شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۸۳۲۹
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۴
همان هایی که جو حاکم بر جامعه خود را به خوبی درک کرده و به جای آن که ‏قدمی برای برون رفت از این شرایط پیدا کنند هم سو با این جو به سو استفاده از جو جامعه خود ‏برای رسیدن به اهداف فردی می پردازند
 محسن فرهادی باجولی- روزنامه نگار


دلواپسان مردم یا متعصبان منفعت طلب قوم گرا؟

 بزرگترین دردی که جامعه ما( ایذه) را سال هاست فرا گرفته و ما را به قعر جدول توسعه و ‏پیشرفت کشانده نوعی تفکرات پوچ با عنوان قوم گرایی یا طایفه گرایی است که در طول تاریخ ‏همانند شمشیری دولبه دوان دوان به دنبال نخبگان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری، چهره ‏های صاحب منصب و توانمند دویده و پای آن ها را قطع کرده است کسانی که با تفکرات نوین در ‏جهت توسعه شهر و یا شهروندان خود تلاش می کردند گامی بردارند اما این نوع تفکرات قوم ‏گرایی یا بهتر بگوییم پوچ گرایی باعث شده است هر کدام به سویی بگریزند...‏ در این بین کسانی هم هستند که شمشیرشان بسیار برنده تر از مردمانی است که دارای این ‏تفکرات هستند همان هایی که جو حاکم بر جامعه خود را به خوبی درک کرده و به جای آن که ‏قدمی برای برون رفت از این شرایط پیدا کنند هم سو با این جو به سو استفاده از جو جامعه خود ‏برای رسیدن به اهداف فردی می پردازند.

 ‏ متاسفانه در هفته گذشته بر اثر آتش سوزی در یک واحد مسکونی پزشک جوانی در ایذه جان ‏خود را از دست داد. اتفاقی که بعد از گذشت این مدت هنوز مسوولین قضایی عامل اصلی بروز آن ‏را مشخص نکرده اند که آیا این آتش سوزی عمدی بوده یا بر اثر بی احتیاطی صورت گرفته و... ‏مشخص نشدن دلایل بروز واقعه متاسفانه باعث به وجود آمدن شایعه های متفاوتی از سوی ‏مردم شد حرف ها و صحبت هایی که با تامل بر آن ها به راحتی تهمت،افترا، توهین و ده ها کلمه ‏ی نا صواب از این قبیل را با خود به همراه داشتند که استفاده کردن از برخی این کلمات جای ‏تعجب دارد.‏ 

البته در این میان قصور و کوتاهی ماموران آتش نشانی که ناشی از کمبود تجهیزات و نیروی ‏متخصص بود غیر قابل انکار است و از آنجایی که این مجموعه زیر مجموعه شهرداری محسوب ‏می شود پای شهرداری هم به میان می آید اما در هر رخ دادی باید منصفانه قضاوت شود تا از ‏گناه و از میان رفتن و پایمال شدن حق طرفی جلوگیری شود.‏ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از بسيارى از گمان ها بپرهيزيد كه پاره‏اى از گمان ها گناه است (آیه ‏‏12، سوره حجرات).‏ 

در این مورد می توان به چهار حقیقت تلخ اشاره کرد؛ 

نخست:‏ اگر نیم نگاهی به مسایل حوزه شهری و شورای شهر ایذه در مدت اخیر بیندازیم به خوبی متوجه ‏خواهیم شد که شهرداری تنها مقصر تام این قضیه و یا دیگر مسایل و مشکلات شهری نیست. ‏شورای شهری که دم از حذف شهردار می زند چه گلی در این مدت به سر شهردار زده است که ‏این گونه دم از احقاق حقوق مردم می زند؟ 

آیا بهتر نبود در این مدتی که در کنج خانه عزلت ‏گزیده بودند و کمتر اهمیتی به مسایل شهر می گذاشتند کمی به شهر می پرداختند؟ آیا بهتر نبود ‏این آقایان به جای دو باند و جناح شدن و تلاش برای سکان داری شورای شهر کمی حواسشان ‏به سکان شهر بود و به جای اینکه با هم فکری و هم اندیشی به کمک به شهردار برای حل مسایل ‏و مشکلات شهر بپردازند سنگی هم جلوی پای شهردار انداختند؟

 نمی دانم شهرداری بایستی ‏حواسش به مسایل و مشکلات شهری باشد یا دعواهای این دو جناح در شورای شهر؟ البته از ‏حق نگذریم برخی از اعضای شورای شهر هم نشان دادند خوب حواسشان به شهر هست همان ‏هایی که سر از رامهرمز و... در آوردند( که باید به این عزیزانی که در تلاش برای حفظ تمامیت ‏ارضی شهر خود بودند و اشتباهن سر از رامهرمز در آوردند گفت: خداقوت غرور آفرینان توسعه ‏شهری، مدیران شعاری عرصه انتخابات، مردان پاک دست استوار).‏ 

