آیا مرز هویتی اصلاح طلب و اصولگرا به هم ریخته است؟

شوشان: گرایش لیست امید در سراسر کشور از جمله تهران و خوزستان به برخی اصولگرایان این سوال را ایجاد کرده است که آیا مرز هویتی اصلاح طلب و اصولگرا به هم ریخته است ؟ آیا با توجه به چنین گرایشی چیزی به نام اصولگرایی و یا اصلاح طلبی به معنای واقعی وجود دارد ؟ همچنین این سوال مطرح می شود که علت چنین گرایشی چه بوده و چه ظرفیتی برای جناح های سیاسی در آینده ایجاد می کند ؟ این ها سوالاتی است که برخی از فعالین سیاسی خوزستان در گفت و گو با شوشان به آن پاسخ دادند:

سيد صدرالدين مرتضوي فعال سیاسی در ارتباط با مرزبندی هویتی اصلاط طلب و اصولگرا و علت گرایش لیست امید به برخی اصولگرایان به شوشان گفت: می توان عنوان نمود که بعد از اتفاقاتی که در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد رخ داد و جناحی تندرو در جریان اصولگرایی بوجود آمد و با حمایت دولت احمدی نژاد رشد نمود و جناح معتدل اصولگرایی را تا اندازه ای تحت تأثیر قرار داده یا آن ها را در حاشیه قرار دادند و بعد از خانه نشینی یازده روزه احمدی نژاد مرزبندی اصولگرایان معتدل و رهروان ولایت و جریان تندرو که به جبهه پایداری نامیده شد، بیشتر آشکار شد.

وی ادامه داد: در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم و پیروزی جریان اصلاح طلبان و اعتدالیون ، جریان جبهه پایداری فاصله خود را از جریان اصولگرا  بیشتر نمود و در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی آن ها بیشتر منزوی شدند و از آن سو جریان اصلاح طلب و اعتدال  که اکثر کاندیداهای خود را تائید نشده دید در ائتلافی عقلانی از برخی کاندیداهای اصولگرای معتدل حمایت نمود و آن ها در لیستی مشترک ، توانستند کاندیداهایی را روانه مجلس آینده نمایند .

سيد صدرالدين مرتضوي ادامه داد: اکنون شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان خوزستان نیز این مدل ائتلاف را برای پیروزی در انتخابات مد نظر گرفته و در برخی حوزه های انتخاباتی با کاندیداهای ائتلافی وارد کارزار انتخابات شده است که باید منتظر رای مردم بود تا مشخص شود که مردم این حوزه ها تا چه اندازه از این مدل استقبال می نمایند و مهمتر از آن باید ببینیم در صورت پیروزی و با تشکیل مجلس آینده موضع گیری های این منتخبین چگونه خواهد بود  و در چه مواردی  موضع مشترک بیشتری خواهند داشت ؛ مواضع استانی  ومواضع ملی،مواضع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی . سيد صدرالدين مرتضوي افزود: به هرحال سیاست ورزی اینگونه می طلبد که از مواضع آرمانی صرف نظر نمود و با ائتلاف اهداف خود را پیش برد.

افشین آریایی فعال سیاسی در مورد اینکه آیا مرزبندی سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا به هم ریخته است ، گفت:  اگر به ترکیب لیست امید دقت شود نوعی مبادله سیاسی صورت گرفته است. به عبارتی با این مبادله اصلاح طلبان در پی رابطه با قدرت و هموارتر کردن راه ورود به عرصه اجرائی کشور شدند چرا که اصلاح طلبان با تمرکز بر روی مبادله صورت گرفته از مقررات انتخابات برغم نقدهایی که داشتند اطاعت کردند و به همین علت نتیجه انتخابات را پذیرفتند.

وی ادامه داد: یعنی  رای منفی اصلاح طلبان به اصولگرایان که در گذشته اتفاق می افتاد به رای مثبت به اصولگرایان معتدل تبدیل شد ضمن آنکه اعلام کردند هر دو گروه عمده سیاسی برنده انتخابات شدند.

آریایی گفت: باید اذعان کرد در مبادله صورت گرفته معنی و مفهوم آزادی بیشتر خودنمایی نمود و زندگی سیاسی در ایران زمین بسوی دموکراسی بهتر خیز بر می دارد ؛ آن چیزی که اصلاح طلبان در پی آن هستند. در نتیجه مرزبندی سیاسی حاکم که قبلا پررنگ بود رنگ خود را در این انتخابات تا حدودی باخت.

وی ادامه داد: در ارائه لیست امید ، جامعه یک سری داده به تصمیم گیران اصلاح طلب داد. بطور مثال مردم خواستار آرامش در فضای سیاسی، ترمیم سیاست خارجی، حل مشکلات هسته ای ،حل معضلات اقتصادی ،احترام به نیروهای سیاسی با سابقه و... بود و چون جریان اصولگرای معتدل را متمایل تر به اندیشه های هاشمی رفسنجانی و همگرایی بیشتر با اصلاح طلبان در مباحث سیاسی کشور می دانستند به دنبال تغییر اساسی در شیوه سیاست مداری در جامعه بودند و به دنبال استفاده از هر دو نیروی فوق الذکر بودند. این مساله جزء آرزوهای مردم در سپهر سیاسی کشور بود که برای اولین بار تحقق یافته بود لذا با اعتماد به آقایان هاشمی و خاتمی چنین استقبالی صورت گرفت.

افشین آریایی  در رابطه با اینکه گرایش به لیست امید که ایجاد شده و اصلاح طلب و اصولگراها در آن حضور دارند در آینده چه تاثیری روی مرزبندی سیاسی در انتخابات سالها آینده مثلا ریاست‌جمهوری و شوراها میگذارد؟ به شوشان گفت: در انتخابات آینده با توجه به هوشمندی رهبر اصلاحات  از یک سو و از سوی دیگر بعلت داشتن شخصیت قوی سیاسی و اخلاقی  در تصمیم گیری که کمتر تحت تاثیر گروههای فشار قرار میگیرد و فراست ، تیزبینی و هماهنگی با آقای هاشمی با توجه به داده هایی که از جامعه گرفته شد این موج دموکراسی دینی را هدایت عالمانه خواهند کرد و با توجه به انتخابات سال92 که عقلانیت حاکم شد و در این برهه زمانی که از قراین امر مشهود است مجلسی پرکار و کم هزینه خواهیم داشت.

وی افزود: بنابراین مردم به احساسات و شعارها رای مثبت نمی دهند و در جستجوی سخنان ابرمردان سیاسی بامنطق خواهند بود. البته باید متذکر شد که در انتخابات قواعد بازی باید رعایت شود. در بازی زور و حقه معنی ندارد گرچه در میدان سیاست هرچیزی امکان دارد اتفاق بیفتد. میدان سیاست تا قبل از تبلیغات انتخاباتی است و بازی از زمان تبلیغات تا پایان انتخابات مفهوم می یابد.

وی گفت: البته باید انصاف که گمشده بعضی افراد است را هم در نظر داشت. سال بسیار بد اقتصادی در پیش داریم که امیدوارم قیمت نفت افزایش یافته تا دولت بتواند به تعهدات خود جامه عمل بپوشاند و این بهانه را از دست افراطیون بگیرد و در سال 96 برای دومین بار صورت خندان روحانی را بعنوان پیروز انتخابات شاهد باشیم.

جمال درویش دبیر حزب اعتمادملی شاخه خوزستان در رابطه با مرزبندی های سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا به شوشان گفت: مرز در دنیای سیاست مرز جغرایایی نیست که دو حاکمیت یا دو قلمرو را به کلی از هم جدا کرده باشد و شما را به این سوی و آنسوی مرز بکشاند بلکه همه جناح ها چه اصلاح طلب و چه اصولگرا تحت یک حاکمیت حرکت می کنیم ؛ آن هم جمهوری اسلامی است.

درویش افزود: در حاکمیت جمهوری اسلامی جناح های سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا ارزش ها و مشترکات زیادی دارند و قبل از اینکه رقیب سیاسی باشند، انسان، مسلمان، شیعه و ایرانی هستند و مشترکاتشان از متفرقاتشان بیشتر است.

وی ادامه داد: انسان موجودی عاقل و هم موجودی عاطفی است و همین دو عامل موجب می شود در شرایط درونی و برونی تغییر کند زیرا یک سیاستمدار از جنس سنگ و آهن نیست و ممکن هست تحت تاثیر عوامل محیطی تغییر کند.

دبیر حزب اعتمادملی شاخه خوزستان گفت: نمی شود قسم خورد یا یقین داشت که اصولگرایان تا پایان عمر اصولگرا بمانند و اصلاح طلبان هم همینطور. زیرا در بعضی مواقع اصلاح طلب ها به سنگ محکمی برخورد می کنند از جمله استقلال کشور موضع شان با اصولگراها یکی ست و قابل تغییر نیست.

وی افزود: درست است که در مواقعی شاهد این هستیم در بیرون یا مطبوعات جنجال یا اختلافاتی دارند و به هم حمله می کنند ولی تا الان هیچ کس نمی تواند ثابت کند حتی در دولت های گذشته آقای خاتمی و این چند سالی که از دولت آقای روحانی گذشته ، اقدامی بر علیه استقلال کشور اتفاق افتاده است زیرا لبخند زدن در دنیای سیاست دلیل بر نادیده گرفتن استقلال کشور نیست.

جمال درویش ادامه داد: موضوع دیگر حرمت گذاشتن به اعتقادات مذهبی و دینی به اندازه اصولگراهاست. شاید در برخی از آزادی های سطحی سیاسی و اجتماعی اختلاف نظر داشته باشیم اما در اصل آن نداریم و شاید در مصادیق منافع ملی نه در حد اصل بلکه در حد منافع کوتاه مدت و بلند مدت یا منافع اقتصادی اختلاف نظر وجود داشته باشد ولی در همین حد است.

