امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
«من يک وقت در يكى از كتابهايى كه مربوط به جريانهاى سياسى سالهاى استعمار است، خواندم كه يک مأمور انگليسى، خدمت شيخ رفت تا پول عمدهاى را كه مربوط به يک موقوفهى معروف هند بود، به او بدهد.
موقوفهى هند را همهى نجفيها مىشناسند. اين
موقوفه تا زمان پدران ما هم وجود داشته است و كسانى در نجف متصدّى امور آن موقوفه بودند.
آن زمان، اين موقوفه بدنام نبود.
كسى در
هند از دنيا رفته و وصيت كرده بود كه اين مال عظيم را به اعلم علماى نجف بدهيد و علما
هم مىگرفتند. علماى بعد از شيخ هم - به عنوان اعلم علما - اين را مىگرفتند. وقتى
شيخ نگرفت، كسى كه گرفته بود، بدنام شد.
مأمور انگليسى خدمت شيخ رفته بود تا آن پول را
به او بدهد. گفته است: «خدمت شيخ رفتم - وضع منزل شيخ را هم تعريف مىكند كه چگونه
بوده است - وقتى پيشنهاد به اين عظمت را به او عرضه كردم، نگاهى در آستين چپش كرد و
گفت تكليفم نيست؛ همين يک كلمه!»
من شرح اين قضيه را مدتها پيش خواندهام. به نظرم
مىآيد كه آن مأمور انگليسى، به اين تعبير يا قريب به اين تعبير، گفته است: «مقابل
اين عظمت، خُرد شدم - يا هضم شدم -.»يک كلمهى مختصر و ديگر هم جواب نداد و تمام شد.
خوب؛ شيخ چقدر مىتوانست از آن پول براى دنياى
اسلام و براى حوزهى علميه استفاده كند؟ ببينيد؛ عظمت بينش و شعور معنوى و استقامت
روحى اين مرد، اينجا معلوم مىشود.»
1373/9/21