نوشته : ندا الیاسی
دنیای امروز کودکان ارتباط مستقیمی با تکنولوژی پیدا کرده است .بازیهای کامپیوتری و دیدن انیمیشن در ساعاتی که کودک نیاز به تفریحات گروهی و فیزیکی دارد، دال بر این ادعاست.پس می توان به صراحت اذعان نمود که انیمیشن تاثیری شگرف بر شکل گیری کودکان دارد.
در این نوشتار کوتاه نگاهی اجمالی بر تاثیر انیمیشن بر دنیای کودکان داریم.
دكتر شمسالدين كهاني روانشناس و استاد دانشگاه در مورد ارتباط يكسويه تلويزيون با كودكان ميگويد: "كارتون به عنوان يك هنر توانسته چه از نظر شكل ظاهري و چه ارتباطي با كودك ارتباط برقرار كند. البته اين ارتباط يكسويه است و اين مسئله سبب شده تلويزيون كودك را به عنوان گيرنده منفعل پيام درآورد.
خصوصاً كارتونهاي تلويزيوني كه بيشترين تأثير را در كودك دارند و او بيشترين آموزهها را از كارتونهاي تلويزيوني دارد. آنچه مهم است اين است كه سازندگان فيلمها و كارتونهاي تلويزيوني چه اهدافي را دنبال ميكنند و كودك چه موضوعاتي را از اين كارتونها آموزش ميبيند. زيرا كودكان در سن شكلگيري شخصيت قرار دارند و ذهنشان بيشتر از بزرگسالان در حال شكلگيري با موضوعات پيرامون است. بنابراين اين خانوادهها و رسانهها و تلويزيون هستند كه بايد اهداف تربيتي كودكان را در نظر بگيرند.
بخصوص وقتي كه كودك مشغول تماشاي تلويزيون شده و اهداف اصلي و حاشيهاي آن را بيش از پيش برداشت ميكند، رابطه برقرار كردن، كمك كردن، مشاركت گروهي در انجام كارها، تقسيم وظايف و ايفاي نقش از جمله موارد آموزشي است كه كودكان ياد ميگيرند لذا اگر برنامههاي تلويزيوني ويژه كودكان جذابيت داشته باشد ولي كودك از هيجانات محتواي آنها چيزي به دست نياورد و حتي تأثيرمنفي از آنها بگيرد مسلماً كودك رشد ذهني مناسبي را از تماشاي اين كارتونها دريافت نميكند"
تماشای فیلمهای کارتونی برای کودکان خود یک موقعیت یادگیری است. آنها اغلب از طریق مشاهده رفتار دیگران را یاد میگیرند، پس خیلی مهم است که ببینیم محتوای فیلم کارتونی چیست .زیرا تاثیر پذیری کودکان از کارتون بسیار بالا و افزون است.
دكتر اماناللـه قرايي مقدم، جامعهشناس در مورد تماشاي فيلمهاي كارتوني ميگويد: «يكي از انواع وسايل كمك آموزشي و تربيتي و يا به عبارتي وسايل ارتباط سمعي و بصري كارتونهايي است كه از رسانه ها به نمايش گذاشته ميشود.
در واقع با تماشاي كارتونها كودك از آنها جهت فكري ميگيرد. از ديدگاه متخصصان «ذهن كودك مانند لوح سفيدي است كه روي آن خط و شكلي كشيده نشده است» بنابراين كودك بهراحتي به وسيله رنگ، شكل، حركات، رفتار و فلسفه اين كارتونها تأثير ميپذيرد.
كودك به وسيله كارتونهايي كه ساعتها وقت خود را براي تماشاي آن صرف كرده در سراسر زندگي تأثير ميپذيرد. او با همسانسازي، الگوبرداري و همانندسازي رفتار الگوها را در حركاتش اجرا و تقليد ميكند.
دكتر كهاني روانشناس و استاد دانشگاه ميگويد: در فيلمهاي كارتوني كه عموماً براي كودكان طراحي ميشود بايد به ويژگيهاي روانشناسي، شناختي و ذهني كارتونها توجه شود. اغلب مادران به دليل مشغله كاري استفاده از اين كارتونها را براي كودكان راهي مناسب براي جذب كودك ميدانند زيرا كودك ساعتي را به آرامي به تماشاي آن اختصاص ميدهد و ديگر كاري با مادر ندارد اما همزمان تجاربي به كودك از طريق كارتونها انتقال داده ميشود كه ممكن است در مراحل بعدي مادر با آنها سر و كار بيشتري پيدا كند. بعضي از كارتونهايي كه براي كودك جنبه تخيلي دارند خلاقيت كودك را افزايش ميدهد و سوررئاليسم هستند بهگونهاي كه اين خلاقيت را در جاهاي ديگر به كار ميگيرند و مهم است.
اما اگر در كارتونها پيامهايي مثل دشمني، سركشي و نافرماني آموزش داده شود مسلماً در رفتار كودك اثر نامطلوب ميگذارد زيرا ذهن كودك مانند دوربين عكاسي است كه هرچه ميآموزد عين آن را ثبت ميكند.
متاسفانه شاهد هستیم که والدین برای تماشای برنامه های کارتونی زمان مشخصی را برای فرزندان خود در نظر نمی گیرند.این یک مشکل اساسی است زیرا کودک زمانی را برای بازیهای گروهی و یا فعالیتهای دیگر اختصاص نمی دهد.تماشای زیاد کارتون ذهن آنان را کلیشه ای می کند و در نتیجه شاهد افت تحصیلی و بی حوصلگی در بین کودکان خواهیم بود.
نقش تربیتی کودک بر عهده رسانه ها نیست . این والدین هستند که باید در تربیت کودک تمام توان خود را به کار ببرند زیرا سازندگان فیلمهای کارتونی تنها به فکر تجارت فیلم خود هستند.از این رو انیمیشن های که با فرهنگ یک جامعه همخوانی داشته باشند می توان بستر خوبی برای آموزش و یادگیری کودکان باشند و برعکس آن هم می تواند نتیجه ای کاملا برعکس از خود بجا بگذارد.
پس به جرات می توان گفت بیشترین نقش شکل گیری ذهن کودک با فیلمهای کارتونی بوجود می آید پس والدین باید نسبت به این موضوع حساسیت بیشتری داشته باشند .