شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۹۱۳۵
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۳
گزارش اختصاصی شوشان از بزرگداشت لهراسب زنگنه شاعر و منتقد ادبی
پدران و نیاکان ما که در مناسبات ایلیاتی و روستایی با ورود صنعت نفت با همان علایق و وابستگی ها جذب شرکت نفت شدند. در نتیجه محیط بومی و نفتی و حضور فرنگی ها منتج به مناسبات جدیدی شد که نه مدرن بود و نه بومی و این مسئله از نگاه فعالان سیاسی و هنری و جوانان آن دوره از جریان شعر ناب تا داستان نویسی انعکاس یافت.
پدرام طاهری-گزارش
ششمین نشست از سلسله برنامه های هدف تازه با رویکرد به نقد و بررسی کارنامه ی ادبی لهراسب زنگنه شاعر و منتقد ادبی خوزستان بر پا شد.


شاعر سروده های کتاب (در پیاده رو) بعنوان سخنران آغازین این همایش اظهار کرد: یک ویژگی هنر و ادبیات جنوب تأثیرپذیری از بوم زیست آن است که این ویژگی در ادبیات خوزستان وجود دارد. بنابراین اینگونه نشست ها بیش از آن که پرداخت به اینجانب و دیگر شاعران باشد در واقع پرداخت دقیق تر و معرفی ادبیات و اندیشه ی جنوب است، اینجانب نیز از دهه ی پنجاه شعر گفتم و سروده ام تا به دانش و اندوخته های خودم اضافه کنم و خدمتی انجام دهم، یک سکانس از دنیای پیرامون من هجده سالگی ام و دبیرستان سینا مسجدسلیمان بود که خیلی ها مانند مدرسه ی رودکی هفتکل از آن خاطره دارند، شرایط بوم زیستی آن زمان و نفت و ورود مدرنیزم که مناسبات کهن را در هاله ای از دگرگونی قرار داد. لهراسب زنگنه در ادامه افزود:  پدران و نیاکان ما که در مناسبات ایلیاتی و روستایی با ورود صنعت نفت با همان علایق و وابستگی ها جذب شرکت نفت شدند. در نتیجه محیط بومی و نفتی و حضور فرنگی ها منتج به مناسبات جدیدی شد که نه مدرن بود و نه بومی و این مسئله از نگاه فعالان سیاسی و هنری و جوانان آن دوره از جریان شعر ناب تا داستان نویسی انعکاس یافت.


وی ادامه داد: اینجانب بنا بر سلیقه ی شخصی قصد نداشتم فعلاً سروده هایم را چاپ کنم، دهه ی هشتاد با حمایت و اصرار دوست شاعرم جناب امید حلالی کتاب نخست من منتشر شد. این دوست رزنامه نگار همزمان ویژه نامه ای نیز بهمین مناسبت اختصاص دادند که در پی آن نقدهایی هم از سوی نویسندگان بر دفتر شعر نخست اینجانب نوشته شد و در حال حاضر یک سری مقالات فلسفی، اجتماعی، سیاسی و مجموعه ی عرفان مانوی، شعرهای آپارتمانی و شعر MIS محصول تلاش های فکری اینجانب است که مراحل چاپ را طی می کند.
این شاعر با ارایه تحلیلی از عناصر و مفاهیم شعر کلاسیک و معاصر ایران توضیح داد: شعر گذشته از تکنیک حاصل شهود و تجربیات شخصی از محیط پیرامون شکل گرفت ولی پدر شعر نو نیما یوشیج بر واقع گرایی و تأثیر از محیط پیرامون با آبژکتیویته که اساس شعر نو است و دوری از متافیزیک یا ذهن گرایی تاکید داشت.و اینکه ما چقدر به این مؤلفه ها وفادار بوده ایم جای پرسش است. 
