اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
آخرین اخبار
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۸۵۰۰
تاریخ انتشار: ۰۲ دی ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۱
ما وقتی که در مذهب خودمان ملاحظه می کنیم که فقه ما آن طور غنی است، و فلسفه ما آن طور غنی است، [می بینیم] اشخاصی که این فقه را به این غنا رساندند،و آن اشخاصی که این فلسفه را به این غنا رساندند کاخ نشینان نبودند، کوخ نشینان بودند.
غلامرضا جعفری _ نه نمی شود که چنین بگویند،نمی توانم بپذیرم که کسی،هر کسی،صفتی چنان را به جمعی چنین شریف نسبت دهد،گیرم که دشواری ها،سرسام آور باشند،گیرم که عده ای قلیل با عُده ای کثیر بتوانند صدای خود را بلندتر به گوش برسانند اما مگر می شود؟! نه نمی شود که گروهی آبرومند را لکه ننگ نامید،نمی شود که در عالم اسلامی ما الکاد لعیاله کالمجاهد فی سبیل الله است و مگر می شود که مجاهد را چنان نامید؟! یعنی چون دو سه دهه از انقلاب کوخ نشینان گذشته و برخی کوخ ها را به کاخ ها بدل کرده اند می توان به ولی نعمتان به زعم و رای امام راحل، لکه ننگ گفت؟!

شور بختانه اما شده است،شور بختانه نماینده ارشد دولت در استان فخر خود را پاک کردن لکه ننگی نامیده که امام راحل پایه انقلاب می داند،همین کوخ نشینانی که امام یک تار مویشان را ارجح از کاخ نشینان میدانست و الان چنین نامیده می شوند،اما به راستی اینان لکه ننگند؟و ننگ در قاموس لغات مدیران مذکور چه معنی دارد؟آیا می توان با زبانی واحد سخن راند و اینچنین در معرفت معنی اختلاف رای داشت؟برای مردم لکه ننگ کدام است؟

مردم که این روزها البته ورد زبان برخی عاشقان و شیفتگان صندلی های طراز اول بهارستانی هستند، خاصه برخی شان که از سوی همین مدیران تشویق و حمایت می شوند،در این ایام منتهی به روز انتخابات چنان شیفته مردمند که تو گویی عاشقی مجنون،البته مجنونی که مهمترین خواسته اش از لیلای مردم،شناسنامه ای برای روز موعود است و بعد از آن روز سخت،اگر مجموعه شناسنامه لیلاها را توانست به دست بیاورد که همچون مجنون سر به بیابان می گذارد البته با این تفاوت که مجنون اساطیری از فراق لیلی به بیابان کوچید اما این مجنونان مدرن از ترس وصال این همه لیلی،که لابد به یاد آورده لکه ننگند تلفن همراه خود را خاموش می کنند و تا یک دوره چهارساله ساکن برهوت بهارستان می شوند،برهوتی که مهمترین ویژگی اش سر داشتن در آخور قدرت است،حالا اگر این لکه های ننگ چهار سال تمام انگشت حیرت به دندان بگزند که؛ این چه حکایتی است که ما در هر دوره چهارساله از شیرمادر عزیزتر می شویم و اندکی بعد می شویم لکه ننگ؟!  دشواری و مشکلی مربوط به خودشان است و می خواستند لکه ننگ نشوند.

حالا بیاییم از منظر مردم، ننگ را خوانش کنیم،اگر از کسی البته نه مدیر ارشدی،بپرسیم ننگ را چه می دانی چه پاسخی دریافت خواهیم کرد؟ قطعا اولین پاسخش این است که ننگ را پذیرش ظلم خاصه از نوع متجاوزین به حرم و حریم خانواده و وطن می داند،و از اتفاق و بر اساس مستندات تاریخی آنانکه در برابر تجاوز دشمن ایستادند از جنس همین مردم بوده اند و مهمترین مستند این گفته کلام حضرت امام است که فرمود:((شما طبقه جوان برومند زاغه نشین، بر آن اشخاص کاخ نشین شرافت داريد، و شما هستید که اسلام را حفظ کردید.))،پرسش مهم این است  در جایی  که بنیانگذار این انقلاب و نظام چنین تعریفی از زاغه نشینان و کوخ نشینان می دهد چگونه می توان جماعتی چنین را متصف به صفت لکه ننگ دانست؟جالبتر این است که هنوز هم قهرمانان ما که خونشان  برای رفع بربران داعشی در حریم حرم بر زمین ریخته شد؛ از جنس و جنم همین کوخ نشینان هستند و البته افتخار اینان.


امام انقلاب اما از این پیشتر هم می رود و کل تاریخ اسلام را به نوعی منتهی به کنش شعورمند این جماعت با حیا می خواند؛ وی می فرماید:((ما وقتی که در مذهب خودمان ملاحظه می کنیم که فقه ما آن طور غنی است، و فلسفه ما آن طور غنی است، [می بینیم] اشخاصی که این فقه را به این غنا رساندند،و آن اشخاصی که این فلسفه را به این غنا رساندند کاخ نشینان نبودند، کوخ نشینان بودند.)).


اما داستان چه بود که این جماعت کالمجاهد به صفتی چنان زشت متصف شدند که راهی برای توجیه و تاویلش نیست،برخی کلمات بیشتر از معنی حامل تصویر هستند و آدمی با شنیدن چنان کلمه ای بیش از معنی،تصویری در ذهن می آورد،از جمله همین کلمه زمخت ننگ؛با شنیدن این کلمه بسته به سطح معرفتی هر شنونده نوعی تصویر ذهنی ایجاد می شود،فی المثل اگر مبارزان با داعشیان منفور، این کلمه در گوششان زنگ بزند قطعا نخستین تصویر مربوط به ننگی است که داعشی ها به نام خود ثبت کردند و حیا و رافت اسلامی را به بهانه جهاد واگذاشتند،اگر شنونده این کلمه یک بازاری باشد چه تصویری در ذهن خواهد داشت؟اگر یک معلم بشنود اولین تصویر ننگ مربوط مردودی پایان سال است و قس علیهذا،اما پرسش من این است که تصویر این مردم در ذهن ارشدترین نماینده دولت در استان چه تصویری است که مردمی زحمتکش را به چنین صفتی مفتخر کرده؟ البته مردم سند افتخارشان کلام امامشان است که فرمود: ((یک موی سر این کوخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخ ها و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد.
این پایین شهريها و این پابرهنه ها _ به اصطلاح شما! _ اینها ولی نعمت ماها هستند.)).


این پرسش هنوز هم بر سر جای خود باقی است که تصویر ذهنی مدیر مذکور از دستفروشان چه بوده ؟! به هر روی با هر ترازویی که موضوع دستفروشان را بسنجیم حتی با ترازوی بازاریان عزیز کرده و دردانه،نمی توان چنین صفتی را سنجید و به قول علما آنچه به سنجش نیاید باطل اباطیل است.
نام:
ایمیل:
* نظر:
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار