امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
عبدالرحیم سوارنژاد
وقتی مدارس تعطیل شد موضوع جدیدی به نام اوقات فراغت بین مسئولین و مردم مطرح می شود که با صدور بخشنامه های اداری از یک سو و دلهره و دست به جیب شدن خانواده ها از سوی دیگر تلاشی برای کتمان نمودن غفلت از تفهیم این مقوله اساسی دارد تا مبحث پرکردن اوقات فراغت جدی جلوه داده شود در صورتی که این امر همراه همیشگی انسانهاست و بخش لایجزی حیات است که خطرات و امراض بسیاری در خود دارد که اگر از آن غافل شد آسیبهای جدی به جامعه بویژه جوانان وارد خواهد نمود و نمی توان زمان خاصی را به آن اختصاص داد البته می توان گفت که با پایان سال تحصیلی دانش آموزان در معرض خطرات بیشتری قرار خواهند گرفت و یقینا" اوقات فراغت امر جدیدی نیست بلکه تحولات و پیشرفتهای جهان معاصر نوآوری ها یی را می طلبد و معنای دیگری به این اوقات بخشیده است که تحلیل نادرست و عدم آنالیز اوقات و برنامه ریزی های اصولی چنین استنباطی رادر خصوص ایستا بودن این امر به ذهن متبادر می سازد که باید اصلاح گردد و اصلاح این نگاه رسالتی سنگین بر دوش فرهنگیان برای واکسینه کردن ابعاد فرهنگی جامعه است.
وقتی کتاب مکتوب اوقات فراغت گشوده می شود باید زبان خواندن و درک مکتوبش را دانست تا یارای مطالعه پیدانمود!اما با تماشای جلد کتاب بدون توجه به محتوی مندرج ،نگاههای اقشار مختلف جامعه اعم از سیاسیون،تجار،هنرمندان،ورزشکاران،و...در برهه خاص زمانی مانند فصل تابستان به این مقوله معطوف می شود ، که بخش غالب از منظر اقتصادی به این اوقات اهمیت می دهند تا از این رهگذر شاید امتیازاتی نیز عاید شود و شاید بتوانند ناشده های انباشته خودرا در این ایام در یابند و همینطور گزارشات مندرج در کاغذ گلاسه و تصویربرداریهای هنرمندانه از فعالیتها برای اثبات توانایی های مدیریتی از اهمیت بالاتری نسبت به چگونگی بازدهی و غنی سازی اوقات نزد مجریان دارند!باتوجه به اهمیت این فصل و آغاز فعالیتها و بسیج نهادهای دولتی در این راستا لازم است تا دست اندرکاران تعلیم و تربیت برای تغییر نگرش مسئولین و مدیریت کلان در مورد اوقات فراغت اهتمام جدی نماید تا با التفات به این موضوع به عنوان یک امر مستمر و جاری و پیوسته در زندگی انسانهای معاصر و ضرورتی موکدبرای رشد اجتماعی بویژه برای جوانان و نوجوانان به آن بنگرندتا با کشف این ضرورت بخشی از وظایف مدیریتی را به آن اختصاص دهند و به جای ارائه آمار و ترسیم نمودارها به عمق کیفیاین اوقات در سالم سازی جامعه و ارتقا و افزایش کارآیی سیستم اجرایی و مشارکت برای حل معضلات توجه نمایند که جامعه با نشاط به سوی قله های افتخار گام برخواهد داشت و باید به سخن عمیق شهید عزیز باهنر توجه نمود که فرمود:(مدرسه تعطیل می شود تربیت تعطیل نمی شود) و واقعا" آموخت و آموزاند.امروزه می توان اوقات فراغت را یک پدیده علمی دانست که باید با متدعلمی با آن برخورد نمود تا پاسخ دهد!و از روزمرگی و برخورد فرمالیستی با این پدیده اجتناب نمود تا منجر به ایجاد بحران رفتاری در نسل مولد نگردد. مبحث گذران اوقات فراغت مورد توجه علمای اجتماعی بویژه جامعه شناسان قرار گرفته و شاخه جدیدی از جامعه شناسی را تحت عنوان "جامعه شناسی اوقات فراغت"بوجود آورده است .اوقات فراغت را برخی مولود پیشرفت صنعت و فن آوری می دانند که سرعت در رشد صنعت و برخورد با ماشین صنعتی فراغت را ضروری ساخت و علمای اقتصاد معتقدند نهایت توجه به نحوه گذران اوقات فراغت بالا رفتن کارآیی و بازدهی نیروی کار است .