وی افزود: هنر نگاه، زیباشناسانه به محیط می خواهد و تجربیات شخصی و عاطفی را در انسان ایجاد می کند تا یک شعر و داستان خوب نوشته شود من هر صبح که از خانه بیرون می آیم رفته گری را کنار جاده می دیدم و آن طرف تر گربه ای که به کیسه ی زباله حمله می کند خیلی ها بی تفاوت از کنار این موضوع می گذرند و سرشان به کار خودشان مشغول است ولی تکرار دیدن آن صحنه برای من باعث شد کتاب «در پیاده رو» را بنویسم و همچنین نگاهی که به مسئله ی جنگ در مقطعی از تاریخ کشورمان داشتم، تانک سوخته جنگ حاصل و میراث جنگ است. اما ذلت هنر و یکی از شاخصه های آن آشنازدایی و مبارزه با عرف معمول است که در نگاه شعر عناصر پیرامون کارکردهای جدید می یابند. از این روی تانک تبدیل به سرپناه پرندگان می شود و به جای توپ و آتش، تخم پرنده شلیک می کند. این نوع دیدگاه یا زاویه ی نگاه در ذات هنر نهفته است و من نیز با همین اعتقاد و دید شعر گفتم. سوژه های شعر من از لبوفروش، راننده ی تاکسی و رفتگر و هر کدام دیگر محصول نگاه من به پیرامونم است. اگر به صرف نگاه رئال می خواستم درباره ی راننده تاکسی بنویسم چیز خاصی نگفته ام، در واقع این ها اتفاق های شاعرانه ی شعر است آدم هایی که می توانند در نگاه زیباشناسانه تأثیر بگذارند، آدم هایی که در دوران جنگ و انقلاب مانند گلوله آتش بودند و در حال مانند خاک سرد و سور در خود فرو رفته و از کنار هم می گذرند و در نگاه هم بی تفاوتیم.
استاد حفیظ الله ممبینی شاعر، داستان نویس و پژوهشگر سخنران بعدی این نشست بود که بیان کرد: در روزگارانی که شاعران و شاعره ها یکی پس از دیگری صحنه ی زندگی را بدرود می گویند باید نسلی پای به عرصه گذارند، شما جوانان تا ذوق و استعداد جسمی و بالفعل دارید باید از لحظه های عمر و امکانات موجود حداکثر استفاده را ببرید و با قدرت ذهن فعال به خلق اثر بپردازید، باید فروغ، پروین و هدایت را بنگرید که چگونه از دهه ی جوانی کار خود را برای فرهنگ و هنر این مرز و بوم کردند.


او در ادامه با اشاره به مجموعه ی شعر «در پیاده رو» عنوان کرد: همانگونه که در پایان این کتاب مشاهده می شود نقدهایی توسط نویسندگان مطرح شعر و رسانه ی خوزستان بر این اثر نگاشته شده است. از طرفی به فراخور نقدهای جامعی نیز توسط منتقدان در رسانه های مختلف استانی درباره ی کتاب در پیاده رو ارایه شده است که به نظر می رسد به لحاظ فضای تجزیه و تحلیل در رسانه و قدرت در برگیری مخاطب خوب به اثر پرداخت شده و به اندازه ی کافی به جامعه ی ادبی شناسانده شده است، شاعر مورد نظر ما بسیار واقع گرایانه با پرهیز از افراط و تفریط بدون بازی با کلمات می گوید: زندگی شعری است که سروده می شود، او دیدگاه وسیعی به شعر دارد، اخلاق مداری و انسان محوری او را در مسیر پیمودن شعر و شاعری یاری کرده است. در این رهگذر درک می کنم او حدوداً به همان شاخصه های آلبرکامو در شعرش مانند فقر، بیکاری، دستفروشی بر روی زمین سخت، جنگ، صلح، ایثار، فداکاری، وطن پرستی نزدیک است. 


ممبینی تأکید کرد: او با عینیت و واقع گرایی زبان حال فرودستان شده که صدایشان به جایی نمی رسد، اشعار لهراسب زنگنه زخم دیدگان روزگار را نشان می دهد به دور از مفاهیم انتزاعی برداشت های ذهنی اش را به تصویر می کشد و اگر از کلیت وجود شاعر بگوییم همان اشعار سروده شده آینه ی زندگی فردی، شخصیتی و اجتماعی اوست، ایشان را انسانی مهربان، صمیمی با معلومات وسیع می دانم.