درویش تغییر خط مشی اصلاح طلبان را واقع گرایانه دانست و تاکید کرد: آدم ها را نمی توان در یک قالب در نظر بگیریم و نمی شود توقع داشت همه افکار و تفکرات شبیه هم باشند زیرا باید در کنار هم باشیم و همدیگر را تحمل کنیم.

دبیر حزب اعتمادملی شاخه خوزستان گفت: متاسفانه تا الان سیاست ما حذف افراد و جناح ها و پیاده کردن خیلی ها از قطار انقلاب بود و خط مشی جدید این رویه را تغییر داده است و موجب شده آستانه صبر و تحمل یکدیگر بیشتر شود و این گرایش اصلاح طلبان می تواند در جناح رقیب هم تاثیر بگذرد و آن ها هم همین رفتار را داشته باشند.

محسن قنواتی دبیرحزب اعتدال و توسعه استان خوزستان به شوشان گفت: اقبال مردم به جریان های سیاسی و گفتمان ها به ارزش های عملی و سودمندی آنها بر می گردد. به عبارتی ، واژگان سیاسی خود دارای ارزش های ذاتی نیستند. آنچه که موجب توقف و یا تداوم گفتمان هاست درک فواید و بهره مندی  مردم از نتایج آنهاست. لذا مبنای عمل مردم در حمایت از یک گفتمان، بستگی به تاثیر گفتمان ها در کمک رسانی به حل مشکلات مردم است. بنابراین در صورت بروز فایده مندی یک گفتمان، مردم و نیروهای سیاسی انگیزه های لازم برای حمایت از آن گفتمان را خواهند داشت.

محسن قنواتی علت استقبال از لیست امید متشکل از معتدلین اصولگرا و اصلاح طلب چیست و موجب چه ظرفیت هایی در آینده خواهد شد گفت: شکی نیست خواست عمومی جهت تغییر در روش اداره کشور و حمایت سیاسیون معتدل و واقع گرا به روی کار آمدن دولت تدبیر و امید منجر شد. که از ثمرات آن، به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای در قالب برجام، ارتقا روابط و جایگاه ایران در نظام بین الملل و کاهش درصد تورم و انضباط مالی بود. اعتماد مردم به تدابیر دولت و امید به توفیقات بیشتر، خواست عمومی جهت تشکیل مجلسی معتدل و همیار دولت را به همراه داشته است. مضافا جلوگیری از ورود مخالفان برجام و افراطیون جریان ها از دیگر دلایل استقبال از لیست امید در دور اول انتخابات بود.

وی ادامه داد: اگر گفتگو را به مثابه سازوکار رسیدن به تعریفی از اعتدال بدانیم آنگاه ایجاد تعامل و نهادینه شدن مکانیزم گفتگو میان نخبگان و جریان های اصیل در سپهر سیاسی را می توان به تقویت جریان اعتدال و واقع گرایی دانست. به حاشیه رانده شدن افراطیون جریان های سیاسی و کاستن از هزینه اقدامات ایشان در صورت ادامه این روند از نتایج مبارک گفتگو میان جریان های سیاسی خواهد بود.

لیلا خوشکام عضو مجمع زنان اصلاح طلب و فعال سیاسی به شوشان گفت: حضور اصولگرایان در لیست اصلاح طلبان را نمی توانیم یک به هم ریختگی مرزهای سیاسی بنامیم، زیرا انسان هر روز در حال تکامل و پیشرفت است و از این رو هر جناح در تلاش است که جذب بیشتر برای توسعه و پیشبرد اهداف خود داشته باشد و آن چیزی نیست جز تلاش در فراهم نمودن کشوری توسعه یافته و آباد.

وی ادامه داد: به عقیده من جناح ها اگر بتوانند با ارائه برنامه های خود موفق به جذب افراد شوند قطعا موثرتر کار می کنند.  این عضو مجمع زنان اصلاح طلب تصریح کرد: با توجه به زمینه تخصصی ام که در حوزه زنان و کودکان است صحبت می کنم. کجای قوانین می گوید یک بچه 4 تا 8 ساله باید از شرایط رفاهی و امنیت اجتماعی که دولت باید آنها را فراهم کند به دور باشد و به کودک کار تبدیل شود؟ من به یاد دارم کمتر از چند سال پیش دغدغه ما آمدن بچه های 12 ساله در چرخه کار بود، اما اکنون بچه های 4 تا8  ساله به این وادی آمده اند و بدون شک باید در برخی قوانین تجدید نظر شود.

خوشکام بیان داشت: من متاسفم از اینکه بگویم یک بچه 9 ساله دست به خودکشی زده است و این موضوع را درک کرده است و بسیار خطرناک است و نیاز به همت و جنبش جمعی جدی دارد و طبیعتا جناح ها تاثیرگذار نیستند در رفع این مشکلات، اما خوب است که یک اصولگرا برند اصلاح طلبی را برگزیند و به فکر تغییر و اصلاح جامعه باشد.