دوم:‏ مردمانی که تنها گامی که علاقمند هستند برای توسعه شهر و پیشرفت شهر خود بردارند حرف ‏زدن است. تا حالا به این فکر کرده اید که در طول زندگی خود چه اقداماتی در جهت توسعه شهر ‏برداشته اید؟ چند بار خم شده اید و در مرکز شهر زباله ای را برداشته اید؟ چند بار برای بچه ‏هایمان در این مواقع آموخته ایم "عزیزم شهرما خانه ی ما؟" حقیقت تلخ این است که هنوز در ‏شهر ما وقتی یکی از ما خم می شود و زباله ای را بر میدارد با نیش خند دوستانش مواجه می ‏شود...!

و یا کداممان به این یقین رسیده ایم که پرداخت عوارض برابر است با پویایی شهر؟ و ‏بودجه شهرداری در جیب تک تک مان است و باید به موقع پرداخت کنیم...‏ بله! نبود فرهنگ سازی درست نیز مساله ایست که بی جهت از آن گذشتن حماقت است.‏ سوم:‏ مسوولان کشور ما باید بپذیرند در بین زیر مجموعه های شهرداری ها، آتش نشانی ها واحدهایی ‏هستند که کمتر به آن ها توجه شده است و این مشکل تنها شهر ایذه نیست بلکه ضعفی در ‏قوانین و مقررات شهری در کل کشور است.

‏ یاد آوری میکنم واقعه آتش سوزی کارخانه خیابان جمهوری تهران را که بر اثر نبود تجهیزات ‏سالم آتش نشانی تهران بزرگ دو زن کشته شدند.‏ مگر نه اینکه عامل این رخ داد این بود که بالابر آتش نشانی کلان شهر تهران خراب بود و باز ‏نشد و دو زن از بلندی ساختمان برای فرار از آتش، خود را از پنجره به پایین انداختند؟ و ماموران ‏آتش نشانی و مردم تنها نظاره گر این اتفاق بودند؟ 

واقعه ای که نشان داد برخی مادران برای ‏سیر کردن شکم فرزندانشان در روزهای تعطیل هم مجبورند کار کنند.‏ و در پی این رخ داد معاون خدمات شهری شهرداری تهران کشته شدن این دو زن را به جای کم ‏کاری و نداشتن تجهیزات خواست و مشیت الهی می داند.‏ آیا آن اتفاق کمتر از حادثه پزشک ایذه ای درد داشت؟ ‏

 متاسفانه حقیقت تلخ سوم این است که در تمام شهرداری های کشور به آتش نشانی ها کمتر ‏توجهی می شود.‏

 چهارم:‏ و اما منفعت طلبان و سودجویانی هم هستند که نه تنها جان و مال و آبروی مردم برایشان مهم ‏نیست بلکه در چنین رخ دادهایی تلاش می کنند بی شرمانه سوار بر این موج شوند تا بتوانند به ‏اهداف خود برسند. و انگار همین آدم ها در شهر ما هم حادثه پزشک ایذه ای را بهانه خوبی برای ‏نیل به سمت اهداف خود دیده اند.

 تاسف آور است که بگوییم در این بین عده ای منفعت طلبان ‏سود جو که قوم گرایی را خوب می شناسند دارند از این ابزار برای تخریب شهردار استفاده می ‏کنند تا مگر با اهرم موج مردمی که به وجود می آورند زمینه های حذف شهردار را فراهم کنند و ‏یاران باوفای خود را بر جای وی بنشانند.

و در این راه حتی دست بر روی مقدس ترین ارزش هر ‏انسانی یعنی آبرو گذاشته اند.‏ این هم یکی دیگر از حقایق تلخی است که باید بپذیریم.‏ زمان آن رسیده است کمی منصفانه به اطرافمان و رخ دادهای شهرمان بنگریم، اندیشه پیشه ‏کنیم و نه تنها بازیچه دست این ناکسان قوم گرا نشویم بلکه قوم گرایی را کنار بگذاریم.‏ و بپذیریم همین قوم گرایی است که آتش بر دودمان توسعه شهرمان زده است.‏ اگر در جایی از مطلبم تندی کلام که ناشی از علم کم نگارنده است باعث کاستن انصاف در قلمم ‏شد پوزش می خواهم.‏ 

به امید فراهم شدن زمینه های توسعه شهرم با فرهنگ سازی درست و تعقل گرایی به جای قوم ‏گرایی
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار