معلم درس اجتماعی کلاس چهارم از دانش آموزان خواسته بود از یک خارجی دعوت کنند تا به شهرشان بیاید، دانش آموزی به نام آرش رضوانی در این رابطه نامه ای می نویسد که در نوع خود جالب است :
من از شما میخواهم به کشور ما بیایید، ما در شهر اهواز زندگی می کنیم. شهر ما یکی از عجایب هشت گانه است. شهر ما به فاضلاب هایش معروف است. فاضلاب های بالا زده شهر ما همه را متعجب می کند. صندلی های آتش زده ی ورزشگاه غدیر صفحه ای فوق العاده ایجاد کرده است. این صندلی ها را تماشا گران در بازی فولاد و استقلال سوزانده اند. بیشتر ما اهوازی ها عرب و لر هستیم، گرمای 99999999 درجه ! شهر همه ما را کباب می کند، و شهر ما شهر کباب است، غذای معروف شهر ما فلافل لشکر آباد است. تو را به خدا از کشور موزامبیک به ایران بیایید.کشور شما پر از شیر و پلنگ است، شهر ما پر از گرد و خاک. تو را به خدا بیان.
آرش رضوانی