وی گفت: وقتی کاندیدی به لیست امید می آید و اگر اصولگرا بود باید به این باور برسد که انتظارات در جامعه از او بسیار بالا می رود و زیر ذره بین قرار می گیرد. در کل کاندیداها نباید این گونه فکر کنند اگر به لیستی راه یافتند رای آنها بالا خواهد رفت، باید این گونه فکر کنند که انتظارات از آنها بالا می رود و باید توقعات مردم را برآورده کند. اما در مجموع فرد اصولگرا به اصلاح طلبان بپیوندد بار مسئولیت خود را بالا می برد، هر چند که در این انتخابات ریزش زیادی در اصلاحات پیش آمد و ما هم سعی کردیم جذب ها را بیشتر کنیم.

این عضو مجمع زنان اصلاح طلب اضافه کرد: یکی از علل استقبال از لیست امید ،  نیاز به تغییر در جامعه بود و قطعا اگر کسی دردهای جامعه را بشناسد بدون فرق گذاشتن بین اصولگرایان و اصلاح طلبان به افرادی رای می دهد که برای تغییر آمده اند. از این رو در انتخابات اسفندماه یک جنبش همگانی صورت گرفت و علیرغم ایراداتی که سعی در رفع آنها شد، مشارکت خوبی صورت گرفت و خوشبختانه با استقبال از لیست امید بود و اگر رای بیشتر به سمت اصلاحات است یعنی نیاز به اصلاح و تغییر در جامعه به خصوص در خوزستان احساس می شود.

این فعال سیاسی در پایان گفت: به آینده خوش بین هستم و همیشه آدم مثبت گرایی هستم و مطمئن هستم اتفاقات خوبی برای کشورم خواهد افتاد و دوستان ما در لیست امید رای خوبی می آورند و با توجه به اینکه درد اصلی جامعه را می شناسند برای رفع این مشکلات تلاش فراوان می کنند و فارق از هر گونه مسائل سیاسی دوست داریم ایرانی آباد و سربلند داشته باشیم، کما اینکه در پیشینه تاریخی ما چنین مهمی وجود داشته است و افراد ملی زیادی زیر پرچم کشورمان رشد کرده اند و در تنگناها به فریاد کشور رسیده اند و امیدواریم بعد از گذشت هر سال پیشرفت های خود را روشن ببینیم.

مرضیه امیری فعال سیاسی به شوشان گفت:  تصور می کنم منافع ملی ایران باعث شده دلسوزان جامعه برای هدفی والاتر ، در حال حاضر از تفاوت هایی در این سطح چشم پوشی کرده اند. وی ادامه داد:  اصلاح طلب و اصولگرا فرزندان همین نظامند و امروز شاهد آن هستیم اختلافات و افتراقات بین آنها نرم نرمک در حال کاسته شدن است و مانند روزهای اول انقلاب آنها برای هدفی مشترک که ساختن فردایی بهتر برای ملت ایران است با هم متحد شده اند.

مرضیه امیری گفت: تصور می کنم برخی اصولگرایان در دیدگاههای خود تغییری بوجود نیاورده اند بلکه به فهم جدیدی از زیست سیاسی با یکدیگر دست یافته اند. در  شهرستانهای کوچک مساله کمی فرق می کند.نگاه سیاسی که در میان مردم تهران و شهرهای بزرگ در اکثریت است در اغلب شهرهای کوچک دست بالا را ندارد.

وی ادامه داد: همگرایی بین نیروهای اصیل انقلاب را می توان به عنوان اصلی ترین عامل حرکت عظیم مردمی عنوان نمود.بزرگان اصلاحات و اعتدال در دو انتخابات اخیر مواضعی هماهنگ و متحد اتخاذ نمودند.این امر موجی را در میان بدنه ی جامعه پدید آورد.البته  نابسامانی های به جا مانده از دولت قبل هم در تقویت این استقبال موثر بود. به این مساله دقت کنید که دولت گذشته مانند دولت اصلاحات با معارضان قدرتمند و گروه های فشار و بحران های 9 روزه دست به گریبان نبود. دولت اصلاحات با آن همه مشکل کشور را چگونه تحویل داد و دولت مهرورز چه خروجی داشت؟! دولت قبل ذاتا بحران ساز بود و حیات خود را در بحران سازی می دید. مردم اینها را به مرور زمان درک کردند و طبقه ی آگاه جامعه از سال 92 حرکت جدیدی را در تاریخ سیاسی ایران رقم زدند.

امیری گفت: تئوریسین های جریان تندرو تصور می کردند که عمر این حرکت محدود به همین د وسال خواهد بود و رد صلاحیت گسترده می تواند مردم را دلسرد و رهبران آنها را غافلگیر کند. اما به جرات می توان گفت که این رد صلاحیتها کمک کرد تا ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدال گرایان خردمندانه ترین تصمیم سیاسی را اتخاذ کرده و در ادامه مردم هم نشان دادند که مسیر توسعه ی سیاسی را به خوبی می پیمایند.   

