اگر قرار است باران شدید در کشور ما بیاید و تنها ما از آب باران بهرهمند و خوشحال شویم، نیازمند مدیریت منابع آب هستیم.
صفیه رضایی: معلوم نیست که باید از آمدن بهار و رگبارهای پیاپی خوشحال بود یا ناراحت؟ حداقل اگر از اهالی شهرها و روستاهایی که در این اواخر مجبور به جابهجایی شدهاند یا به ناگهان به زیر آب رفته اند، این سوال را بپرسیم نباید انتظار شادی را در چهره آنها را داشته باشیم!
اما کدام عامل باعث میشود که تکرار یک رویداد خوشحالکننده برای مناطقی مسرت بخش نباشد؛ مانند آب گرفتگیهای اخیر و وقوع سیل و سیلاب هایی که خانه و کاشانه بسیاری از روستاییان را در مناطق غربی کشور به زیر آب برد؛ تکرار هر ساله ای که پای مدیریتهای بحران را به محافل باز میکند؛ مدتی سر همگان گرم میشود و سال آینده همین رویدادها تکرار میشود! و اما، دوباره باران شدید میآید، سیل به راه میافتد، تعدادی کشته و خانه هایی ویران میشوند و تنها تلنگر مدیریتی همان است که مواظب باشید؛ سیل در راه است! اینجاست که تنها یک سازمان یا یک مسئول نباید پاسخگو باشد؛ چرا که خطر وقوع سیل همانند خطر زلزله بیخ گوش همگان است.
آن هم در زمان ما که اطراف رودها و رودخانهها ساختوسازهای بسیاری شده است و عملیات آبخیزداری به جدیت دنبال نمیشود، حفاظت از خاک آنچنان پیش روی نیست و معبرهای رودخانهها و رودها تنگ تر شده اند، تغییر کاربری زمین بسیار رخ میدهد و از بین رفتن پوشش گیاهی و مراتع آنچنان دور از ذهن نیست؛ اگر به این فراموش کاریهای ما که طبیعت را با مخاطره روبهرو کرده است، بیتوجهی به ایجاد شبکه جمع آوری آب را نیز اضافه کنیم، تمام امکانات و شرایط برای وقوع یک سیل مهیب فراهم میشود. کافی است که مخالف ایجاد سدسازی نیز باشیم. آن وقت نباید به طور کامل یک سازمان مورد مواخذه قرار گرفته شود که چه کردهاید و چه میکنید؟ چرا که رخدادهای بزرگ نیازمند عملیاتهای پیش گیرانه بزرگ هستند.
اگر قرار است که زلزله ۸ ریشتری در کشور ژاپن بیاید و تنها چند خانه خراب شوند باید زیر ساختهای مسکن در این کشور مقاوم باشد. در مقابل اگر قرار است باران شدید در کشور ما بیاید و تنها ما از آب باران بهرهمند و خوشحال شویم، نیازمند مدیریت منابع آب هستیم. مدیریتی که تنها در چند عبارت «آب هست ولی کم است» یا «بستن چاههای غیرمجاز کشاورزی» خلاصه نمیشود! بلکه مدیریتی مد نظر است که عامل ایجاد سدها و آب انبارها و مخازن نگهداری آب در شهرها و روستاها باشد و مناطق سیل خیز را مانند زلزله خیز شناسایی و زمینه را در این مناطق برای حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق فراهم کند.
از این رو در حال حاضر که مشخص است کدام مناطق از کشور دچار طغیان آب میشوند باید این نقاط را در محور قرمز سیل خیزی قرار دهیم. به علاوه اینکه در این مناطق باید از ساختوسازهای ساختمانی جلوگیری شود و سعی بر آن باشد که پوشش گیاهی و درخت بیشتری در این مناطق کاشت شود. ایجاد سدها نیز از یکی دیگر از راهکارهایی است که بدون شک تنها راهحل مدیریت آب در آینده نیز به شمار میرود، باید مد نظر وزارت خانه مربوطه باشد.
اینکه تنها مسئولان این وزارتخانه به سدسازی نگاه منطقی دارند! کافی نیست، بلکه باید این رویکرد همچنان حفظ و ترویج شود. تنها حفر چاههای عمیق یا مدیریت مصرف مدنظر وزارت نیرو نباید باشد. به علاوه اینکه باید به یاد داشته باشیم که در مقابل سیلاب و سیل، چارهای جز سدسازی نداریم.
تصور کنید اگر در شهرها شبکه جمع آوری آب یک شبکه کامل باشند و راههای ورود آب به شهر مهار شوند؛ آن زمان وقوع سیلاب به حداقل میرسد. از این رو باید مسیلهای آب مناطقی را که آبگیر هستند و با یک بارندگی شدید احتمال آبگرفتگی در آنها میرود، شناسایی شوند. از سوی دیگر باید سازمانهای مسئول هر شهر در کوتاهترین زمان ممکن نسبت به حفر چاههای عمیق اقدام کنند. انبارهای آبی نیز به صورت افقی باید ساخته شوند؛ انبارهایی که قابلیت ذخیره آب بیشتری را دارند.
نکته مهم در جلوگیری از وقوع سیل افزایش پوشش گیاهی، فضای سبز و جلوگیری از تغییر کاربری است. پوشش گیاهی باعث میشود که بخش زیادی از آب به داخل زمین نفوذ کند. متاسفانه به دلیل عایق کاری و سیمان کشی کف جداول و جویها سرعت آب به هنگام باران سیل آسا به چندین برابر میرسد. مسئله مهم دیگر این است که بر روی کانالهای خروجی آب در شهرها و روستاها توجه شود و از ساختوساز غیرقانونی در حریم رودخانهها جلوگیری شود.
اگر جلوی ساختوسازها گرفته نشود و باغات از بین بروند، ممکن است خسارات مشابه سیل اخیر باز هم تکرار شود. از طرف دیگر باید کانالها و جویها لایروبی شوند و اجازه دهیم که آب در زمین نفوذ کند. سدها نیز باید لایروبی شوند؛ چرا که بخش زیادی از حجم مخزن سدها در طول زمان از گل و لای پر میشود. این امر باعث میشود که به محض وقوع بارندگیهای شدید، آب در این سدها بالا بیاید و سرریز کند.