سایت فردا ، نزدیک به محمدباقر قالیباف، شهردار تهران در یاداشتی تصریح کرد که:
- کمپین نخریدن خودروی داخلی یک خیانت تمام عیار است.
- کیفیت خودروهای داخلی خوب است.
-قیمت خودروهای داخلی هم گران نیست .
و در پایان هم نوشت:
همه ما باید هزینه سرپا داشتن یک تولید در کشور را بدهیم آن وقت است که میتوان گرانی خودروی داخلی و کیفیت کمتر آن را تحمل کرد. تا کور شود هر آن که نتواند دید!
متن این یادداشت را که البته با موضع عصر ایران در این خصوص مخالف است ، از باب تضارب آرا بخوانید:
اول از همه باید موضع خود را در این گزارش کوتاه اعلام کنم و بعد از آن به سراغ استدلال برای این موضع بروم. موضع من این است که کمپین نخریدن خودروی صفر داخلی یک خیانت تمام عیار به تولید ملی در این کشور است که آگاهانه یا ناآگاهانه (نظر من به اولی نزدیکتر است) آغاز شده و مردم هم در تنور آن دمیدند. من معتقدم خودروی داخلی بر خلاف دو پیش فرض این کمپین هم کیفیت دارد و هم گران نیست. البته که باید این موضع را قبول داشته باشید که هم مفهوم کیفیت نسبی است و هم ارزانی و گرانی. منبع من برای گزارههای موجود در این گزارش کوتاه، بانک مرکزی، سازمان مدیریت و برنامهریزی و شرکت بازرسی و کیفیت استاندارد ایران است. این سومی شرکتی خصوصی است که هر ماه آماری از کیفیت خودروهای موجود در بازار ارایه میکند. اگر این سه منبع را قبول ندارید و معتقدید دولتی هستند یا دستشان توی یک کاسه است؛ بقیه این متن را نخوانید.
حرف افراد این کمپین این است که خودروی داخلی با این کیفیت باید ارزانتر از این باشد چون خودروی خارجی، اگر تعرفه در کار نباشد، ارزانتر درمیآید. استدلال به شدت سست است چرا که در مفهوم گرانی یا ارزانی، «شاخص هزینه تولیدکننده» مدنظر قرار نمیگیرد. با در نظر گرفتن این شاخص میتوان فهمید که قیمت خودرو در ایران، اگر هم بالاست، به دلیل این است که تولید آن گران است. اینکه چرا تولید گران است ماجرای دیگری است ولی اکثر ماجرا مربوط به واردات اکثر قطعات از خارج و تاثیر تحریم است ولی اجازه بدهید استدلال خودم را با کمی آمار شفافتر کنم. پراید در سال 1390، هفت میلیون تومان بوده است. در مهرماه آن سال سیاه اقتصاد ایران، تحریم آغاز شد. بانک مرکزی میگوید در نتیجه همین موضوع و البته مسایل دیگر، شاخص قیمت تولیدکننده بخش صنعت در این سال، 54 درصد رشد داشته است. اگر فکر کنیم که تورم در خودرو، همین قدر بوده (که احتمال زیاد بیشتر بوده است) معنای آن این است که بپذیریم تولید یک پراید که در سال 1389 مثلا 3 میلیون تومان هزینه برداشته، یک سال بعد 4 و نیم میلیون تومان خرج روی دست سایپا گذاشته است. حالا یک عامل دیگر را در نظر بگیرید. خودرو یک کالای صنعتی است و در چنین صنعت بزرگی، افزایش تولید به معنای کاهش قیمت تولیدکننده و کاهش تولید به معنای افزایش هزینه تولید آن است. میزان تولید خودرو، به تبع کاهش تقاضا، در سال 1391 نسبت به سال قبل، 45 درصد و در شش ماهه اول سال 1392 نسبت به همین مدت در سال قبل، 37 درصد کاهش داشته است. به این موارد تحریم را هم اضافه کنید و نتیجه این است که عزیزان! خودرو در ایران گران تولید میشود و مقایسه آن با خارج از کشور قیاس مع الفارق است. یک نکته از این معنا اینکه ایران خودرو، برای تامین مالی خود که حدود 30 درصد هزینههایش میشود؛ باید از بانکها وامی با 30 درصد بهره بگیرد ولی هیوندایی در کره، 3 درصد سود پرداخت میکند. مقایسه این دو خطا نیست؟
نکته دوم کیفیت است. میگویند خودروی ایرانی کیفیت ندارد. بیان صحیحتر این عبارت این است که خودروی داخلی نسبت به خارجی کیفیت کمتری دارد و برای این کیفیت هزینه گزافی پرداخت میشود. برای سنجش این ماجرا به چه چیز اشاره کنیم؟ بیایید از کشتههای تصادفات بگوییم که تازگی، تصویر اجسادشان، دستاویز کمپینیها شده است. طبق آمار سازمان مدیریت و برنامهریزی، در سال 1390، 913 میلیون مسافر در کشور جابجا شده است. در این سال 20 هزار نفر، در جادههای ایران کشته شدهاند. این بدان معناست که هر ایرانی، توانسته حدودا 12 بار در جادههای ایران، به سلامت عبور و مرور کند و فقط 20 هزار نفر در یک سفر خود دچار سانحه فوتی شدند. آمار کشتهها در کشور بالاست ولی باید تعداد سفر را هم در نظر داشت.
