آرزوهای شعاری
شوق پرواز مجازی ، بالهای استعاری
لحظه های کاغذی را، روز و شب تکرار کردن
خاطرات بايگاني،زندگي های اداری