- آرشیو
- |
- عضویت در خبرنامه
- |
- درباره ما
- |
- |
-
- صفحه نخست
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- شهرستان ها
- |
- تماس با ما
- |
- پیوند ها
- چرا سید ابوالحسن حسن زاده ؟
- ساعت جدید کاری برای ادارات اعلام شد
- مدیران با مردم ارتباط نزدیکی داشته باشند
- رفع مشکل استقرار شرکتهای دانش بنیان با تحقق مصوبه سفر رییس جمهور به خوزستان
- رسانه طراز انقلاب اسلامی یعنی نقد منصفانه، اطلاع رسانی شفاف و صادقانه و پرهیز از دروغ و تهمت
- بهره مندی از ظرفیت های فرهنگی انقلاب برای مقابله با اباحه گری بسنده می کند
- چرا به جای ساماندهی متکدیان؛ سیستمی افزایش پیدا می کنند؟!!
- انقلابات رنگی تحت الگوی جوکریسم
به روز شده در: ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۹
قال علی علیه السلام: انسان سه جا تغییر میکند: نزد صاحبان قدرت، روی صندلی قدرت و غنا بعد از فقر و هرکس تغییر نکند دارای خرد ناب و اخلاق مستقیم است. القُربِ مِنَ المُلوكِ ، و الوِلاياتِ ، و الغَناءِ من الفَقرِ ، فمَن لَم يَتَغَيَّرْ في هذهِ فهُوَ ذو عَقلٍ قَويمٍ و خُلقٍ مُستَقيمٍ
ریاست به دست کسانی خطاست، که از دست شان دست ها بر خداست...سعدی عافیت خواهی نظر در منظر خوبان مکن، ور کنی بدرود کن خواب و قرار خویش را(سعدی)
آن را که چنین دردی، از پای دراندازد، باید که فروشوید، دست از همه درمان‌ها(سعدی)
هر که دلارام دید ،از دلش آرام رفت، چشم ندارد خلاص ،هر که در این دام رفت
(سعدی)
کسی نیک بیند به هر دو سرای، که نیکی رساند به خلق خدای(سعدی) امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
آخرین اخبار
طي سالهاي اخير بيش از همه ادوار تاريخ ايران متقاضيان تصاحب صندلي هاي مجلسين اعم از شوراي اسلامي و شوراهاي شهر افزايش يافته است. اين افزايش از هيچ عرف و قاعده اي طبعيت نداشته و حتي با فرمولهاي رياضي هم نمي توان رابطه اي متناسب براي آن يافت كه چرا و چگونه اينگونه استقبال از كانديداتوري افزايش يافته است؟
بنظر نگارنده مجلسين گويا نيرو و انرژي هاي خاص دارند كه با هيچ منطقي نمي توان آنها را ثابت نمود بجز اينكه باور نماييم اين انرژي ها ماورايي است و درون صندلي هاي آنها نهفته است كه اقشار مختلفي تلاش مي نمايند تا شايد بتوانند يكي از اين صندلي ها را تصاحب نمايند. در اين ميان نه ملاك هاي سني مطرح است و نه سوابق و تجربيات كاري و اجرايي بطوري كه داريم در ميان كانديدا كه هنوز نه الفباي نوشتن يك نامه اداري را مي دانند و نه تا كنون مختصر آشنايي با سيستم اداري و اجرايي كشور دارند ولي بخود اجازه مي دهند وارد اين عرصه و وادي تصميم گيري و تصميم سازي و حوزه نظارت همگاني كشور شوند.
البته در بسياري از گفتمان ها اين نظرات عمومي از كانديدها به سمع مي رسد كه بنوعي احساس دين و تكليف است يا عده اي از نخبگان سياسي و اجتماعي و بزرگان منطقه از آنها دعوت بعمل آورده اند ، يا اين حضور را يك تكليف الهي - شرعي و ملي مي دانند كه بايد آن را اجابت نمايند در غير اينصورت در قيامت مسئول خواهند بود.
اما دانستن اينكه واقعاً يك نماينده خوب بايد چه خصوصيات و منش ويژه اي داشته باشد دانستن آن كار پيچيده و دشواري نيست و با يك جستجوي ساده اينترنتي و البته قدري تعقل و تعمل مي توان پي برد كه حضور بسياري از اين افراد محلي از اعراب ندارد ، و نه تنها سودي را نمي توان يافت بلكه مي توان ضرر و زيان هاي زياد مادي و معنوي را بر شمرد.بنظر مي رسد به جهت كثرت اين حضور و بعنوان يك رويداد مهم اجتماعي لازم است موسسات علمي، دانشگاهها و اساتيد محترم علم جامعه شناسي و روانشاسي بررسي و تحقيقات ميداني گسترده اي را بعمل آورند تا ريشه هاي اين - قصد حضور- را بيابند. طي سال اخير بسياري از سنت هاي دوره هاي گذشته هم در حال شكسته شدن است بطور مثال فلان شخص كه حتي سابقه حضور يك روزه در منطقهو حوزه اي را ندارد از آن حوزه وارد وادي انتخابات مي گردد.
