روزبه کردونی-مدیرکل آسیبهای اجتماعی وزارت رفاه
با نزدیکشدن به زمان انتخابات مجلس، احزاب، گروهها و تشکلهای سیاسی فعالیتهای انتخاباتی خود را تشدید کردهاند.
دراینمیان سؤال مهم این است که موضوع رقابتهای انتخاباتی باید حول چه محورهایی باشد و گروههای سیاسی چگونه باید رأی مردم را کسب کنند.
در این چارچوب پیشنهاد مشخص این نوشته این است که سیاستهای رفاهی (ملی و منطقهای) محور رقابتهای انتخاباتی قرار گیرد و احزاب و جریانات مختلف به صورت کاملا شفاف برنامهها و سیاستهای رفاهی خود را اعلام کنند تا این سیاستها مبنای قضاوت مردم باشد. باید دقت شود که در تعاریف آکادمیک، سیاست رفاهی (Welfare Policy) به هرآنچه که سیاستگذاران انجام دهند یا انجام ندهند تا بر کیفیت زندگی مردم تأثیر بگذارد، اطلاق میشود.
توجه به این موضوع هم ضروری است که در این تعریف، سیاست (policy) به یکسری اقدامات هدفمند و نسبتا پایدار اطلاق میشود که توسط یک یا گروهی از عاملان و کنشگران در برخورد با یک مشکل یا نگرانی صورت میگیرد و نتایج آن با گذشت زمان آشکار میشود.
بهعبارت بهتر «سیاست» به اقدام پایدار، اجباری و زماندار و آنچه درواقع انجام میشود دلالت دارد. در چارچوب این تعریف از سیاست و سیاست رفاهی ضروری است روشن شود سیاست و برنامه گروهها و احزاب برای ایجاد اشتغال، کاهش فقر، کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی، مواجهه با بحران صندوقهای بازنشستگی، چارهاندیشی برای بحران آب، مقابله با آلودگی هوا، مبارزه با فساد، کنترل و کاهش خشونت و... چیست؟ البته ضروری است علاوه بر ارائه برنامهها و سیاستهای ملی بهطور مشخص برای مسائل منطقهای نیز سیاستهای معین تعریف شود. دراینمیان از آنجا که پیشدرآمد ارائه سیاست، تشخیص مسائل سیاستی (Policy agenda) است، واکاوی مسائل مهم ملی و منطقهای و اعلام نظر درخصوص آنها از سوی احزاب و تشکلها در جریان رقابتهای انتخاباتی اجتنابناپذیر خواهد بود.
البته احزاب و گروهها باید ضمن ارائه سیاستهای خود در حوزههای مختلف مواضع خود را درخصوص وضعیت اجرای سیاستهای موجود و یا ارزیابی سیاستهای درحالاجرا نیز ارائه دهند.
برای نمونه در حوزه مسائل اجتماعی میتوان فهرست بلندبالایی از مسائل نظیر بازگشت به تحصیل کودکان بازماندهازتحصیل، حمایت اجتماعی از کودکان کار و خیابان، مقابله با اعتیاد، موضوع تغییر الگوی ابتلا به ایدز، خودکشی، مسائل مرتبط با سالمندان، معلولان و زنان سرپرست خانوار، حمایت اجتماعی از دختران ترخیصشده از بهزیستی و... را نام برد که وضعیت هرکدام از آنها نهتنها در استانهای مختلف که حتی در شهرستانهای مختلف یک استان نیز متفاوت است و هرکدام میتواند مبنای یک سیاست مشخص رفاهی باشد.
بدیهی است از آنجا که اولین گام برای ارائه راهکار جهت مواجهه با این مسائل، داشتن شناخت دقیق و تصویر روشن از ابعاد مسئله در سطح محلی و ملی است، احزاب و کاندیداهای مورد حمایت آنها باید دیدگاه روشن خود را پیرامون مسائل سیاستی و بااهمیت هر منطقه شناسایی کنند و ضمن معرفی آنها به مردم، راهکار خود را برای مواجهه با آنها ارائه دهند. واقعیت این است که تنها راه جلوگیری از موجسواری فرصتطلبانه بر امواج سیاسی و قومی این است که یک مطالبه عمومی و ائتلاف اجتماعی درخصوص ضرورت ارائه برنامه و سیاستهای مشخص ملی و منطقهای شکل بگیرد تا مانع از آن شود که کاسبکاران سیاسی با وعدههای بیپشتوانه راهی مجلس شوند.
برای تحقق این مهم باید گروههای مرجع، نخبگان و بهویژه رسانهها به تبیین مسائل واقعی کشور در عرصههای مختلف بپردازند و با شکلدادن یک گفتمان عمومی، فضای انتخابات را به سمت گفتوگو حول برنامهها و سیاستهای احزاب سوق دهند. جمعبندی اینکه برای شکلگیری مجلسی که بتواند نقش خود را در مبارزه با فقر، فساد، تبعیض و بیعدالتی ایفا کند و قادر به کمک برای حل مسائل و برخی بحرانهای پیچیده کشور باشد باید در زمان رقابتهای انتخاباتی احزاب، گروههای سیاسی و کاندیداها ملزم شوند برنامهها و سیاستهای مشخص خود را در حوزههای مختلف بهویژه در مؤلفههای مرتبط با رفاه مردم ارائه دهند که در این مسیر رسانه، فعالان مدنی و نخبگان مسئولیتی تاریخی برعهده دارند.