داود رحمانيان
دريغ سود ندارد، چو رفت کار از دست
به روزگار سلامت، سلاح جنگ بساز
وگرنه سيل چو بگرفت،سد نشايد بست
"سعدي"
گزارشهاي رسانه ها و خبرگزاری های کشور، و تصاوير و مناظري كه در فضاهاي مجازي از تلفات انساني و دامنه تخريب سيلابهاي اخير بر اراضي كشاورزي، روستاها و شهرهاي 12استان به ويژه در جنوب، غرب و جنوبغربي كشور منتشر شده است، حكايت از آن دارد، كه براي حفاظت از شهرها و روستاها و جلوگيري دوباره از بروز ضايعه و خسارت بيشتر ناشي از سيلابهايي كه هر آن امكان دارد، بخشهاي ديگر از كشور را فرا گيرد، بايد تدابيري از طرف دولت محترم انديشيده ميشد. صيانت و حفظ و تداوم حيات شهروندان و روستائيان كشور به قدري اهميت داشت كه در اسرع وقت كميته مقابله با بحران از مديران ارشد كشور شكل گرفت تا از بروز تلفات گستردهتر و تخريب بيشتر سيلاب ويرانگر بر زير ساختها و جان و مال مردم جلوگيري شود.
تجربه كشـورهاي توسعه يافته جهان بر اين مهم تاكيد ميكند، كه نبايد اجازه داد حريم رودخانهها دستخوش منافع افرادي سودجو شود و با هم زماني بارندگي در چند حوضه مجاور، فضاي لازم براي عبور سيلابها و تخليه آنها وجود نداشته باشد، اما تالابها و چالابهاي ما نيز گنجايش لازم براي تعديل كردن اين سيلابهاي ويرانگر و جلوگيري از تلفات جاني و مالي مردم را ندارد و با توجه به عمق کم اين تالابها وچالابها، جان و مال مردم درمعرض خطر قطعي قرار دارد، که اين امر به وضوح در سيلهاي اخير نيز ثابت شده است. روستايييان كشور كه آسيبپذيرترين اقشار جامعه در برابر اين سيلابها هستند كماكان در نگراني از دست دادن خانه و كاشانه، و محصولات كشاورزي و دامي خود به سر ميبرند.
كشورهايي كه مسايل آب و محيط زيست خود را با تفكر مهندسي و علمي حل و فصل كرده و ميكنند، در كنار پاك نگه داشتن حريم رودخانهها، نگاه اصولي و اصليشان به جمعآوري و ذخيرهسازي اين سيلابها در جهت جلوگيري از تخريب سرمايهها، و استفاده بهينه از آنهاست، كه اين امر در كشور ما در سالهاي اخير با مخالفت متوليان محيط زيست در محاق ابهام قرار گرفته است. یکی از ا عضای هيات علمي موسسه تحقيقات سازمان جنگلها و مراتع کشور که بارها از مافياي سدسازي سخن رانده است، با وقوع سيلابهاي اخير، اين بار مطالبي غير علميتر را تحت عنوان "سيل و سدها" در رسانه های کشور به چاپ رسانده و انتشار دادهاند، كه ناشي از بي اطلاعي كامل ايشان از آخرين دستاوردهاي كنترل سيلاب در جهان است. چكيده مطالب ايشان بر اين نكته تاكيد ميكند، كه "بايد اجازه داد سيلابها به دشتها و جلگهها كه زيستگاه روستائيان كشور ماست، وارد شود و اين جاري شدن سيل به تغذيه خاك و به موازات آن آبشويي و كاهش نمك موجود در اراضي كشاورزي كمك ميكند كه در طول صدها هزار سال به همين گونه انجام شده است".
در پاسخ ايشان بايد گفت: اگر طبيعت را بايد به حال خود رها كرد، و با بلاياي طبيعي مانند صدها هزار سال گذشته، برخورد نمود، پس فايده و اثر علم، فناوري و تكنولوژي چيست؟ چرا به جاي استفاده از ماشين، قطار، هواپيما، به شيوه صدها هزار سال پيش عمل نكنيم، و به جاي آنها از چهارپايان براي رفت و آمد بهره نگيريم. ساختن شبكههاي آبياري هم بيهوده است و بايد چشم به آسمان دوخت تا بارندگي های متعارف نيازهاي مصارف مختلف شرب، صنعت و كشاورزي جمعيت 80 ميليوني كشور را تامين كند، به جاي احداث مخازن و سدها و استفاده از آبهاي زيرزميني براي تامين آب شرب، صنعت و كشاورزي، به شيوه گذشتگان از آبانبار، بشکه، ديگ، دبه و كوزه استفاده كنيم. اين مدعيان ناآگاه كه خود را دلسوز محيط زيست كشور ميدانند، بهتر است سابقه سدسازي در ايران كه بيش از سه هزار سال قدمت دارد، را مطالعه و بررسي كنند و آگاه شوند، و دريابند كه چرا پيشينيان ما براي تامين آب مورد نياز مصارف مختلف خود، سد ساخته، كانالهاي انتقال آب احداث كردهاند و شبكههاي آبياري يكپارچه به وجود آوردهاند. اين ميرساند كه پيشينيان ما آگاهي، علم و ديدگاهشان در سه هزار سال پيش، از اين مخالفان مغرض و ناآگاه سدسازي، و ارايه دهندگان راهكارهاي غير علمي و کُهنه شده مقابله با سيلاب، بيشتر بوده است.
