در نشست «بازنمایی تهران در رمان نوجوان» بر همنشینی مسالمتآمیز مذهبهای مختلف در کلانشهرها بویژه تهران تاکید و این موضوع نشان از قوت فرهنگی ملت ایران عنوان شد.
در نشست «بازنمایی تهران در رمان نوجوان» بر همنشینی مسالمتآمیز مذهبهای مختلف در کلانشهرها بویژه تهران تاکید و این موضوع نشان از قوت فرهنگی ملت ایران عنوان شد.
دکتر ناصر تکمیل همایون در سومین نشست «بازنمایی تهران در ادبیات نوجوان» که عصر 29 دیماه به همت نشر شهر در موسسه کفا برگزار شد، اظهار کرد: در ایران بویژه در تهران هیچوقت گتوها (ghetto) (محلههای یهودینشین) به شکلی که حتی در اروپا وجود دارد، دیده نشده است؛ لذا ما در محرم شاهد آن هستیم که یهودیها پا به پای مسلمانان و در کنار مسیحیان به عزاداری حسینی میپردازند.
این پژوهشگر تصریح کرد: در برخی از نقاط کشور فرانسه مناطقی وجود دارد که به آن گتو میگویند که به صورت کامل از بدنه جامعه مجزاست. افراد در گتوها در ساعتی خاص میتوانند رفت و آمد کنند و روزهای یکشنبه اصلا حق خروج از آن را ندارند. در حالی که در ایران پیوسته یهودیها در کنار مسلمانان و مسیحیان زندگی کرده و میکنند. وجود کلیساها در کنار مساجد و تکیهها نشان از تفاهم و تساهل فرهنگی در ایران دارد که نویسندگان باید در نگارش آثارشان به این موضوع توجه داشته باشند.
تکمیل همایون که موضوع محوری سخنان خود را به بررسی محلات مختلف تهران قدیم اختصاص داده بود، گفت: در گذشته تهران به محلات مختلفی تقسیم شد و به طور کلی 12 محله را دربرمیگرفت. این محلات با محله مرکزی که جایگاه حکومت و حکمرانان بود در ارتباط بودند. به طور کلی ساختار شهرهای قدیمی به گونهای بود که یک مرکز داشت که جایگاه حکومت و حکمرانان بود. بزرگترین مسجد در این مکان قرار داشت و بزرگترین دهانه بازار شهر به آنجا ختم میشد، مثل میدان نقش جهان اصفهان. یعنی سه نهاد شهرنشینی را که شامل اقتصاد، دیانت و حکومت بود در یک مکان گرد هم میآورد.
این استاد دانشگاه افزود: تهران از محلات مختلفی تشکیل شده است، از نظر قومی، مذهبی و حتی طبقاتی. بازاریان و مرفهان در کنار فقرا در یک محل سکونت داشتند. همچنان که اقلیتها در کنار مسلمانها ساکن میشدند. این موضوع باعث میشد که بحثهای امروز مثل شمال شهر و جنوب شهر منتفی شود. با بزرگ شدن شهر تهران جمعیت 15 هزار نفره این شهر به 15میلیون نفر کشید. در زمان فتحعلیشاه این 12 محله با ادغام در یکدیگر به پنج محله تبدیل شدند که در زمره آنها میتوان به محله سنگلج و عودلاجان اشاره کرد. این محلات در عین وابستگی به کل شهر دارای استقلال کافی بودند یعنی هر محله مسجد، امامزاده، حمام و... خاص خود را داشت. هر محله کدخدای خاص خود را داشت که مسئولیت نظمبخشی به زندگی مردم را بر عهده داشت. کدخدا در عین اعتمادی که از سوی مردم به او میشد مورد تأیید سازمان مرکزی شهر بود و این حالت نیمهدموکرات باعث میشد که اگر مردم میدیدند فرد نالایقی به عنوان کدخدا انتخاب شده است مخالفت کنند و حکومت نیز کاملا تمکین میکرد.
بنا به گفته این جامعهشناس، این حالت سنتی در دهههای اخیر کاملا از بین رفت.
دکتر ناصر تکیل همایون گفت: آنان که بناست با رمان نوجوان دست به قلم شوند بایستی پیشینه تهران قدیم را به خوبی بدانند و بدانند ما ملتی هستیم که متاثر از ایرانیت خود به هر دینی اجازه میدهیم تا آنچه را در تاریخ بوده است ادامه دهد. موضوع صهیونیستها با یهودیها کاملا مجزاست. صهیونیستها میخواهند یهودیها در هیچ کجا ریشه ندوانند در حالی که یهودیهای ایرانی خود را در درجه اول ایرانی و بعد یک یهودی میدانند. این تفاخر فرهنگی ملت ماست که توانسته مذاهب مختلف را در کنار یکدیگر داشته باشد.