یکی از علمای قم بعد از آنکه نام شما را در صدر لیست رای آوردگان مجلس خبرگان رهبری دید، با ارسال یک پیامک از من خواست این دو آیه قرآنی را برای شما بخوانم: «سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار» (سوره رعد آیه 34) و «واصبر وما صبرک الابالله و لاتحزن علیهم ولاتک فی ضیق ممایمکرون» (سوره نحل آیه 127)، به ایشان از قول شما چه بگویم؟
مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی بخشی از مذاکره اش با آیت الله هاشمی رفسنجانی منتشر کرد.
به گزارش جمهوری اسلامی، وی نوشت:
از آیتالله هاشمی رفسنجانی پرسیدم حالاکه رای اول مجلس خبرگان رهبری – نه تنها در استان تهران بلکه در مقیاس کشوری – به شما اختصاص یافته، فکر میکنید با مخالفانتان و کسانی که برای رای نیاوردن یا کاهش یافتن آراء مردم به شما در این انتخابات هر کاری که از دستشان بر میآمد علیه شما انجام دادند چه برخوردی باید کرد؟
گفت: رقابتها تمام شده و اکنون دوران همکاری برای خدمت به مردم و اعتلای کشور و نظام و پیشبرد آرمانهای انقلاب اسلامی است.
پرسیدم: یکی از علمای قم بعد از آنکه نام شما را در صدر لیست رای آوردگان مجلس خبرگان رهبری دید، با ارسال یک پیامک از من خواست این دو آیه قرآنی را برای شما بخوانم: «سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار» (سوره رعد آیه 34) و «واصبر وما صبرک الابالله و لاتحزن علیهم ولاتک فی ضیق ممایمکرون» (سوره نحل آیه 127)، به ایشان از قول شما چه بگویم؟
گفت: «انالله یدافع عن الذین آمنوا...» (سوره حج آیه 38).
هم اینبار و هم بعد از انتخابات خبرگان چهارم و هم بعد از رد صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری 1392 و بعد از آنکه با یک جمله آقای هاشمی رفسنجانی معادلات تغییر کرد و آقای روحانی رئیسجمهور شد، آیتالله را عامل واقعی به این آیه شریفه دیدم که «لکی لاتاسواعلی ما فاتکم ولاتفرحوا بماآتاکم (سوره حدید آیه 23). همواره یکسان، صبور، با وقار، متحمل و امیدوار به فضل الهی. تمکین به قانون، احترام به حریمها و حرمتها، دلسوزی برای نظام و انقلاب و کشور و تلاش برای تقویت ولایت فقیه و شخص رهبری، از ویژگیهای این استوانه نظام در سختیها و پیروزیها و نشیبها و فرازهاست.
... به جزئیات آنچه مخالفان با آقای هاشمی رفسنجانی در ماهها و به ویژه هفتهها و روزهای قبل از انتخابات هفتم اسفند کردند وارد نمیشوم ولی اشاره به سیل تهمتها، دروغها، توسل به بوق انگلیسی و مفتی دربار سعودی و استفاده از امکانات بیت المال برای از چشم مردم انداختن این عالم مجاهد و انقلابی را لازم میدانم، نه برای بازگشت به دوران رقابت بلکه فقط با این هدف که یادآور شوم عالم محضر خداست و بالاتر از محاسبات مادی ما محاسبه دیگری وجود دارد که اگر از آن غفلت کنیم چوب این غفلت را خواهیم خورد. به همین دلیل، باید از آنچه انتخابات هفتم اسفند به همه گوشزد کرد عبرت بگیریم و باور کنیم که «یدالله فوق ایدیهم».
این درس، فقط برای کسانی که در انتخابات هفتم اسفند بداخلاقی کردند و چوب آن را خوردند نیست. کسانی که احساس پیروزی میکنند نیز باید به این واقعیت توجه کنند که اگر قدر نعمت را ندانند خدا آن را از آنها میگیرد. آنها نباید مغرور شوند و حتی بیش از رقبای خود باید به این واقعیت که عالم محضر خداست توجه داشته باشند و خود را به خدمت به مردم و تقویت بنیانهای اخلاقی و آرمانهای انقلابی متعهد بدانند. این، راهی است که امام خمینی پیش پای ما قرار داده است، راهی که عزت و اقتدار ما در پیمودن آنست.
صاحب این قلم اگر به آیتالله هاشمی رفسنجانی ارادت دارد به دلیل اینست که در معاشرتها دریافته است که او عالم را محضر خدا میداند، در نشیب و فرازها از خدا غافل نمیشود، جواب بداخلاقیهای بدخواهان را با بداخلاقی نمیدهد و بسیار شجاع است و در نهایت مظلومیت در کوران حوادث تند با احساس تکلیف وارد قلب حادثه میشود. یک نمونه از این شجاعت مظلومانه اینکه در هنگامه سونامی تهاجمهای سنگین روزهای قبل از انتخابات هفتم اسفند که به اومی شد، با انتشار بیانیهای تاریخی خطاب به مردم اعلام کرد: «با توکل بر خدای لایزال، اعتقاد به مبانی اسلام، تاکید بر اصول اسلامی، تعالیم اهل بیت(ع) و با اعتماد کامل به صداقت انتخاب افکار عمومی، پس از سالها مسئولیتهای انتخابی و انتصابی، یک بار دیگر - و شاید آخرین بار – خود را در معرض آرای شما مردم بزرگوار میگذارم تا هم وزن عملکرد و هم میزان درستی و نادرستی مواضع خود را در ترازوی اندیشههای عام بسنجم و هم اگر رای لازم و قانونی را برای ورود به مجلس خبرگان رهبری به دست آوردم، براساس تکالیفی که قانون اساسی به صراحت از نمایندگان این مجلس خواسته، انجام وظیفه نمایم.»
تردیدی ندارم که در صدر فهرست آراء خبرگان قرار گرفتن آقای هاشمی رفسنجانی، پاسخ مناسب خدا به مظلومیت او بود و عمل به وعده قرآنی «انّ الله یدافع عن الذین آمنوا»
اگر استفاده اینگونه از آیات قرآن کریم را استفاده ابزاری نمی دانستم جواب نقیضی برایتان داشتم.بر اساس آیات دیگری میتوان همین مساله را به گونه ی دیگری تفسیر و البته توجیه کرد!!!
اندکی تامل کنید دوست گرامی