برخی نیز معتقدند که جامعه معاصر بسوی "تمدن فراغت" پیش می رود،یعنی طولانی تر شدن آن ازطریق کم کردن ساعات کار و به نوعی بهره گیری از صنعت و فن آوری و توجه به تولید و سرعت و شتاب که در این مقوله وارد نمودن نقش نیروی انسانی را کاهش داده است.در چنین شرایطی انسان قادر خواهد بود اوقات خودرا در سایه پیشرفت های اجتماعی و اقتصادی متناسب با علاقمندیو جذابیت های مورد نظر سپری نماید.برخی دیگر بر این باوزند که در چنین دوره ای و عصری کسی که نتواند از اوقات فراغت خوداستفاده کند و یانخواهد استفاده نماید موجود عقب مانده ای بیش نیست!همراه با کشورهای پیشرفته ،کشورهای در حال توسعه نیز متوجه اهمیت موضوع شده و تدبیر و برنامه ریزی در این راستا را آغاز کردند.برای برنامه ریزی اوقات فراغت باید بتوان با شناخت جدی و توان آنالیز کردن آوقات به طور کلی مه با نیازها رسید تا پرکردن اوقات به شکلی پربار و غنی شود یعنی باید دانست که اکثریت هر جامعه ای زمانی از شبانه روز خودرا فارغ از کار،خواب و انجام تکالیف اجباری شخصی و خانوادگی برای تجدید قوا ی لازم می گذرانند،لذا این شناخت موجب می شود تا بدانیم که اوقات فراغت نه تنها از بُعد جامعه شناختی و اقتصاد قابل توجه و تعمق است ،بلکه از نظر روانشناسی و آموزش و پرورش نیز حائز اهمیت مضاعف است.جنبه تربیتی موضوع در رابطه با گروههای سنی آسیب پذیر یعنی کودکان و نوجوانان که آینده سازان هر کشور می باشند از اهمیت بیشتری برخوردار می شود و نیاز به برنامه ریزی و سیاست گزاری جامع به عنوان یک امر مستمر را ضروری می سازد. بخش مهمی از این مسئولیت متوجه نهادها و سازمانهای دولتی برای ایجاد،توسعه،تکمیلز و احداث فضای مناسب است و بخش دیگر متوجه علماو اندیشمندان،صاحب نظرانو اقشار مختلف اجتماعی جهت ایده پردازی و ارائه راهکارهای سهل الوصول و تقویت نیروی انسانی ست و رسالت و وظیفه آموزش و پرورش بیش از دیگران خواهد بود و به دلیل تحت پوشش قرار داشتن جامعه دانش آموزی می تواند حلقه اتصال همه نهادها و دستگاههای اجرایی قرار گیرد تا شکوفایی در این اوقات را فراهم آورد که قطعا" در رشد تحصیلی نیز موثر خواهد افتاد .هاکه تکرار می شوند می توان به این موارد اشاره نمود:
بند اول تا چهارم اصل سوم قانون اساسی بعنوان خط مشی اساسی دولتها در جمهوری اسلامی بر بهره گیری سازنده و اصولی از اوقات برای امت اسلام آینده سازان جامعه تکیه و تاکید دارد لذا برای اوقات فراغت بعنوان یک اصل اساسی پیشنهاد می شودکه :
۱-تلاش برای ارتقا آگاهیهای عمومی در همه زمینه ها با بهره مندی صحیح از رسانه
برای تحقق این امر ارتباط و تعامل با مطبوعات و تقویت رسانه های مکتوب،تهیه و تولید فیلمهای مناسب و حمایت از فیلمسازانی که به موضوع توجه نموده اند،توسعه و احداث سالنهای نمایش جهت تقویت و ترویج هنرهای نمایشی بویژه تئاتر ،توسعه کتابخانه ها و قرائت خانه ها، ایجاد نمایشگاههای دائمی و موزه ها از از توانمندیهای منطقه ای و ساخت برنامه های رادیویی مناسب .
۲-ایجاد محیط مساعد برای رشد و مبارزه با مظاهر فساد
ورود به دنیای مجازی و دسترسی به اینترنت امری سهل الوصول است که با نظارت و ساماندهی این فضا و تغذیه مناسب فکری جهت نبرد سایبری با فرهنگ بیگانه می توان به موفقیت رسید و دنیای مجازی را در خدمت اخلاق قرار داد که رها سازی این فضا که مختص اوقات فراغت است تبعاتی بسیار خطرناک دارد و باید راه را برای استفاده صحیح هموار نمود و نشان داد و بستری مطمئن ایجاد نمود.