عضو هیات علمی موسسه مذکور در جلسه نقد و بررسي برگزاري فيلم مادركشي كه به همت جامعه مهندسين مشاور ايران برگزار گرديد، اعلام كردندكه « منظور ايشان از مافياي سدسازي، مشاوران، پيمانكاران و كارفرمايان نبوده است، بلكه حجم اعتباراتي است كه براي سدسازي در دهههاي اخير در نظر گرفته شده است » ، در نوشته اخير خود دوباره به « جريان رسانههاي حامي غلبه تفكر سازهاي در مديريت آب » و "مدافعان سوداگر سدسازي، پرداختهاند، سيلاب را نعمت خواندهاند، وخواستار گردن نهادن و پيروي کردن از قوانين طبيعت کور شدهاند "و با ارايه مطالب غير علمي به تفكرات خود فرصت جولان دادهاند. پيشنهاد ميشود براي نو شدن ذهن و تفكر ايشان، سازمان محيط زيست و يا موسسه تحقيقات سازمان جنگلها و مراتع با اختصاص ماموريتهاي خارج از كشور براي نامبرده، اين فرصت را فراهم سازند تا این مدیر نوگرا از نزديك با دستاوردها و اثرات احداث مخازن ذخيره آب و سدها، براي جلوگيري از تخريب سيلاب و آسيب رساندن به داراييهاي مردم آشنا شوند، ذهن ايشان كمي باز شود تا از مخالفتها و غرض ورزيهاي بي پايه با صنعت آب كشور دست بردارند.
تفکر منطقي ميگويد بايد اين سيلابها مهار شود، و اجازه داده نشود که از دسترس خارج گردد، و منابع آب کشورهاي همسايه را غني سازد و يا به آب شور دريا بپيوندد. سيلابها که داراي درجه شوري کم هستند با آب بسيار شور دريا مخلوط شوند، و کشور ما را مجبور سازند که آب شور دريا را به وسيله آب شيرينکنها، نمکزدايي کرده، و اين حجم بسيار پايين آب را به ايران مرکزي انتقال دهد که هزينههاي نجومي که فقط براي ساختن جاده دسترسي خطوط انتقال در گذر از ارتفاعات ومناطق کويري و در چندين صد کيلومتر طول مسير صرف ميشود، بيش از احداث يک سد است. اين تفکر با چه منطقي در جهان قابل توجيه است؟
همان گونه كه مورخان نوشتهاند، مهمترين كانون تمدن ايران باستان در غرب، جنوب و جنوب غربي کشور بوده است. در اين قسمت كه رودخانههاي پر آب و بزرگ ايران جريان دارد، نخستين سدها و شبكههاي آبياري و زهكشي به وجود آمده است.
واژه فارسي سد در ايران باستان، بند بوده است. در دوران باستان و قرون وسطي تعداد زيادي سد در ايران ساخته شده كه تا كنون تعداد 59 سد آن شناخته و ثبت گرديده است. سدهايي كه در ايران باستان ساخته شد، بيشتر از نوع سدهاي وزني بود، كه استواري و پايداري اين سدها از نيروي وزن با استفاده از مصالح سنگين و ابعاد زياد پي و بدنه، تامين ميشده است. اولين سد قوسي در جهان نيز در ايران و در سر بند ايزدخواست فارس در دوره ساسانيان ساخته شد.
ساخت سد قوسي در ايران باستان و مكانيابي مناسب و دقيق آن، نشان دهنده قدرت خلاقه پيشينيان ما در به وجود آوردن روشهاي جديد در كارهاي مهندسي براي مقابله با سيلاب و ذخيره آب بوده است. نام ايرانيان به عنوان مبتكر سد قوسي در تاريخ اختراعات جهان ثبت شده است. فنآوري ساخت سد در ايران باستان گرچه در مقايسه با عصر حاضر نميتوانست از دقت و دانش بالايي برخوردار باشد، اما موقعيت و مكانيابي سدهاي قديمي ايران كه در موارد زيادي با انتخاب محل سدهاي فعلي مطابقت يافته است، نشان از دستيابي پيشينيان ما به اصول علمي و فني و انجام مطالعات و محاسبات دقيق در انتخاب محل سدها و سازههاي آبي و لزوم احداث اين سازهها از يک طرف ، و از طرف ديگر سيلابي بودن رودخانه در اين مناطق و لزوم احداث سد براي کنترل سيلاب بوده است..
حال باگذشت بيش از 3000 سال سابقه سدسازي، شبکههاي گسترده آبياري و طرحهاي انتقا ل آب، ما راچه شده است،که گروهي نا آگاه درصدد مخدوش کردن اين دومين صنعت رشد يافته کشورند، که عرصه خدمات آن مرزهاي جغرافيايي کشور را در نورديده، و ا ين افتخار ملي را در مطالعه و احداث سازههاي آبي در جهان و در رقابت با شرکتهاي بزرگ صنعت سدسازي جهان به چالش کشيده است؟ تا کي بايد به اين افراد کم سواد، ناآگاه و مغرض اجازه داد، دستاوردهاي صنعت آب و برق کشور را که ارزان نيز به دست نيامده است، دستاويز مطامع زشت خود کنند، و ديدگاههاي عقب مانده و منقرض شده خود را تحميل نمايند، و چندگاهي کشور را گرفتار تفکرات غيرمهندسي و غيرعلمي خود سازند؟
* كارشناس ارشد منابع آب