خیلی از سرمربیان نزدیکانشان را در کنار خود قرار میدهند! این طرز تفکر اشتباه، درنهایت باعث نمود خیلی از ضعفها در تفکرات تاکتیکی تیمهاست.
ماجرای نیمکت تیمهای ایرانی فقط به حواشیای که پیرامون انتخاب سرمربی است، خلاصه نمیشود و نفراتی کنار سرمربی روی نیمکت حضور دارند که شاید حواشی حضور آنها بیشتر از نفر اول کادر فنی هم باشد! ظاهرا نقش دستیار اول هر سرمربی در فوتبال ایران خوب تعریف نشده و به جای قرار گرفتن یک تمریندهنده یا تئوریسین خوب و مربیای با بار فنی بالا، خیلی از سرمربیان نزدیکانشان را در کنار خود قرار میدهند! این طرز تفکر اشتباه، درنهایت باعث نمود خیلی از ضعفها در تفکرات تاکتیکی تیمهاست.
دوست و برادر در کنار سرمربی!
نه تنها امسال بلکه در سالهای گذشته نیز شاهد بودیم خیلی از تیمها نفراتی را بهعنوان دستیار اول سرمربی روی نیمکت خود نشاندهاند که از دوستان نزدیک یا از اقوام درجه یک آقای سرمربی هستند. این انتخابها از سوی اکثر سرمربیان لیگ برتری بدون توجه به شرایط تیم و بار فنی مربی انتخابی صورت میگیرد و همین باعث شده تا در کنار اکثر مربیان دستیارانی ثابت را شاهد باشیم که در همه جای ایران آنها را همراهی میکنند. کوروش بختیاریزاده در فولاد، پورموسوی در استقلال خوزستان، محمد خرمگاه در نفت، بهمن خداکرم در گسترش فولاد، پایان رافت در ملوان، مرتضی کرمانیمقدم در سیاهجامگان، علی نظرزاده در پدیده، حسین پاشایی در راهآهن، محمد دایی در صبا، مجتبی حسینی در ذوبآهن و مهدی امیری در استقلال اهواز ازجمله نفراتی هستند که شاید اگر سرمربیان فعلی تیمها، در جایی مشغول فعالیت نباشند، گزینه انتخابی هیچ مربی دیگری نیستند!
گزینههای تحمیلی باشگاه
گاهی اوقات ماجرا ١٨٠ درجه متفاوت است و از سوی مدیریت باشگاه به سرمربی تیم، دستیارانی تحمیل میشود. مصطفی قنبرپور در پرسپولیس و حتی کریم باقری در این تیم از نمونههای بارز این اتفاق هستند. شاید برانکو در هدایت تیمش کمترین مشورت را از این ٢ دستیار ایرانی بگیرد چون به هیچ عنوان با اختیار خودش آنها را انتخاب نکرده است. این اتفاق در سالهای گذشته نیز بارها رخ داده بود و شاید در خیلی از مواقع این گزینههای تحمیلی از سوی باشگاه آلترناتیو اصلی سرمربی باشند.
تاثیرگذاری مردان شماره یک
تاثیری که دستیاران اول روی تصمیمات سرمربی دارند، بر هیچکس پوشیده نیست. نفراتی که در ابتدا اشاره کردیم، صرفا به خاطر ارتباط نزدیک با سرمربی بهعنوان دستیار اول معرفی میشوند و تاثیرگذاری زیادی هم در تصمیمات فنی دارند. این اتفاق حتی در برخی مواقع باعث میشود که برخی بازیکنان دلیل بیرون ماندن خود را از ترکیب، همان آقای دستیار اول بدانند و اختلافات زیادی با او پیدا کنند. اخیرا حضور دستیاران اول در نشست خبری قبل و بعد از بازی نیز به یک عادت غلط تبدیل شده که بارها از سوی رسانهها مورد انتقاد قرار گرفته است.
تقوی: راه اشتباهی میرویم
مجتبی تقوی، کارشناس فوتبال کشورمان در مقایسه حضور مربیان بهعنوان دستیار اول در کادر فنی تیمهای ایرانی و غیرایرانی به «شهروند» میگوید: «برخلاف اتفاقی که در فوتبال ایران درباره چگونگی انتخاب دستیار اول سرمربی رخ میدهد، در فوتبال سطح بالاتر خارج از کشور حتی شاید دستیار اول فرد نزدیکی به سرمربی نباشد اما قطعا با او همفکر است. این حداقل اتفاقی است که نیاز است در یک تیم رخ دهد چون طبق استانداردهای جهانی دستیار اول باید ویژگیهایی از نظر علم و دانش فوتبال داشته باشد که وقتی جستوجو کنید، درنهایت به طراحی او در افکار سرمربی برسید. همین کارلوس کیروش سالها در کنار الکس فرگوسن در منچستر بهعنوان دستیار فعالیت میکرد. تمام امور طراحی تمرینات و تاکتیکها با کیروش بود و فقط فرگوسن از نظر ذهنی و روانی تیم را کنترل میکرد.» وی همچنین میافزاید: «گاهی اوقات اتفاقات عجیبتری هم در فوتبال ما رخ میدهد. اینکه هیأتمدیره همراه با انتخاب سرمربی، دستیار اول و دوم او را انتخاب میکند. این اتفاق شدیدا به فوتبال ضربه میزند چون از همان ابتدا دریچه اختلافات به سوی دوطرف باز است. دستیار اول باید مورد اعتماد سرمربی باشد، البته نه اینکه صرفا یک فرد مورد اعتماد باشد، بلکه باید از نظر دانش و علم فوتبالی نیز در سطح بالایی باشد. راهی که فوتبال ما درباره انتخاب کادر فنی در پیش گرفته، یک اشتباه محض است چون فقط رابطه تعیین میکند چه کسی روی نیمکت بنشیند.»
رابطه، حرف اول و آخر
به نظر میرسد انتخاب کادر فنی هر تیم جدا از سرمربی نیز اکثرا با ارتباطات صورت میگیرد و هر کسی که رفقایش تیمهای بهتری بگیرند، میتواند روی نیمکت تیم سطح بالاتری حضور داشته باشد. از آن سو هر فوتبالیست بازنشستهای حتی اگر مدارج مربیگری را هم پشت سر گذاشته باشد اما دوست نزدیک روی نیمکت تیمها نداشته باشد، نمیتواند شاید هیچوقت مربیگری در لیگ برتر را تجربه کند. جلوگیری از این اتفاق نیازمند ورود مسئولان نظارتی است که میتوانند با تدوین قوانین و مقررات جدید فرصت را به مربیان سطح بالاتر بدهند چون شاید یکی از دلایل افت فوتبالمان دقیقا همین ضعف فنی تیمها روی نیمکتشان باشد.
منبع:شهروند