۳-توجه به آموزش و پرورش بعنوان متولی اصلی تربیت نوجوانان
باید اذعان نمود که پرورش همگام با آموزش به علل مختلف توسعه نیافته است در حالی که بر اساس منابع دینی تربیت مقدم بر علم است و تعلیم و تربیت به منزله دو امر لازم و ملزوم یکدیگرند .امام راحل فرمود:علم و تهذیب را باید به منزله دوبالی دانست که با یکی نمی شود پرواز کرد و اگر تهذیب در کار نباشد علم توحید هم بدرد نمی خورد اگر عالم فاسد شود یک شهر را یک مملکت را به فساد می کشاند چه عالم دانشگاهی باشد چه عالم فیضیه ، فرق نمی کند .لذا در درون آموزش و پرورش باید به توسعه و تجهیز اماکن تربیتی عنایت بیشتری داشت و در برنامه های اجرایی تقویت تشکلهای دانش آموزی در اولویت قرار گیرند که این امور منوط به تخصیص اعتبارات مورد نیاز از سوی دولت خواهدبود که مدیران آموزش و پرورش در بهره گیری از خیران در این موارد می توانند فرهنگ سازی نمایند.
۴-تقویت روحیه بررسی و تتبع و ابتکار و خلاقیت در تمام زمینه های علمی،فنی،فرهنگی و...
از طریق تاسیس مراکز تحقیق و پژوهش،راه اندازی پژوهش سراها و پژوهشکده ها و ایجاد برنامه های پژوهشی ،تشویق پژوهشگران و محققان با تخصیص اعتبارات مکفی به امر تحقیق که در برنامه پنجساله برای دولتها دیده شده است می توان خلا علمی برنامه ها را پر کرد و بستری هدفمند را در ارائه برنامه ها مشخص نمود.
۵- اجتناب از تفکر دولتی نمودن امور فرهنگی
با تکیه بر مساجد و اماکن مقدسه و عناصر فرهنگی و تقویت سمن ها و باشگاههای خصوصی همراه با همگانی کردن ورزش و گسترش فعالیتهای تربیت بدنی خاصه بین جوانان بعنوان یکی از علاقمندیهای این قشر به منظور پرورش جسم و روح و عنصری برای پیشگیری از مفاسد اجتماعی و تقویت روح جمعی و یک سرمایه گذاری مفید برای تربیت نیروی انسانی سالم و برخوردار از توان جسمی خواهد بود که با تکیه بر مشارکت اجتماعی و ترغیب بخش خصوصی برای سرمایه گذاری دراین راستا بسترمناسب فراهم خواهد ساخت و برنامه ها ی سازنده محقق خواهند گشت .
۶ -تقویت و توسعه ایرانگردی و جهانگردی
اهمیت سفر بر هیچکس پوشیده نیست و در منابع دینی به آن اهمیت زیادی داده شده است (فسیروافی الارض) و یا بسیار سفر باید تا پخته شود خامی ، که سفر علاوه بر کسب تجربه و شناخت جغرافیا،ایجاد نشاط و شادابی و تقویت روحیه و بازسازی قوای جسمانی را در برداردو از سوی دیگر می تواند هویت تاریخی و کسب اطلاعات جدیدی از پیشینه باستانی را رقم زند که این امر موجب می شود تا حس میهن دوستی و شناخت الگوهای تاریخی ملی و دینی و آداب و سنن بومی مضاعف گردد و خودباوری در جامعه افزایش یابد که خودباوری ،شکوفایی و بالندگی را برای هر جامعه ای به ارمغان خواهد آورد و تفکر پیشرفت خواهانه شکل خواهد گرفت لذا ایجاد زمینه و شرایط مناسب برای سفر ضروریست پس کنترل بر امور حمل و نقل و وسایل مسافری و تقویت ناوگان مسافربری و توسعه مراکز جلب سیاحان و احداث هتل و مهمان پذیر بصورت ضربتی مانند مسکن مهر و ارائه تسهیلات سفر از سوی بانکها راهکاراجرایی مناسبی ست که می تواند در تقویت این برنامه موثر افتد اما برای جامعه جوان و نوجوان که باید در معرض آموزش مستقیم قرار گیرند برگزاری اردوهاامر مفیدی ست که با شناسایی امکانات و مناطق خوش آب و هوا می توان فضاهایی بعنوان اردوگاه تعبیه نمود و بصورت موقت گروههای مختلف در آنها مستقر شوند و از برنامه های اجرایی منتفع شوندو علاوه بر آن مهارتهای زندگی را فراگیرند و میل به فعالیت گروهی در آنان افزایش یابد .اردوها می توانند مقوله گذران اوقات فراغت را لذت بخش و با نشاط و هدفمند و غنی سازد همچنین اثر بخش بودن این فعالیت را می توان در دراز مدت مشاهده نمود و به نوعی ورود به طبیعت کمکی به آموزش کلاسیک مدارس خواهد .
