امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
*مطالعه ی مجموعه شعر«من تمام نمی شوم» اثر اکرم مرتضی وند (پرنیان) به شعر دوستان این امکان را می دهد که شعر را از رهگذر سایه روشن های فلسفی بنگرند.
احمد راسخی لنگرودی استاد فلسفه و نویسنده در حوزه جامعه شناسی و فلسفه با بیان این مطلب افزود: زندگی بی اندیشه ، ساحت انسانی را تاب نمی آورد . آنجاکه هستیِ انسان در میان است زیستن است و اندیشیدن ، و کدام زیستِ اندیشمندانه ای است که تجربه ای از دغدغه های وجودی نیاندوزد و به دور از ساحت های بشری و بیگانه از مرزهای هستی شناختی «شدن» را بیازماید؟ شدن در افق های سایه روشن لطیفه روح ، ممکن می افتد و در این افق هاست که نور و تاریکی ، آگاهی و جهل ، حیات و ممات ، آغاز و پایان ، سکوت و هیاهو، رنگ معنایی به خود می پذیرد و به قلمرو ادراک در می آید.
نویسنده کتاب «اندیشه و سیاست» در ادامه گفت: آدمی در این دایره اگر چه آغاز و پایانی می یابد و در پی هر آغازی ، حدیثی از پایان را به تجربه ی حسی می کشاند ، اما تمام نمی شود ، در هیاهوی حجم تاریخ رنگ نمی بازد. آن گونه زندگانی که سر در مغاره عادات کند و با عادات سپری شود ، به راستی انسانی و شایسته انسان نیست.
راسخی افزود: زندگانی ای عنوان انسان را دارا می شود که از حد تکرار و تلقین بگذرد و سر از امکان و آزادی باز کند. جهان انسان جهان پرسش و سنجش ، و جهان خیال و خواهش است. شعر و فلسفه در یک معنا در این جهان تحقّق می یابد ، آن جا که خیال و خواهش است ، شعر میدان دار است و آن جا که پرسش و سنجش است ، فلسفه ظاهر می شود.
این استاد فلسفه گفت: اندیشه و خیال توان آن را دارد که از هر مرز و سامانی فراتر رود و به قلمرو استعلاء راه گشاید. بدین سان معلوم می آید که فلسفه و شعر، پیوسته به کار انسان می آید. انسان را از پرداختن به این دو جهان گریز و گزیری نیست ، چرا که تعقل و تخیل دو چهره از یک وجودند ، وجودی عبارت از «من» که اگر چه به مثابه هر موجودی روزی آغاز می یابد و روز دیگر پایان می پذیرد ، اما تمام نمی شود ، تن به زمان و مکان نمی دهد از هر گونه محدوده و محدودیتی گذر می کند و روی به استعلاء و فرا روندگی می گشاید.
وی ادامه داد: شعری که درونمایه ی فلسفی را در جهان خود می آزماید و مقوله ی هستی را اساس و پایه ی خود قرار می دهد، اگر چه اندک، گشودگی و سربرکشیدن است، خود را به پیش می نهد تا پویا و بالنده گفتِ معنایی در نیوشا گرداند.
احمد راسخی لنگرودی افزود: «من تمام نمی شوم» اثر اکرم مرتضی وند (پرنیان) با چنین درونمایه ای قدم به وادی نشر نهاده است . شاعر در این دفتر گاه اندک ذوقی در اطراف حقیقت می آزماید و گاه سرِ آن دارد که زندگی را رمز گشایی کند. او در این دفتر به سهم خود می کوشد «منِ» خود را به منزله یک کنشگر به کار گیرد و بر این سودا است که چرخه ی عقل را با لطیفه خیال پیوند زند . سیمایی که به نظر جذاب ، اما دیر یاب می آید.
راسخی گفت : مطالعه ی این دفترِ شعر ، این امکان را به شعر دوستان می دهد که شعر را از رهگذر سایه روشن های فلسفی بنگرند ، چرا که او زندگی را در سروده خود ، نه سکون که در جوهر حرکت و به قول خودش «حرکتی مواج» می یابد و چونان صاحبان حکمت ، بودنِ خود را با عبور از شبکه سهمگین استدلال باور دارد.
این نویسنده و منتقد در پایان افزود: شاعر اگر چه به زبان متداولِ شعری پیوسته از غربت و تنهایی و رنج و در یک کلام «بَند» سخن می راند ، اما در ورای این واژگان امید روشنایی را به انتظار نشسته است و در پس پشت غباری غریب آشیانه ای می جوید تا «شوق حضور» را در «حلقه ای از یکتایی» نوید دهد.
از احمد راسخی لنگرودی تاكنون آثاري نظير «شریعتی، از شک تا یقین، مجموعه مقالات»، «انديشه و سياست» و «غرب و قومیت؛ درآمدی بر سیطره قومیت و نژادگرایی بر اندیشههای مغرب زمین»، «افسانه اقبال»، «افقهای ناکجاآباد» و ... منتشر شدهاند.
ضمن اینکه از اکرم مرتضی وند (پرنیان) شاعر و مینیاتوریست عضو انجمن ادبی کارخوزستان، علاوه بر مجموعه ی حاضر، مجموعه شعر «راز عشق» که به چاپ دوم رسیده نیز منتشر شده است.