امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - علی عبدالخانی
روزگاری که اعتماد به آنان که
در فرض معتمد باید باشند سخت است و هر روز با خود کلنجارها باید رفت تا اعتماد کرد
اما نمی توان.
روزگاری که عده ای از به اصطلاح
کارشناسان و اصحاب مناصب با حمایتها و اموال دولتی، رودخانه ای را از مسیر طبیعی و
چندین هزار ساله خود منحرف میکنند تا آبادانی و حیات را به ماورای رود هدیه دهند و
مجاورین همان رود را با پدیده قحطی آب مواجه نمایند، چگونه می توان به چنین قماشی از
آدمیان اعتماد و گفته های آنان را حمل بر صحت قرار داد.
روزگاری که در آن هیاتی قدرتمند،
بنام مردم می آید و کشتی و دکل گم میکند و دیگری شادابی را از چهره یک استان می زدادید
و خرمی آن را به خشکی تبدیل، چگونه می توان اعتماد کرد و به کدامیک؟
طغیان رودخانه ها پس از چندین
سال خشکسالی، احساسی متفاوت می آفریند.
از یک طرف آشتی ظرف و بسترهای رودخانه ای با ماده حیات نگاه محتاطانه هر انسانی
را به روزنه ای از امید سوق میدهد و خاطره ای از روزگار خروش و غرش رودخانه هایی چون
کارون را به اذهان متبادر می نماید و از طرف دیگر ویرانگری احتمالی است که بر جای می
ماند که تاوان آن را مردم خواهند پرداخت و نه هیات مقتدر و دست اندرکار.
باران نعمت است بشرطی که همچون
کشورهای توسعه یافته به طریقه ای عالمانه و علمی مدیریت شود و نه از طریق سدهای غیر
کارشناسی با کارکرد تبعیضی به ابزاری برای نابودی عده ای و شادابی عده ای دیگر مورد
استفاده قرار گیرد.
در رابطه با سیل اخیر در منطقه
پایین دست سد دز و...گفته میشود که با وجود دقت پیش بینیها اما مسئولان سدها عمدا به
رها سازی تدریجی و ملایم آب اقدام ننمودند تا از این طریق وفور آب در جلگه خوزستان
به اذهان عمومی متبادر و قصه انتقال و انحراف
مسیر آب به سایر مناطق کشور در سایه چنین وفور و کثرتی تفسیر شود.
واقعا ترساندن مردم خوزستان از
آب با کدامین هدف یا اهداف صورت می پذیرد؟
و اما سخنی با عالیجنابان، کاندیداهای
دور دوم مجلس دهم اهواز:
راقم و بحکم حرفه خود، طی چند
ماه گذشته تقریبا با همه صحبت ها و شعارهای حضرات بویژه محکومیت همه روزه موضوع انتقال
آب کارون آشنایی خوبی پیدا کرده ام.
از آنها شعارهای آتشین مبتنی
بر محکومیت انتقال آب می شنوم اما برنامه عملی، شدنی و واقعی که دال بر توانایی یک
نماینده در این زمینه باشد را ندیده ام.
اگر مراد بر محکومیت باشد که
همه ما استاد انتقاد و محکومیت هستیم. فرض صداقت، سلامت و تعهد یک کاندیدای مردمی آن
است که در کنار شعار، راهکار واضح و مشخص ارایه کند. اینکه عده ای بنام مردم و در جهت
رسیدن به مراد مطلوب خود، روزانه انتقال آب به مناطق مختلف کشور، پدیده موسوم به ریزگرد،
تبعیض، بیکاری، نابودی صنایع و اقتصاد استان و سایر مشکلات و معضلات موجود را آماج
حملات و محکومیتهای خود قرار دهند، اما از ارایه یک برنامه جامع و منطبق بر واقعیت
و متناسب با توانمندیشان عاجز باشند، شق القمر نیست.
با وجود این بی برنامه گیها و
اکتفا به شعر و شعار و محکومیت، چگونه می توان به خنثی نشدن چنین اشخاصی در جریانات
غیرخیرخواه برای استان (امثال مافیای آب) امیدوار بود؟
حضرات کاندیدا:
اگر به آنچه میگویید اعتقاد دارید
در این مدت باقیمانده (تا روز انتخابات) برای هرکدام از ادعاها و شعارهایتان برنامه
ارایه کنید تا متهم به خلاف واقع گویی قبل از موعد و عوامگرایی زودهنگام نشوید.
بدیهی است که نقد هر شعار فاقد
برنامه از سوی هر کدام از کاندیداها، حقی است که بحکم حرفه در دستور کار قرار خواهد
گرفت.
منتظر برنامه های عالیجنابان
بدون برنامه هستیم.
علی عبدالخانی
جمعه بیست و هفتم فروردین ماه1395