۷-تلاش برای تغییر نگرش موجود در مورد اوقات فراغت و بها دادن به آن برای ایمن سازی اخلاقی جامعه
همه بویژه مسئولین و برنامه ریزان باید بدانند که اوقات فراغت یک امر مستمر و پیوسته و پایدار دائمی ست و نگاه به این مقوله نیز باید دائمی باشد و آنرا بخشی از بخش موثری از زندگی انسان معاصر بدانند و در یابند که برنامه ریزی ویژه تابستان نیست !و بر این امر تکیه و توجه نمود که عمر طبیعی هر جاندار در هفته ۱۶۸ ساعت است که ۳۶ ساعت از این ساعات برای نوجوانان به برنامه تحصیلی مدارس اختصاص داده شده است و در برنامه رسمی آموزش و پرورش گنجانده شده است که کتاب درسی و معلم مسئول این اوقات خواهند بود اما بقیه اوقات یعنی ۱۳۲ ساعت دیگر به آموزش غیر رسمی تعلق دارد که می توان آن را اوقات فراغت نامید !یعنی اعتبارات ،تجهیزات ، امکانات و نیروی انسانی موجود ،احداث مدارس و ادارات با کارمندهای ستادی مسئولیت ۳۶ ساعت و گاهی کمتر از آن را بعهده گرفته اند که گاهی ناتوانی دستگاه آموزش و پرورش عیان می گردد و نمایندگان ملت وزیر را استیضاح می نمایند ! و برای پاسخگویی به اوقات دیگر نوجوانان عزم ملی را می طلبد که باید چاره اندیشی شود و با بهره گیری از همه عناصر این حفره تربیتی پر شود و اطمینان حاصل گردد.
۸-توجه به صدا و سیما بعنوان دانشگاه عمومی
نقش رسانه ملی در این اوقات و ورود پرشتاب آن به درون خانواده ها با سرعت و همراه با میل و رغبت اعضا ی خانواده ،درساخت فرهنگ عمومی و ارائه الگوهای مناسب برای تقویت باورها و تحکیم روابط اخلاقی انکار ناپذیر است .برنامه خواهی و برنامه دهی صدا و سیما و رفع محدودیتها در جلب نظرات و سرمایه گزاری به منظور ساخت برنامه هایی متناسب با فرهنگ بومی و هویت دینی و نیازهای جوانان و نوجوانان ضروری به نظر می رسد لازم است با کیفیت بخشیدن به برنامه ها و نظارت مستمر با ایجاد اتاق فکر نیازهای مخاطبین را شناسایی کند و در آن راستا گام بر دارد و پاسخ دهد .
۹-تکیه بر آموزش و تربیت نیروی انسانی شاخص
جهت سازماندهی جوانان و رعایت و افزایش ضریب ایمنی برنامه ها و به منظور شناخت استعدادها برای بهره وری بیشتر و بهتر و ایجاد حرکتی منظم لی برای جوانان و نوجوانان و برنامه ریزی متناسب با شخصیت،نیازها و تفاوتهای فردی منطبق با آموزه های اسلامی و روشمندانه و ارتقا فرهنگیو اخلاقی و تقویت باورهای دینی به منظور ورود به عرصه های بالاتر ،لازم و ضروریست شرایط آموزش مربیان، عوامل اجرایی و مدیران برنامه های اوقات فراغت بویژه در فعالیتهای گروهی و اردوهای دانش آموزی به صورت جدی ملحوظ نظر قرار گیرد تا اعتماد مخاطبین فراهم گردد.
ودر آخر باید اوقات فراغت را باور کنیم و اگر به این باور رسیدیم که برنامه های این اوقات می توانند مکمل آموزشهای رسمی قرار گیرند موفق خواهیم بود و گرنه درب بر روی همان پاشنه خواهد چرخید که بود!و بازهم تکرار مکرراتی برای حیف کردن امکاناتی که با رنج بسیار فراوان به دست آمده اند و ما برای هزینه منطقی امین نبودیم !.فراغت یک فرصت عالی ست تهدیدش نکنیم!!