اصلا معلوم نيست با چه محاسبه و برآورد و اعتماد به نفسي وارد چنين گودي شده است(بجز اينكه احتمال موفقيت را بيشتر دانسته مگر نه قطعا وقتي انساني به منطقه اي تعلق خاطر ندارد و يا اينكه زيستگاه زندگي آن انجا نيست چه دليل موجهي مي تواند داشته باشد) ،چندين سناريو مطرح مي گردد يا اينكه واقعاً در خود چنين كاريزماي قدرتمندي را مي بيند كه مي تواند مردم منطقه را جذب و در واقع هيپنوتيزم نمايد، يا با قدرت تبليغات و ماديات مي خواهد كار خود را به پيش ببرد يا اينكه از روش هاي ماورايي كه در تصور ما نيست بهره خواهد برد.
مجلس شوراي اسلامي با توجه به اهميت خطيرش بايد جايگاه افراد كاركشته اجرايي و رياضت كشيده امور سياسي و اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي و ديگر حوزه ها باشد(بطور مثال فردي با چند تجربه مديريت كلان استان و كشور،استانداري،فرمانداري و چهر هاي مطلوب و شاخص ملي و مذهبي و نخبگان حوره هاي گوناگون) كه حداقل در كارنامه كاري خود طي طريق نموده و آشنايي كامل با امور جاري كشور را دارند باشند اما متاسفانه شاهد چنين حضوري نيستيم و همه ساله بر حضور افراد غير موجه افزوده مي گردد، خصوصاً منتخبين شوراها كه همگي بفكر تصاحب صندلي هاي بزرگتر بهارستان هستند و اكثراً هم بدليل محدوديت حضور قانوني از شهرهاي خود سر از شهرهاي ديگر برآورده اند كه همگي اين اتفاقات جاي تفكر و تامل دارد.
اما ملاك مردم بايد چگونه باشد؟ آيا اين انتخابات حزبي و سياسي است يا مولفه هاي قومي و قبيله اي ارجحيت خواهند بود ؟ در شهرهاي بزرگ بالاي يك ميليون نفر جمعيت تاثير امور سياسي و حزبي زياد و تقريباً غالب خواهد بود، در شهرهاي مياني بين پانصد تا يك ميليون نفر تصميم گيري هاي مردم في مابين سياسي و قومي خواهد بود اما در شهرهاي كوچكتر مسائل قومي و قبيله اي پررنگ تر است، پذيرش اهميت موضوع قوميتها در ساختار ايران يك واقعيت انكار ناپذير است كه بايد آن را پذيرفت و اگر اين موضوع را بپذيريم پس ملاك انتخاب افراد نمي تواند توانمندي هاي واقعي فرد باشد بلكه مي تواند ملاك هاي قومي و فرهنگي در صدر اين انتخابها قرار گيرند و اين همان چيزي است كه طي سنوات گذشته و خصوصاً امسال در كشور مشكلاتي را ايجاد نموده است، و اين تعارضات در انتخابات سبب بروز اختلافاتي مابين اقوام حتي فاميل هاي نزديك شده و در مواردي تعارضات فيزيكي و درگيري هايي رخ داده است .
البته كانديد هاي محترم بدليل تلاش جهت كسب آراي بيشتر مردم و جذب آنان از اهرم هاي گوناگون استفاده مي نمايند كه در مواردي پسنديده و اخلاقي و شرعي و عرفي نيست و همين روشهاي ناصحيح است كه تعارضات را بيشتر مي نمايد.
وظيفه مجريان انتخابات بسيار مهم و سنگين است اما كنترل و رصد و پيگيري تخلفات در اين حوزه ي گسترده واقعاً سخت و طاقت فرسا مي باشد. متاسفانه بعضي از كانديداي محترم بجاي اينكه از توان و برنامه ها و اهداف خود گفتگو و دفاع نمايند بيشتر سعي در تخريب افراد رغيب،ايجاد حماسه برتري جويي قومي،يا بفكر منتسب نمودن خود به افراد شاخص و گروههاي ديگر هستند و بگونه اي عوامفريبي را سرلوحه كار خود قرار مي دهند كه باز هم افت بزرگي است. بطور مثال عكس گرفتن با فلاش شخص ، منتسب نمودن خود به جريان سياسي محبوب مردم عليرغم اعتقاد قلبي، يا تخريب هاي شديد ديگر كانديدا بسيار مشهود است .
در انتخابات فعلي بدليل فعال شدن بيش از پيش شبكه هاي مجازي و امكان ارسال و دريافت آنلاين انواع فيلم و تصوير و متن در سطوح گسترده اين عرصه بسيار پيچيده تر گرديده است كه هشياري چه بيشتر مردم جهت تصميم گيري ها و مسئولين جهت نظارت را مي طلبد.
بنظر مي رسد بعد از انتخابات اين دوره مسئولين ارشد كشور بايد بفكر باشند تا در روش انتخابات تغييرات و اصلاحاتي را وارد نمايند، بطور مثال با استاني يا ايالتي نمودن ،سبك انتخابات را تغيير تا بدين گونه افراد شاخص و مجرب شناخته شده يا صورت حزبي شدن، افراد پالايش شده در احزاب مورد التزام نظام بتوانند وارد كارزار انتخابات شوند در غير اينصورت ادامه دادن بدين سبك(انفرادي) علاوه بر بي اخلاقي هاي فعلي دامنه اختلافات مردم را بيشتر مي نمايد و انتخابات بجاي اينكه عاملي جهت وحدت و همدلي مردم باشد مي تواند بعنوان شمشير دولبه اي عمل نمايد كه شكاف تود هاي مردمي را در پي داشته باشد.
من ا.. التوفيق
نويد قائدي
03/10/1394