وی ادامه داد: تصور می کنم مردم تاکنون وظیفه ی خود را به خوبی انجام داده اند و نوع کنش آنها خط پیش روی سیاسیون را مشخص کرده است.مردم به دنبال ثبات ، آرامش و افقهای روشن هستند و از این رو احتمالا کنش های سیاسی که در این مسیر قرار داشته باشند می توانند  با اقبال اجتماعی روبه رو شوند. اگر غیر از این سیاستگذاری شود ممکن است نتیجه ایی جز تکرار تجربه های ناخوشایند گذشته در بر نداشته باشد.

رحمان بهمنی فعال سیاسی در پاسخ به این سوال شوشان که  آیا مرزبندی هویتی اصلاح طلب و اصول گرا در هم ریخته است ، گفت: بهتر است بگوییم تاکتیک های حرکت آنها تغییر کرده است. شاید بتوان گفت نگاه به "بایدها " در میان کنشگران سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا میانه در هم شکسته است.اصلاح طلبان امروز بیشتر از گذشته اهمیت سلسله مراتب مذکور در هرم مازلو را لمس کرده اند و تلاش می کنند به نیازهای جامعه ی ایران متمرکز شوند. 

وی ادامه داد: ایده آلیستها در جریان تحول خواه امروز پرچم داری نمی کنند.امروز خط اعتدال گرایان اصول گرا و اصلاح طلب ، راهبرد اصلی سیاست ورزی در ایران را بشدت تحت تاثیر قرار داده و تمامی اصولگرایان راستین و اصلاح طلبان به این نتیجه رسیده اند برای رساندن کشور به ساحلی امن باید این صف را تقویت کرد.

رحمان بهمنی ادامه داد: در مقابل نیروهای پایداری و وابستگان به آنها آن سوی میدان صف آرایی کرده اند. تصور می کنم تا مادامی که این دوگانه وجود دارد و یا رهبران میانه رو توان اغنا بدنه ی سیاسی اجتماعی را داشته باشند، این تاکتیک جدید سرلوحه ی حرکت اصلاح طلبان است. 

وی گفت: توجه کنید که در این انتخابات در بیشتر حوزه ها حتی نیروهای رده سوم اصلاح طلبان نتوانستند از حلقه ی نظارت استصوابی بگذرند.در چنین شرایطی بود که راهبرد غلط قهر و تحریم با درایت کنار گذاشته شد و عقلای قوم به جای این ابزار ناکارا به دنبال تغییر در موزانه قدرت سیاسی رفتند.مردم باید آگاه باشند که حمایت اصلاح طلبان از اصولگرایان نه اصلاح طلبان را به اصول گرا تبدیل کرده و نه اصول گرایان را به خط اصلاح طلبی کشانده است.بلکه این دو برای خروج کشور از تنگناههای موجود با هم متحد شده اند. خطری که این اتحاد را تهدید می کند آن است که در تقسیم قدرت موجود به واقعیتها و شرایط اعتنا نکنیم و یا اینکه به دوران پسا اعتدال برسیم. 

محسن صنیعی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در گفت و گو با شوشان با اشاره به برگزاری انتخابات مجلس دهم و لیست های ارائه شده توسط اصلاح طلبان که بعضا اصولگرایان در این لیست ها دیده می شد گفت: نکته ای که وجود دارد این است که در حقیقت باید بگوییم از چند سال پیش که پدیده افراطی گری در حوزه سیاست های داخلی و خارجی به شدت رشد کرد، این پدیده، ائتلاف نانوشته میان اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل را بوجود آورد و شاهد آن، اینکه آقای علی مطهری به عنوان یک نماینده اصول گرا، با همراهی با اصلاح طلبان، خلا اصلاح طلبان در مجلس را پر کرده بود.

 

 

اکبر ظریفی فعال سیاسی و مدرس دانشگاه به شوشان گفت: گفتمان انقلاب اسلامی ایران که در سال ۱۳۵۷ زاده شد، ریشه در گذشته داشت. گذشته ای که در آن خواست های مردمی برای نخستین بار در برابر خواست های کارگزاران خودکامه پایه ریزی شده بود و در گذر روزگاران به قربانگاه برده می شد ولی قربانی شدنی نمی بود،چون ریشه در اندیشه داشت و این یکی از بین رفتنی نیست که نیست! 

وی افزود: پهلوی نخست از همین سو مشروعیت خود را به مردم بدهکار شد، اگر مجلس را به نمایش نمی خواست سرنوشتی دیگر می داشت.  پهلوی دیگر نیز همچنین بود. ماه نخست که آمد سخن از خواست مردم داشت که می باید در ریخت دادن به سرنوشت خود دست داشته باشند و پس از آن این ویژگی را به فراموشی سپرد تا ماه آخری که می خواست برود.

اکبر ظریفی ادامه داد: انقلاب اسلامی کشمکش وجدان جمعی سیاسی آن مردمی بود که این حق اساسی را که به بهایی گزاف تولیدش کرده  بودند، و می رفت که قربانی شود، و دوباره زنده اش می خواستند . پس از انقلاب جنگ هشت ساله، خواست های مردمی را به پشت سرهم انداخت، می بایست نخست به جنگ می پرداختیم و خوب هم پرداختیم و بیرون آمدیم.