در بخش بعدی برنامه افسانه نجومی شاعر و منتقد ادبی گفت: شعر پارسی هرگاه نگاه جامع گرایانه به  وقایع پیرامون می کشاند همگونی را بر می گزیند و درک هستی شناخت با مخاطب دارد و تنها آنچه می ماند ترویج اندیشه ی جهان نگر است که محصول تجارب زیستی هستند. وی افزود: آنچه در این میان می توان در نقد کتاب در پیاده رو گفت، نگاه دوربین محور شاعر به تناقضات پیرامون جهانی است. تصویرپردازی که عناصر و سازوکار خود را از جهان معاصر می گیرند، دقت در فضاسازی و تصویرسازی با حوادث تاریخی و به ویژه روایت در ذهن لهراسب زنگنه هماهنگ در نوشتار با مضامین شعر است، واژه ها در شعر زنگنه به همان اندازه اهمیت دارند که منولوگ های موازی و ناموازی، او در منولوگ هایش با نگرش نوستالژیک به خاطرات و غم غربت دارد و جنگ که اهمیت کلیدی در شعر زنگنه دارد، تفکری جهان شمولی که در هر منولوگ شکل می گیرد محصول جهان نگری شاعر است. وی در ادامه با اشاره به انسان محوری در شعر لهراسب زنگنه یادآور شد: درونمایه‌ی این اشعار با مفاهیم انسانی، اضطراب انسانی را نشان می دهد، شعر او منولوگ های شفاف دارد، دیدگاه های تاریخی و اجتماعی خود را به مخاطب ارائه می دهد، گاهی با تقابل دوگونه نگرش را به جهان نشان می دهد و به تفکر مخاطب تلنگر می زند، و هر بار با پرسشی کنایه مکالمه را دنبال می کند.


در ادامه ی برنامه پریماه مهدی پور شاعر و عضو انجمن ادبی بلازه قطعه شعر "خانم فروردین " از سروده های کتاب در پیاده رو را خوانش کرد.
سپس کریم خسروی راد به نقد و بررسی دو قطعه شعر از مجموعه ی در پیاده رو پرداخت و گفت: هر اثر هنری طرحی است از مجموعه ی تفکر، تخیل و زبان و چگونگی بیان و ترکیبات نظری به هستی افکند، در نقد شعر نخست باید گفت شاعر از راه تفکر به ادراک می نشیند و با جذبه خلاق مخاطب را به خود جذب می کند، وی افزود: شاعر سرانجام به زبان ساده و سرشار از تصویرهای گوناگون دست می یابد که نشانی هوشمندانه است، آزمودگی شاعر بیش از بینش است.
وحید کیانی قلعه سردی شاعر کتاب به منقار مرگ نیز درباره ی اندیشه ی هنری لهراسب زنگنه اظهار کرد: زنگنه را شاعری متفاوت می شناسم که شعرش جهان وطنی و همسایه با جهان است، او شاعری است که جهان پیرامونش گستره ی وسیعی دارد به وسعت زمین، شعرش حزنی بسیار و خاطری آشفته دارد. وی آنگاه قطعه شعر شماره ی بیست و شش با عنوان خواب آشفته را از دفتر در پیاده رو خوانش کرد.
سخنران بعدی نشست هدف تازه حیات قلی فرخ منش گفت: ما در ادبیات جنوب ماجراهایی را شروع کرده ایم، دوستانی در نقدها بحث از حاشیه رفتن کرده اند اگر تامیم دهیم به ادبیات ما خوزستانی ها زودتر به متن رسیده ایم در زیست و متن آشفته ای داریم در هنر خوزستان.
وی افزود: نظام تمرکز در مرکز یک فرهنگ را ترویج داد و این در جامعه ی روشنفکری رسوخ کرد به صرف جلال آل احمد و همینطور شمس آل احمد را هم تحمل کردیم ولی اگر زیست شاعرانه را در نظر بگیریم آدم های شرافتمندی هم ورود کرده اند، در ادبیات جنوب یک ویژگی گفتاری و رفتاری آمده مثلاً انگار انسان هنرمند باید منظم نباشد و ژولیده باشد. 
