شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۳۰۱۵۳
تعداد نظرات: ۱۰ نظر
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۹
کلاس‌هایت کلاس زندگی بود کلاس انسانیت و اخلاق بود. چه در مدرسه و چه بیرون از آن‌یک معلم واقعی بودی همیشه طبع بلند و روحیه فوق‌العاده‌ات را دوست داشتم آرامشت را دوست داشتم.
حمزه سلمان پور

پس از گذشت سال‌ها، هنوز هم وقتی می‌دیدمت احساس کودکانه‌ای سراغم می‌آمد هنوز هم با افتخار بر دستانت بوسه می‌زدم و در برابرت سر تعظیم فرود می‌آوردم برای بخش بزرگی از دنیای کودکی‌هایم، برای نقش بزرگی که در شکل‌گیری شخصیتم داشتی، برای یکایک آیات و سوره‌های قرآن که به من یاد دادی برای تمام درس‌های زندگی که به من آموختی بوسه بر دستانت کم است برای تمام عمر بوسه بر خاکت خواهم زد.

در آن سال‌های تشویش و دلهره، سال‌های خون و خمپاره، سال‌های جنگ و بمباران، تو یک‌پایت کلاس درس بود و پای دیگرت جبهه!

آژیر حمله هوایی که نواخته می‌شد چشمان مشوش و نگران من و همکلاسی‌هایم تو را می‌جستند وجودت به همه قوت قلب می‌داد و قلب‌های کوچک ما با صحبت‌هایت آرام می‌گرفت. اطراف مدرسه هم که بمباران شد، تیر و ترکش دیوار مدرسه را هم که سوراخ کرده بود تو لبخند بر لب داشتی و همه را به آرامش دعوت می کردی…

کلاس‌هایت کلاس زندگی بود کلاس انسانیت و اخلاق بود. چه در مدرسه و چه بیرون از آن‌یک معلم واقعی بودی همیشه طبع بلند و روحیه فوق‌العاده‌ات را دوست داشتم آرامشت را دوست داشتم.

معلم بزرگم! یادت می‌آید مجبورمان می‌کردی سوره‌های بلند قرآن را حفظ کنیم؟ و ما غرق دنیای کودکانه خویش از روی اجبار حفظ می‌کردیم و نمی‌دانستیم به چه دردمان می‌خورد!


بعدها که بزرگ شدم فهمیدم که چه گنجینه گران بهایی به من هدیه کرده‌ای…

و اکنون تو آرام‌گرفته‌ای و به هم‌رزمان شهیدت پیوسته‌ای… اینجا اما، در دل شاگردانت طوفانی به پاست، خبر مرگت آن‌قدر برای من سنگین و غیرقابل‌هضم است که سنگینی بغض گلویم را حتی اشک هم سبک نمی‌کند و در این سکوت شب، نه قلم را یارای نوشتن است و نه کلماتی که عمق اندوه رفتنت را حکایت کنند.


معلم عزیزم می‌بینی این شاگرد همیشگی‌ات چگونه در فراغت به دنیای کودکی بازگشته و از قاصدک‌ها می‌پرسد در این روزها که بهار را به انتظار می‌نشینند… چه وقت خزان بود…

اما این را می‌دانم که هر یاد سبزی که بر باغ خاطراتم به یادگار گذاشته‌ای همیشه همراه من خواهد بود… تو پرواز کردی و من پایم بر زمین بسته نظاره می‌کنم و فقط می‌گویم: ای پرنده دست خدابه‌همراه تو…

17-اسفند 1394 حمزه سلمان پور
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
انتشار یافته: ۱۰
comment
comment
مهدی اخو حسین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۱۴ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۷
comment
0
0
comment پیشکسوت و یادگار دوران دفاع مقدس
به یاران شهیدش پیوست
comment
رضا مهدوی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۲:۲۳ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
comment
0
0
comment با سلام و تسلیت خدمت دوستداران سید بنده مدت کوتاهی در محضر درس نهج البلاغه استاد (سال 1378) حاضر بودم در حالی که نوجوانی بیش نبودم سخت تحت تاثیر نوع نگرش ایشان شده بودم کلام نافذ و وسعت قور ایشان در متونی همانند نهج البلاغه و مثنوی مولانا زبانزد بود. ایشان همانند مولایش علی .مردم دار. پرجذبه . دوستدار علم و آموزگاری . متین . مهربان . بخشنده . متواضع و حتی ذره ای اهل تظاهر و ریا نبود . درگذشت ایشان بدین دلیل دردناک است که همانند او در میانمان نیست .روحش شاد و یادش گرامی 18 /12/ 94
comment
شاگردت سید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۲۹ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
comment
0
0
comment نظری ندارم فقط غم فراق معلم عزیزم دوستت دارم سید جان
comment
امید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۴۱ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
comment
0
0
comment خدا رحمتش کنه خیلی مرد با شرف و با احترام بود.
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۳۹ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
comment
0
0
comment بنده در سال تحصیلی 66-67افتخار شاگردی ایشان در مدرسه راهنمایی شهید حمید شجرات واقع در زیتون کارگری را داشتم.کلاس اول راهنمایی بودم .او پیش از آنکه معلم ما باشد ،دوستمان بود.قرآن را چه خوب به ما می آموخت.خدایش رحمت کند
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۲۰ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۱
comment
0
0
comment سلام واقعا مرد شریفی بود خدارحمت کنه انشاالله
comment
كريم زرگاني
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۴۱ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۱
comment
0
0
comment سلام ، من يادم نمي رود كه در زمان نو جوان من در اغوش مي گرفت و به و درس خواندن تشويق مي كرد و انقدر به من روحيه مي دي ، كه نمي دونم چه طور جبران كنم و شرمنده سيد عزيزم نشم ، ولي فقط تلا ش مي كردم ، و تا الان به عشق سيد محفوظ مشغول درس در مقطع دكترا هستم .. سيد خيلي دوستت دارم
comment
حمید رحیمی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۱/۱۵
comment
0
0
comment مدتی همسایه ایشون بودیم . آنقدر خوب و با محبت بودن که غم غربت رو از یاد برده بودیم . از لحظه ای که این خبر دردناک رو شنیدیم همه خانواده در شکی بزرگ فرو رفتیم . روحش شاد و انشاءالله با اجداد محشور شوند .
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۴۱ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۳
comment
0
0
comment سید محفوظ مردی برای تمام فصول مردی حقگو که بخاطر حق سالها در منزلش به انزوا کشیده شد ولی محبینش همیشه ملاقاتش میکردند از کوچک منازلی که در آنها درس میداد انقلاب ب پا کرد وانهایی که آنرا طرد کرده بودند دوباره با [...] آنرا ب مسجد کشانیده تا درس نهج البلاغه در مسجد تدریس شود بله اعلامیه زدن و بعضی ها اعلامیه تدریس سید را پاره کردند چرا که مسجد را خصوص تلقی میکردند و سید دلش با [...] نبود و ظیم وظلایمهم سید را ب دیدار معبود فرستاد
comment
زرگانی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۸/۰۷/۳۰
comment
0
0
comment سلام دوستان من همسایه سیدبودیم اوخیلی مرادوست داشت من هردفعه به قبرستان میروم میرم ساعت هاپیش قبرسیدمیشینم هنوزصداش وحرفاش توی گوشمه وقتی پیش قبرش میشینم همون ارمش قبل رادارم روحش شاد
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار