در طی سالهای اخیر و با توجه به استقبال مربیان از جشنوارههای قصهگویی، میتوان به روند رو به رشد این فعالیت فرهنگی پی برد. البته لازم به توضیح است که تجربه و آموزنده بودن حضور در جشنوارههای قصهگویی؛ رابطهی مستقیمی باعلاقه شرکتکنندگان و نیز فضای رقابتی جشنواره دارد.
برگزیدهی کشوری جشنوارهی قصهگویی در سال 1394 است. او امسال در بخش رقابتی هجدهمین جشنوارهی بینالمللی قصهگویی در تهران شرکت کرده بود.• از خودتان بگویید؛ چه مقامهایی در قصهگویی کسب کردید؟مهرناز شهرکی هستم مربی فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در شهرستان بهبهان استان خوزستان. من در اولین جشنوارهی قصهگویی رضوی استان در سال 1388 برگزیده شدم و جز چهل قصهگوی برتر در مرحلهی اول داوری قرار گرفتم در سال در سال 1391 با قصهی نامهای برای بابا مقام رتبه اول استانی جشنواره قصهگویی را کسب کردم و در سالهای 1392 و 93 نیز قصه گوی برگزیدهی استان شدم. امسال نیز رتبهی نخست هجدهمین جشنوارهی قصهگویی استان خوزستان را کسب کردم و به مرحلهی رقابتی جشنوارهی بینالمللی که 27 تا 30 بهمنماه 94 در تهران برگزار داشت راه یافتم.
• نظر شما دربارهی اهمیت قصهگویی و تأثیر آن بر تربیت کودکان و نوجوانان و تحکیم نهاد خانواده چیست؟
با توجه به این موضوع که بسیاری از آموزههای دینی ما در قرآن و در قالب قصه بیان شده و خداوند در بسیاری از آیات قرآن؛ به زبان قصه با بندگانش سخن گفته است؛ میتوان به اهمیت قصه و تأثیر آن بر انسان پی برد.
در هر داستان و روایت، نکته و پیامی نهفته است که انتقال و درک و به یاد سپاری آن با زبان قصه و مَثَل بسیار سریعتر، راحتتر و ماندگارتر است. به همین خاطر؛ از قصهها میتوان بهعنوان ابزاری قدرتمند در جهت انتقال مفاهیم تربیتی بهره جست و قصهگویی را یکی از بهترین ابزار در این زمینه برشمرد. ضمن اینکه با قصهگویی ارتباط کلامی بین کودک و مربی و یا والدین بیشتر و قویتر میشود. هرچه این ارتباط میان کودک و نوجوان با والدین بیشتر باشد؛ فرزندان در خصوص مطرح کردن مشکلات، خواستهها و دغدغههای خود با پدر و مادر، تواناتر و درنتیجه ایمنتر میشوند. موضوعی که در حال حاضر و به دلیل شرایط پرمشغلهی خانوادههای جامعهی امروز و نیز ارتباطات گستردهی جایگزین؛ میتواند کمک شایانی به حفظ و تقویت ارتباطات خانوادگی شود.
• آیا قصه میتواند در روی آوردن به متون کهن ادب فارسی و بازنویسی و بازآفرینی آن مؤثر باشد؟
قصه با تأثیر غیرمستقیمی که بر مخاطب میگذارد در لایههای زیرین ذهن او جای میگیرد. اما این تأثیر به تناسب قرارگیری فرد در مراحل مختلف رشد، تغییر شکل مییابد.
با در نظر گرفتن قابلیت و غنای بالای ادبیات کهن ایران؛ باید از ویژگی مهم متون کهن ادب فارسی که داشتن قصههای چندلایه و چندبعدی است، استفاده کرد. بازنویسی و نیز بازآفرینی این متون به صورتی که متناسب با سن کودک و نوجوان باشد، راهی است برای رفع نیازهای تربیتی نسل امروز که غرق در تنوع فنآوریها و وسایل ارتباطجمعی گوناگون است.
مسألهی مهمی که اگر نادیده انگاشته شود؛ میتواند عواقب جبران ناشدنی و تلخی را برای فرهنگ کهن ایرانی به همراه داشته باشد.
• به نظر شما قصه در احیای فرهنگ بومی و محلی و خردهفرهنگها و زبانها و گویشها و تأثیر آن بر معرفی قهرمانان و پهلوانان ملی به کودکان و نوجوانان و علاقهمند کردن آنان به ادبیات کهن چه نقشی میتواند داشته باشد؟
خوشبختانه ادبیات فارسی سرشار از قصههایی است که با خواندن و شنیدن آنها، به راحتی میتوان به منبع عظیمی از قهرمانان دلیر و شرح شجاعتها و جوانمردیهایشان دست یافت. قهرمانان و اسطورههایی که در هر بخش از زندگی؛ میتوانند الگویی مناسب برای تشخیص بایدها و نبایدهای انسانی تلقی شوند.
بیان قصههای ملی، حس غرور و هویت ملی را در مخاطبان پرورش داده و باعث میشود نسبت به سرزمینشان، حس خوبی در آنان القا شود و از آن چیزی که هستند؛ احساس سرافرازی کنند.
قصههای بومی و محلی نیز در مقیاسی کوچکتر، اما به همان اندازه مهم و تأثیرگذار؛ ضمن زنده نگهداشتن گویشها و لهجههای بومی و اصیل ایرانی؛ میتوانند موجب حفظ آداب و سنن و خردهفرهنگهایی شود که در گوشه گوشهی این مرز پرگهر وجود دارند و یکی از سرمایههای گرانبهای تاریخ و ادب و فرهنگ ایران به شمار میآیند.
• آیا قصهگویی در ترویج فرهنگ صلح و دوستی در بین اقوام ایرانی میتواند موثر باشد؟
فرهنگ هر جامعه؛ مانند درخت تناوری است که در روح و جان یکایک افراد آن جامعه ریشه دوانده و ضمن محافظت از مردمانش در برابر توفان حوادث؛ آنان را از خنکهای سایه و تازگی میوههایش بهرهمند میسازد.
قصهگویی؛ ازجملهی مهمترین راههای حفظ ریشههای سنتی و کهن فرهنگ هر جامعه است. چراکه قصه و مَتَل؛ مثل لالایی و مَثَل و بازیهای محلی؛ بخشی از ریشههای این درخت کهن را تشکیل میدهد. ریشههایی که اگر مورد بیتوجهی قرار گیرند؛ باعث از بین رفتن فرهنگ آن جامه خواهد شد. هرچند آن فرهنگ؛ فرهنگی غنی و باستان باشد.
در میان ملل جهان؛ فرهنگ ناب ایرانی؛ در همهی افسانهها و قصههایش؛ همواره در خط مقدم مبارزه با ظلم و بیعدالتی و تلاش برای دستیابی به آزادی و صلح بوده است. از داستان رستم و کاوه آهنگر در شاهنامه گرفته؛ تا تمام مَتلهای کودکانهای که به این جمله ختم میشوند که "تا همیشه بهخوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردند".
شنوندگان یک قصه؛ با همذاتپنداری با قهرمان داستان؛ و با تصور کردن خود در فضای قصه؛ با قصهگو همراه میشوند و شجاعت، جوانمردی، مهربانی و صلحدوستی شخصیتهای داستان در ضمیر ناخودآگاهشان ثبت و ضبط شده و در نهایت، سرلوحهی رفتار و گفتار و کردارشان میشود.
در میان همهی اقوام ایرانی؛ چنین داستانها و افسانههایی یافت میشود. قصههایی که سینه به سینه نقل شده و به گوش کودکان و نوجوانان امروز رسیده است. قصههایی که سراسر در وصف نیکوکاری و جوانمردی است و توجه به آنها میتواند منجر به گسترش این ویژگیهای نیک در سطح جامعه شود.
• حضور قصهگویان خارجی را در هجدهمین جشنواره بینالمللی چگونه ارزیابی کردید؟
مهمترین نتیجهی حضور قصهگویان خارجی در جشنوارههای قصهگویی؛ همان آشنایی با فرهنگ سایر ملل و تبادل اطلاعات فرهنگی با آنان است. موضوعی که میتواند یک معادلهی دو سر بُرد برای همکاران و هموطنان و نیز میهمانان خارجی باشد.
آشنایی با داستانهای ملی سایر فرهنگها و نیز اطلاع از روشها و فنون انتقال پندهای داستانی از سوی سخنوران سایر زبانها میتواند علاوه بر بازتر کردن حوزهی دید مربیان؛ به آنان کمک کند تا از شیوههای مناسبی که در قصهگویی شرکتکنندگان خارجی وجود دارد؛ آگاه و از آنها استفاده کنند.
