امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - زمان بابادی شوراب
با
توجه به اینکه حدود سه سال از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 می گذرد و جناب آقای احمدی
نژاد بدلیل قانون اساسی امکان حضور در آن دوره انتخابات را نداشته اما دوری ایشان از
ابزار قدرت اجرایی مانع حضور مستمرش حتی برای یک زمان کوتاه در میان مردم و جامعه نگردیده
و همچنین باتوجه به یکسال باقی مانده به پایان دوره ریاست جمهوری دولت یازدهم حضور
آقای احمدی نژاد در شهرها و استان های کشور ، یک کار تبلیغاتی زودهنگام از سوی ایشان
در اذهان عمومی تلقی می گردد
اما
سیستم نظارتی هیچگونه واکنشی نسبت به این موضوع از خود نشان نداده و بر این اعتقادند
که رییس جمهور دولت نهم و دهم به دلیل مشکلات بوجود آمده با طرح بگم بگم ها و افشاء و
تهمت به مسئولین و خواص رد صلاحیت می شود و این تحرکات ایشان سودی برای او بهمراه نخواهد
داشت و به همین دلیل عکس العمل بازدارنده ای از خود نشان نداده و این فرصت بدون نتیجه
را در اختیار ایشان قرار داده اند.
اما
نکته جالب تر اینکه خود جناب احمدی نژاد نیز به این موضوع واقف و آگاه بوده و ایشان
با نیت دومی این تلاش ها را انجام داده و می دهد و به سفرهای بظاهر معمولی و بدون برنامه
با بیان دیدگاهها و دادن وعده های سریالی قابل دسترسی(ادامه پرداخت یارانه و افزایش
دویست و پنجاه هزلر تومانی آن) و ادامه کارهای گذشته می پردازد.
این
موضوع با توجه به تجربیات مردم از ایشان در انجام این شکل کارها دوراز ذهن بنظر
نمی رسد و سیاست و هدف اصلی دکتر احمدی نژاد برای ایجاد جایگاه معتمدی و تثبیت جریانی
که خود بعنوان هسته و شکل دهنده آن می باشد صورت می گیرد.
با
کمی تعقل ، تعمق و مقایسه به این نتیجه خواهیم رسیده و پی خواهیم برد که این
سیاست ، نمونه برداری شده از حرکت آقای رفسنجانی در دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری
می باشد که این تدبیر منجر به پیروزی نامزدی به نام آقای حسن روحانی که کمتر
کسی( بقول مسئول ستاد استان خوزستان در اولین سفر ایشان حدودا سه ماه قبل از رای گیری
به استان حتی به اندازه انگشتان دست هم استقبال کننده نداشته است) او را بعنوان یک
شخصیت قابل طرح موفق در قالب مسند ریاست جمهوری ایران می دانستند که یک اعلام حمایت
از سوی آیت الله رفسنجانی موجب گردید که حسن روحانی با کسب حایز آرا نفر اول و رییس
جمهور گردند و ظاهرا ایشان با همین حمایت بصورت اتفاقی به این سمت رسیدند، ولی شاید
با کمی تفکر بیشتر به این نظریه،بپذیریم که اینگونه نبوده و یک سیاست حساب شده و از
قبل طراحی شده از طرف افرادی خاص تنظیم و به اجرا گذاشته شد.
قطعا
جناب احمدی نژاد نیز می داند تایید یا عدم تایید صلاحیتش در میان افکار عمومی خواص
تاثیری نخواهد داشت ولی رد صلاحیت ایشان در بین عوام و مردم هیجان و قهرمان سازی کاذب
و بازخورد خوبی به همراه داشته و مردم به حالت تشنه منتظر معرفی فردی (رهرو) از طرف
ایشان از بین نامزد های تایید شده خواهند بود و در آن زمان ایشان با بلند کردن دست
برنده این رقابت ، آن را به مردم معرفی خواهد کرد و آن زمان متوجه خواهیم شد که ایشان
با حضور بین مردم و دادن وعده های خود ، ذهن جامعه را برای پیروی از فرد مورد
نظر خود آماده نموده تا در صورت نیاز ، نسبت به معرفی این نامزد بظاهر گمنام و معتدل
با استفاده از جایگاه موفق معتمدی خود وی را پیروز میدان گرداند.
متاسفانه
تفکر رقیب جغرافیایی که بدلیل عدم توانایی در دولت مداری روز بروز بیشتر مشخص می شود
و فقر اقتصادی جامعه ، قشر مستضعف غالب جامعه را از لحاظ اقتصادی به ستوه آورده و نیاز
به تعویض کاپیتان روز به روز بیشتر احساس می شود و همه امید جریان شکست خورده دولت
دهم و نهم به ناکارآمدی این دولت می باشد تا نیاز ورود مجدد تفکر آنان بیشتر احساس
شود.
البته
ایشان فضای جهانی را نیز رصد کرده و نیاز نظم جهانی برای حضور تفکر همسو را در نظر
گرفته و جایگاه خود را در سیاست جهانی و نظمی که با بی نظم کردن ظاهری آن بوجود
می آید می داند و باتوجه این که سیاست جنگ سرد منطقه ای هنوز هم نیاز حال حاضر منطقه
و جهان می باشد ، موفقیت خود را دور از دسترس نمی داند.
۱۷
فروردین ۱۳۹۵