این مدرس دانشگاه ادامه داد: پس از جنگ نوبت به خواست های دیگر که شاید پرداختن به جنگ آن ها را به کناری رانده بود،رسید. از آن به توسعه سیاسی یاد کرده اند، و دراین راه روشن بود که به دشواری برخورد خواهد کرد و اینچنین هم شد، و ما اکنون در کشمکش این مهم قرار داریم.

وی گفت: سال ۷۶ خیزش دوباره برای رسیدن ژرف تر به این حق آغاز شد،ولی تجربه نزدیک نبود،از دوره پهلوی نخست به این سو این روند آسیب دیده بود و اکنون می بایست دوباره جان می گرفت و روشن بود که نیروهایی که این جان گرفتگی را در برابر به دست آورده های خود می دیدند. در برابرش ایستادگی می کردند و ابزار قدرت را نیز در دسترس داشتند و رسیدن به این حق به سادگی دست یافتنی نبود،اما نیروی بیشترینه مردم تواناتر است از کمترینه آنان و این راه گریزی پیش روی دیگران قرار نمی داد و می بایست می شد آنچه که باید می شد.

این فعال سیاسی گفت: اکنون در ایران سال۹۵ جای کنش برای دو ساخت باز شده است،یکی که می خواهد در برابر خواست بیشترینه مردم که همان دست داشتن در ریخت دهی به سرنوشت خود است ایستادگی کند، و دیگری بیشتر مردم که سال هاست آرام آرام به گفتن خواسته خود نزدیک شده اند.گفتمان گروه نخست که دست یافتگان به سرچشمه های قدرت  هستند،ایستادگی در برابر خواست های مردمی و در اولویت قرار ندادن این خواسته هاست و "خودسرپرست خواندگی مردم " از سوی ایشان است.

ظریفی در ادامه افزود: گفتمان گروه دوم ارزش داشتن دیدگاه مردم و اساسی بودن این خواست که می خواهد سرنوشت خودرا خود رقم بزند،می باشد. این خواست آنقدر دارای پشتوانه عقلی و شرعی است که دیگر نمی توان برای به پشت انداختن آن ،هیچ چیزی را به کار گرفت! اکنون روبروی این خواسته دیگر نمی توان ایستاد،باید با آن همراه بود.

وی گفت: از آنچه به نام اصول گرایی نامیده می شد،و هرگز در تعریف خود به معنایی شفاف و همه پسند نرسیده بود،دیگر چیزی باقی نمانده است به جز گروهی از کسانی که در نهادهایی حاضر هستند و بی مسمی از این واژه برای خود چتری ساخته اند بی آنکه بخواهند بپذیرند که همه مردم در زیر این چتر هستند و اگر ابزاری برای بازنمایی خود می بایست داشته باشند،باید به دنبال دیگر چیزها باشند. در برابر آنها اصلاح طلب ها هستند،آنها چه می گویند؟ تغییر وضعیت نامطلوب و حرکت جمعی به سوی راه ها و مسیر های بهتر و مطلوب تر که جامعه را به توسعه و پیشرفت برساند، دخالت روشن و ژرف مردم در ساختن سرنوشت خود و…

وی افزود: اینها سخنی نیست که به کسی آسیب بزند، ولاجرم این قطار در هر ایستگاهی به سمت مقصد اصلی بسیار بیشتر از پیش دارای مسافر خواهد بود. چکش کاری های لازم برای مشخص شدن چگونگی ایستادن دراین دو اردوگاه تا امروز ،صورت پذیرفته و تند روی های دیروز راه و مرحله ای از گذر بوده که اینک به پختگی رسیده است. اگر تهدیدهای نهادهای دست داشته در قدرت نباشد به روشنی این جبهه بندی بیشترین در برابر کمترین دیده خواهد شد.

این مدرس دانشگاه ادامه داد:  اکنون دیگر نمی توانیم بگوییم که تو دیروز در کوچه بغلی راه می رفتی چرا اکنون در خیابانی!روشن است که نخست از کوچه باید گذر کنی تابه خیابان برسی!

ظریفی گفت: کارگزاران اردوگاهای دیروز نباید ترسی داشته باشند از گفتن واقعیتی که به آن اکنون رسیده اند و بر اساس این واقعیت شکل کنش خودرا انتخاب می کنند.امروز دیگر به دنبال پیدا کردن چگونگی کنش دیگران در دیروز نباشیم که امروز امروز است و دیروز دیگر نیست...!روبه سوی فردا داشته  باشیم .

 عبدالرحمن نیک سرشت فعال سیاسی در رابطه با مرزبندی های هویتی اصلاح طلب و اصولگرا به شوشان گفت:   مرز بندی هویتی ، که بمنزله ی ارجحیت ایدئولوژیک باشد در تعارض اندیشگی دو اردوگاه هرچند ظاهرا نمودِ بارزی در بین توده ها پیدا می کند ولیکن آنچنان در بین سران و رهبران نسل اول دو جناح ، تاثیر بسزایی را بوجود نمی آورد و پیوسته از منظر رئالیسم قدرت در چشم آن حضرات ، تبدیل به فرمول جدیدی در بازی قدرت می شود !