ضمن اینکه در این میان فرهنگ ناب قصهگویی ایرانی هم میتواند در سطح وسیعتری شناسانده و منتشر شود.
• روند برگزاری جشنواره قصهگویی را طی همهی سالها چهقدر در رشد قصهگویی مؤثر میدانید؟
حضور در هر جشنوارهای چه در سطح استانی چه در سطح کشوری، تجربهی خاص و منحصر به فردی را برای قصهگو به همراه دارد که به یقین حضور قصهگویان توانمندتر در جشنوارههای کشوری، این تجربه را مهمتر و آموزندهتر خواهد کرد.
در طی سالهای اخیر و با توجه به استقبال مربیان از جشنوارههای قصهگویی، میتوان به روند رو به رشد این فعالیت فرهنگی پی برد. البته لازم به توضیح است که تجربه و آموزنده بودن حضور در جشنوارههای قصهگویی؛ رابطهی مستقیمی باعلاقه شرکتکنندگان و نیز فضای رقابتی جشنواره دارد.
بهگونهای که هرچه فضا رقابتیتر و شرکتکنندگان در جشنواره قَدَرتر باشند؛ سطح آموزشی نیز بالاتر خواهد بود. به همین خاطر، باید میان قصهگویی در سطح کتابخانهها و قصهگویی رقابتی مربیان، تمایز قائل شد. چراکه رقابتی بودن جشنوارههای قصهگویی باعث تلاش بیشتر برای ارائهی قصهای کاملتر و تا حد امکان بیعیب و نقصتر میشود و خود به خود مربی در انتخاب قصه دقت بیشتری به خرج خواهد داد.
• نظر شما دربارهی تغییرات صورت گرفته در شیوه برگزاری هجدهمین جشنواره قصهگویی نسبت به دورههای قبل همچنین تفاوت کیفیت قصهگویی در این دورهها چیست؟
خوشبختانه با توجه به تغییرات عمدهای که در خصوص آزادی انتخاب قصه به قصهگویان داده شده است و بهتبع آن، اصلاح داوریها؛ این دوره بسیار پربارتر از دورههای پیشین بود.
در طی چند سال گذشته؛ به دلیل تمرکز بر موضوعات ویژه و امتیازبندیهای لحاظ شده در بخش داوریها؛ قصهگویان توانمندی از حضور در مراحل بالاتر باز ماندند که این موضوع چندان خوشایند نبود. اما امسال و با اصلاح این روند و بازگشت به پروسهی قبلی، که نتیجهی تصمیم هوشمندانهی کانون است؛ شاهد حضور قصهگویان توانا و اجرای قصههایی باکیفیت بودیم.
• به نظر شما جشنواره قصهگویی چه نقشی میتواند برای فراگیر شدن قصهگویی در جامعه و در بین اقشار مختلف بهویژه کسانی که با کودکان و نوجوانان سرو کاردارند ایفا کند؟
اولین رابطهی کلامی میان مادر و فرزند؛ لالایی مادر است. هرچه این ارتباط بیشتر میشود و هر قدر که کودک بیشتر رشد میکند؛ لالایی که تا به حال نقش بسیار مهم و پررنگی در آشنایی و انس نوزاد با صدا و لحن و آوای مادر و محیط اطراف داشته است، جای خود را به قصه میدهد و آن نقش تأثیرگذار و مهم را قصه بر عهده میگیرد.
همانطور که پیشتر بیان شد، قصه -اگر با انتخاب درست و به شیوهی صحیح همراه باشد- میتواند باعث تقویت و تحکیم خانواده شود. برای دستیابی به این هدف؛ باید قصههای خوب و شیوههای مناسب اجرا را در اختیار داشت و از آنها آگاه بود.
جشنوارههای قصهگویی؛ میتواند مرجع معتبری باشد که این موارد را در اختیار خانوادهها قرار دهد و برگزاری آنها، در صورتی که همراه با تبلیغات و اطلاعرسانی مناسب و گسترده باشد؛ میتواند دید اقشار مختلف جامعه را نسبت به اهمیت و ضرورت قصه و قصهگویی روشنتر کرد. مطمئناً وقتی خانوادهها و آنهایی که سر و کارشان با کودکان و نوجوانان است، از این اهمیت مطلع باشند و منابع خوب هم در اختیار داشته باشند؛ به قصهگویی توجه بیشتری خواهند داشت و در نهایت، رواج این فعالیت فرهنگی را میتوان در جامعه شاهد بود.