حال، با پذیرش اینکه تعداد کشتهها بالاست بیاییم ببینیم همه چیز به اتومبیل ربط دارد؟ خیر. تا وقتی حدود 10 درصد رانندگانی که تصادف میکنند آگاهانه قوانین را نادیده میگیرند و تا وقتی گفته میشود که میزان بزرگراههای ایران، یک سوم کشور سوئد است در حالی که سوئد کوچکتر از ایران است و مناطقی از آن قطبی هستند.
بیایید اصلا تلفات را قبول کنیم. باز هم آیا میتوان گفت که خودروی داخلی بی کیفیت است؟ خیر. شرکت خصوصی بازرسی و کیفیت استاندارد ایران میگوید بدترین خودروی داخلی ام وی ام 111 است. (تیر 1394) اما جالب است بدانید که این خودرو در بخش فنربندی، تعلیق و قدرت، موتور و ترمز که به نوعی اصول ماشین است؛ هیچ نمره منفی ندارد و نمره منفی آن در بخش بدنه و تزیینات داخلی بالاست. ضمن اینکه شاخص رضایت مشتریان از همین خودرو، 667 از هزار است. حال نکته سوم در مورد کیفیت اینکه، متوسط کیفیت خودروی داخلی در حال افزایش است.
شاخص رضایت مشتریان از خودروی داخلی در سال 1387، 628 بوده ولی الان 653 است. پراید در سال 1380، 350 ایراد دارد که در حال حاضر بخش بسیار عمده آن را ندارد. سرانه بنزین خودروها از سال 1382 و از 8/8 لیتر به 4/7 لیتر در سال 1390 رسیده است. در عین حال برخی از نارضایتی مشتریان هم مربوط به خدمات پس از فروش است که ربطی به کیفیت خودرو ندارد. پس حرف من در مورد کیفیت اینکه، اولا هر چه میکشیم از کیفیت خودرویمان نیست بلکه راه و رانندگی خودمان هم موثر است ثانیا خودروی داخلی حداقلهایی از کیفیت را دارد، در حال رشد کیفیت است و شاخص خوبی برای این ماجرا هم رضایت مشتریان است.
حرف آخر: صنعت، 19 درصد از میانگین تولید ملی در بازه 1382 تا 1392 را عهدهدار بوده است. یعنی در این بازه، از هر 100 تومان تولید همه ما، 19 تومان در بخش صنعت بوده است. از این میزان هم حجم بالایی در خودرو بوده که غیر از خودش، 60 صنعت اقماری هم دارد. در این شرایط تحریم خرید خودروی داخلی، هیچ چیز نیست جز خیانتی بزرگ به تولید و رشد اقتصادی و اشتغال در این کشور. نمیگویم خودروسازها هر چه توانستند برای کاهش قیمت و افزایش کیفیت کردهاند. سوء مدیریت و فساد بوده و آنها هم مقصرند ولی وقتی فکر کنیم که همه ما باید هزینه سرپا داشتن یک تولید در کشور را بدهیم آن وقت است که میتوان گرانی خودروی داخلی و کیفیت کمتر آن را تحمل کرد. تا کور شود هر آن که نتواند دید!
در بسیاری از کشورهای دنیا برای ماشین گمرک واردات قرار نمی دهند ولی در ایران این حرکت را انجام میدهند.