شاعر مجموعه بوفت پلنگ تصریح کرد: اگر شاعری همانند لهراسب زنگنه برایم عزیز است به این خاطر است که او از هفت صبح کار می کند، ما در ارتباط با متن در ادبیات کلی جایگاه داریم مانند احمد محمود و دیگران، اینجانب در اکثر شب شعرهای مناطق مختلف کشور حضور داشته ام. جوانانی در خوزستان داریم که شعر آنها یک سر و گردن بالاتر از دیگر نقاط کشور است. جغرافیای ما چنین شرایط بحرانی دارد پس کمی با هم مهربانتر باشیم. شاخ و برگ های اضافی را بزنیم و آنهایی را که شایسته هستند پر و بال دهیم.


فرخ منش خاطرنشان کرد: مدرنیزم در مقطعی آمد و فرهنگ ما را شخم زد و شاعرانی همچون لهراسب زنگنه مدرنیزم را بومی کردند.
احسان شاطری مدرس فلسفه و عضو هیأت علمی دانشگاه از نگاه فلسفه و هستی شناسی آثار لهراسب زنگنه را بررسیو عنوان کرد: نگاه منتقدان ادبی درون متنی است ولی من پرسش طرح می کنم، من شعر لهراسب زنگنه را شعر خوب می دانم چون زنگنه در عین حال که شاعر است یک وجهه دیگر هم دارد و آن فرزانگی و تفکر است، هرگاه که شاعر یک نسبت را با تفکر برقرار کند، بطور یقین یک جهان بینی و عالم را خالق می کند که مشخصاً می گوییم متعلق به فرد خاص است هرگاه بین فلسفه و ادبیات ارتباط برقرار کنیم، ادبیات ما نیز شکل می گیرد و مشاهده می شود. یکی از چالش ها همین برقراری ارتباط بین شعر و فلسفه است. وی افزود: چند درصد فیلسوفان ما درباره‌ی شعر نوشته اند؟ از یک طرف شاعران ما چقدر با فلسفه آشنا هستند؟ غرب توانست بین تفکر انتقادی و ادبیات ارتباط برقرار کند اما در ایران این بده بستان بین شعرا و فیلسوفان را نمی بینیم. بنابراین نقد ادبی ما مشکل دارد، فلسفه ما با سیاست هم همین مشکل را دارد و زاویه دارد، ویژگی لهراسب زنگنه که در شخصیت و شعر او نمود یافته این است که فلسفه می داند و فیلسوفان را می شناسد و این یک ویژگی مثبت برای شعر است. وی تصریح کرد: مجموعه ی شعر در پیاده رو جزو آثار موفق و شناسنامه داراست، درون آن عالم وجود دارد، محوریت انسان در شعر او بخاطر دغدغه های عالم محوری شاعر است، انسانی که به همان اندازه که توانمندی تکنیکال دارد ولی از درون تهی شده است. بنابراین زنگنه شاعر موفقی است و مجموعه ی دوم او تحت عنوان شعرهای آپارتمانی که هنوز منتشر نشده شعرهای موفقی دارد.
اسدالله اسدی شاعر کتاب زمزمه های مادری نیز در بخش بعدی برنامه چند قطعه از اشعار لهراسب زنگنه را زمزمه کرد. 
و در ادامه شهرام فروغی مهر شاعر و منتقد ادبی گفت: معتقدم کتاب شعر در پیاده رو نشان از یک شاعر متفکر است که مفاهیم غنی و بینش وسیع شعر او را ارزشمند می کند جزئی نگری و عینیت گرایی شاخصه شعر اوست که بدور از فضای انتزاعی است. وی تأکید کرد: انسان محوری و توجه به مصائب انسان در کلیت کتاب محوریت یعنی انسان است و یک اصل می باشد، صبح تا شب مصائب انسان را نشان می دهد. فروغی مهر بومی گرایی و توجه به جنگ را از دیگر ویژگی های شعر زنگنه بر شمرد و توضیح داد: تصاویر زیبای این اشعار حاصل نبوغ و تفکر اوست، ساخت استعاره و نماد و توجه به اسطوره ها که بسیار زیبا برای به خدمت گرفتن مفاهیم از آن هااستفاده کرد که بخش مهم شعر او محسوب می شود و از افراد و نام ها به عنوان اسطوره های انسانی شعرخلق کرده است.