وی افزود: با توجه به رد صلاحیت های گسترده ، ائتلاف دولت و اصلاح طلبان موسوم به لیست امید ، لاجرم مجبور به یارگیری از مستقلین و تکنوکرات ها و یا احیانا اصولگرایان معتدل شدند و پشت این حرکت یک سیاست خاص طراحی شده منظور نبوده و این استراتژی پیرو منشانه را ،  یعنی اجرای دقیق بازی مقبولیت بخشی به نظام سیاسی را به دستور هاشمی رفسنجانی انجام دادند و پشت آن هیچ خرد و تدبیر آشتی پذیرانه ای را نیل بر حل و فصل تعارضات و مناقشات سیاسی درون بلوک قدرت را پی ریزی نکرده بودند ولی این طور تظاهر می کردند !

نیک سرشت ادامه داد: علت چنین استقبال و گرایشی، از سوی ائتلاف دولت و اصلاح طلبان ، ناشی از اضطرار  و هراسی بوده است که خطر حذف سیاسی از حاکمیت  را بر آنها در برداشته  است ، بالاخص برای آن بخش از نیروهای نسل اول و دوم انقلاب ، که عمدتا ، سعی و تلاشی شان معطوف به نرم کردن ، مواضع مخالفان جدی خود و نیز برانگیختن حس همدردی و همیاری ، افرادی در درون اردوگاه نامتحد رقیب بود ، آنها با این دست از اقدامات ، مترصدند زمان کافی را برای خود به منظور تحکیم بخشیدن هرچه بیشتر خود در بلوک قدرت بخرند.

وی در پایان افزود: این گرایش در آینده ، هیچگونه  تاثیر مثبتی را  در مرزبندی های سیاسی بجا نمی گذارد زیرا راهیان جدید به قدرت سیاسی ،  منهای دو جناح سیاسی به شان طلبی و شخصی کردن قدرت سیاسی بیرون دو اردوگاه مبادرت می ورزند و همانا ، براستی بازنده اصلی دوجناح ۱و ۲ درون بلوک قدرت خواهند بود روز به روز ،  هرچه بیشتر منشعب خواهند شد.

 جهانمیر پیش بین فعال سیاسی به شوشان گفت: تا زمانی که احزاب سیاسی در ایران به شکل نهادینه و فعال و زنده و بدون واهمه فعالیت نداشته باشند یا تشکیل نشده باشند مطمئنا اشکالات بسیار زیادی در انتخابات مختلف خودنمایی خواهد کرد.

وی گفت: به طور مثال وجود احزاب سیاسی به شکل رقابتی و فعال هم از نشانه های توسعه سیاسی در یک جامعه است و هم از موجبات توسعه چرا که یک نهاد سیاسی مثل احزاب وقتی کسی را برای کاری نامزد می کند پاسخگوی مواضع و رفتار او در جامعه و در میدان تصمیم گیری و تاثیرگذاری باید باشد.

این فعال سیاسی بیان داشت: متاسفانه بدلیل خلاء احزاب سیاسی در کشور افراد هر چقدر هم توانا باشند نمی توانند نقش یک نهاد جمعی مثل احزاب را ایفا کنند و در نتیجه سلیقه ها حاکم می شود و تشکلها چون رسمی و شفاف معرفی نمی شوند پاسخگوی مصوبات و رفتارها هم نمی توانند باشند، حتی اگر تلاش کنند که پیش نیاز تشکل ها را هم رعایت کنند نمی توانند موفق عمل کنند.

پیش بین اضافه کرد: اما این موضوع فقط خاص تشکل های سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب نیست و این ویژگی یک جامعه ایی است که اجازه رشد سیاسی گروه ها را ممکن است به هر طریقی پیدا نکرده باشد، اما خوزستان یک ویژگی های خاصی دارد و آن ویژگی های خاص ممکن است که در برخی از نقاط یک مناسبت شکل گرفته باشد که در اقوام قابل رویت است و تنها خاص استان خوزستان نیست و در مناطقی همچون سیستان و بلوچستان هم رخ بدهد که قومیت ها در آنجا تاثیرگذار باشند.

وی گفت: وقتی تشکل های حزبی نتوانند خودنمایی کنند طبیعی است از تشکل های سنتی و قومی استفاده شود و این روش ها می توانند گاهی اوقات تاثیر بسزایی در نتایج داشته باشند و من به شخصه اعتقاد دارم به هر میزانی که افراد بوسیله نهادها چه رسمی و چه غیر رسمی، چه سنتی و چه مدرن شناخته می شوند و معرفی برای کاری در واقع یک سوال بزرگ باقی می ماند و آن اینکه آیا اگر صلاحیت های کاندیداهای مجلس به این شکل گسترده رد شوند آیا افرادی که منتخب مردم با شرایط موجود و با حمایت همین تشکل های نیم بند می شوند می توانند تعهد اجتماعی، تخصص اجتماعی و حتی احساس تعلق داشتن در یک هویت منطقه ایی و ملی را با همان میزان داشته باشند، مسلما نه، یعنی اینکه شما تصور کنید تعداد زیادی را رد صلاحیت کنند و این تعداد زیاد آیا دلیلی دارند که تعهدات تخصصی و اجتماعی و فرهنگی و ملی و منطقه ایی و صلاحیت های آن نقشی را که برایش معرفی شده اند یا پا در گروی انتخاب مردم گذاشته اند و آنهایی که این افراد را حذف می کنند آیا باقی مانده ها آن ویژگی های مطلوبی را که دارند که بعد از انتخابات به کار گیرند و کاهش نیابند، در نتیجه افرادی که انتخاب می شوند دلیلی ندارند که اگر رد صلاحیت های گسترده صورت نمی گرفت وظایف آن نهاد و قوه که برایش انتخاب می شوند به هر حال من یقین دارم بهتر اجرا نخواهد شد.

این فعال سیاسی در بخش دیگری از صحبت های خود و در پاسخ به این سوال شوشان مبنی بر اینکه علت چنین استقبال و گرایشی از لیست امید چیست و این استقبال چه ظرفیت هایی را می تواند ایجاد کند گفت: در برخی استانها و در شهر تهران و استان فارس و اصفهان و چهارمحال و بختیاری میزان استقبال از لیست امید بسیار بالا بود به گونه ای که لیست امید در این استانها موفق عمل کرد و در تهران که کاملا مطلق بود، از این رو این موضوع جدی می تواند یک عکس العمل و یا پیام باشد و قطعا مردم پیام رسان بوده اند و امیدواریم کسانی که باید این پیام را بگیرند، پیام را دریافت کرده باشند، زیرا اصلی ترین عامل انقلاب مردم هستند و این مردم می باشند که زمینه حضور بنیانگذار انقلاب را درون ایران بعد از آن هجرت فراهم کردند.

وی ادامه داد: از این رو مردم باید دیده شوند و یک توصیه دارم و هر کسی که انتخاب شد به نظر من لازم است ارتباط خود را با افراد توانا و صاحب صلاحیت که به هر دلیلی یا وارد نشده اند و یا صلاحیت انها تائید نشد و هم چنان علایق ارتباط با مردم و منابع ملی را دارند برقرار کنند و ان را گسترش دهند و از آن طرف یک نماینده مجلس دو وظیفه اصلی دارد و یکی قوانین مورد نیاز کشور و یکی نظارت بر قوانین و همین ضعف عدم نظارت در کشور باعث عقب ماندگی های فراوانی شده است.

پیش بین گفت: اما شاه بیت انجام وظایف یک نماینده ارتباط گسترده و مستمر و منظم با مردم است ، بویژه مردم مناطقی که به او رای داده اند و بسیار این قضیه باید مورد توجه قرار گیرد و حتی باید کسانی که به آن کاندیدای منتخب شده رای نداده اند را هم دید و حرف آنها را گوش کرد، زیرا شاید در بین همین مخالفین هم افرادی باشند که حرفهایی نه در جهت منافع شخصی بلکه در جهت منافع عموم بزنند و باید راه تعامل با انها باز شود.

این فعال سیاسی گفت: نکته دیگری که وجود دارد این است که بچه های اصلاح طلب زحمات فراوانی کشیدند و سعی کردند به یک سری مناسبت ها نظم دهند ولی گستردگی استان و پیچیدگی آن بیش از توان فردی افراد و حتی جمعی غیر نهادینه است ، از این رو بارها دیده ایم نمایندگان شهرستانها ارتباط با مردم را در مجلس سازماندهی کرده اند و در منطقه رفت و آمد دارند و مواضع افراد مختلف را شنیده و تصمیم درست را اتخاذ می کنند.

وی گفت: ترکیبات افراد که مبتنی بر گرایشات متفاوت است بسیار مهم می باشند، زیرا داشته ایم برخی سلیقه های متفاوت در برخی شهرستانهای کشور روی منافع استان و منطقه که حتی نه تنها تضادی با منافع ملی نداشته بلکه هم منافع منطقه ایی دیده شده و هم ملی و طبیعتا تعامل با افراد منتخب و با مردم به شکل منظم و در برهه های زمانی صورت گرفته است و بعد از اینکه منتخبین بدون توجه به سلیقه های سیاسی در تشکل ها حضور می یابند و سعی می کنند مطالبات معوقه مردم را در منطقه خود برآورده کنند بسیای از مواقع در جهت حتی منافع ملی و گاهی با منافع ملی هم نوایی داشته اند که در این راستا استانهایی همچون کرمان و اصفهان در این زمینه بسیار کار کرده اند.

پیش بین در پایان با اشاره به اینکه امیدواریم در دهم اردیبهشت انتخابات به نحوی باشد که پیامدهای منفی حذف گسترده کاهش یابد گفت: آرزو دارم مردم در انتخابات مشارکت کنند، زیرا مشارکت بالا می تواند بهترین انتخاب را به ارمغان بیاورد.