در ادامه ی برنامه لهراسب زنگنه قطعه شعر صلح از دفتر سروده های «در پیاده رو» را با صدای گرم خود برای مخاطبان جلسه خوانش کرد و سپس نشست با سخنرانی امید حلالی شاعر، نویسنده و روزنامه نگار همچنان تداوم یافت.
سردبیر روزنامه ی فرهنگ جنوب گفت: جا دارد تبریک بگویم به محفل انجمن بلازه که در مدت نه چندان طولانی تأسیس آن مورد اعتماد و جلب نظر بچه های شعر و ادب جنوب قرار گرفت و توانست این صداها را هم افزایی دهد و موفقیت ارزشمندی برای ادبیات جنوب باشید، ما در دهه ی گذشته در وضعیت اغما قرار داشتیم، آثاری بدون مخاطب و خوانش و نقد و بررسی مانده بود شواهد و قرائن فراوانی می توان برای وضعیت اغمایی آن برشمرد اما بعد وضعیت قابل توجه دیگری در رابطه با خود ما شاعر را تجسم کنید تعداد کمی از افراد با جنازه ای بر تابوتی روانه هستند یک قبیله اثرگذار و فرهیخته ای که باید خود را باور کنند تا دیگران او را باور کنند کاش تذکر احمدرضا احمدی را جدی تر گرفته بودیم. نشست های اینچنینی مقدمه ی راه هستند، اگر امشب دور این شمع هستیم تنها امشب نیست و پس از آن نیز نباید شعر لهراسب زنگنه را رها کنیم. وی افزود: ما به این نتیجه رسیده ایم شعر ایشان به هر وجهه قابلیت خوانش دارد، معتقدم شاعران ما علاوه بر فلسفی مشرب بودن در ادبیات فارسی عرفانی مسلک و تجربه گرا هم بودند، مایلم شعر زنگنه را شعر تجربه گرا طبقه بندی و صورت بندی کنم، البته پیشنهادم به شاعران و منتقدان این است که در نشست ها ، موضوعات و مفاهیم را نیز بررسی کنند و پیشنهادم به اداره کل ارشاد استان این است که تمهیدات برای حضور همه ی انجمن های ادبی فعال استان در سلسله برنامه های هدف تازه را فراهم کنند و این گنجایش 40 نفری به 400 نفر برسد که به طور یقین این استقبال صورت خواهد گرفت.
حلالی تصریح کرد: زنگنه شاعری است که در میانه ایستاده است از میانه ی کرمانشاهان تا بوشهر تا کرد و لر و بختیاری و چهار لنگ و هفت لنگ، میانه ی نفت که نخست صنعت مدرن معاصر است، میانه ی شعر ناب و میترائیک، میانه ی زندگی و مرگ و بیرون آمدن از مبارزه، میانه ی نسل قدیم و نو، میانه ی سنت ومدرنیزم، میانه ی اعماق تلخ تاریخ، میانه ی ایدئولوژی و عرفان، او شاعری پخته و بی حواشی است که شعرش تاکنون ناشناخته مانده است.
قاسم بغلانی شاعر سخنران پایانی این نشست بود که تصریح کرد: آنچه به ضعم من آثار زنگنه را برجسته می کند بیان روابط افلاطونی و روابط انسانی معاصر است، شاعر با کلمات مانند تکه های وجودش برخورد کرد و تقدیس کلمه در شعرش مشخص است، او مرا با چپ کارگری آشنا کرد و آنچه من از شعر زنگنه برداشت کردم، در هم آمیختگی با تاریخ معاصر و نقد سرزمین اش و فلسفه سرودن است.
در بخش پایانی ششمین نشست هدف تازه بانو لیلی بهداروند داستانویس و روزنامهنگار شعر بیست و پنجم از دفتر در پیاده رو را خواند.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار