یک جامعهشناس گفت: استان خوزستان پس از جنگ تحمیلی تاکنون دچار یک ضعف مدیریتی بوده و نتوانسته است مساله حاشیهنشینی را شناسایی و ابعاد آن را درک کند و بنابراین برنامه و سیاسی جهت توانمندسازی و ساماندهی حاشیهنشینی در اطراف شهرهای بزرگ اتخاذ نشده است.
به گزارش ایسنا ، دکتر علیحسین حسینزاده با اشاره به تاثیر حاشیهنشینی بر فرهنگ شهری، اظهار کرد: سابقه حاشیهنشینی در ایران به دوران پیش از انقلاب بازمیگردد. در آن زمان با گسترش فعالیتهای نفتی و افزایش قیمت نفت، شاهد مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ بودیم و آن دوره، دوره اول حاشیهنشینی در اطراف شهرهای بزرگ ایران است.
خوزستان نتوانسته حاشیهنشینی را شناسایی و درک کند
وی افزود: رشد افزایش قیمت نفت موجب شد که اقدامات خدماتی و صنعتی در شهرها شکل گیرد که موجب ایجاد برخی کارخانجات در شهرهای بزرگ از جمله تهران، اصفهان، اهواز و تبریز شد؛ در این مقطع به دلیل مهاجرت گسترده به شهرها و عدم پاسخگویی امکانات شهری به این مهاجران، زمینههای شکلگیری اولین موج مهاجرت در اطراف شهرهای بزرگ ایران ایجاد شد.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز با اشاره به موج دوم مهاجرت که پس از انقلاب شکل گرفت، عنوان کرد: در شهر اهواز یکی از مسائل مشهود و مهم مهاجرت و حاشیهنشینی، جنگ تحمیلی است. تخریب روستاها و مشکلاتی که برای روستاییان در پی جنگ به وجود آمد، موجب شد بسیاری از مردم شهرها و روستاهای خوزستان به شهرهای امن مهاجرت کنند؛ بدین ترتیب دومین موج مهاجرت به شهر اهواز شکل گرفت و حاشیهنشینی را در این شهر تشدید کرد.
وی افزود: امکانات شهر پاسخگوی تمام مهاجرانی که وارد شهر اهواز میشدند، نبود و از سوی دیگر نیز سایر شهرهای استان خوزستان از جمله ماهشهر و دزفول، امکانات چندانی جهت جذب مهاجران نداشتند بنابراین این شهرها کمتر دچار حاشیهنشینی شدند.
حسینزاده با اشاره به موج سوم مهاجرت پس از جنگ تحمیلی، گفت: به دنبال سیاستهای اقتصادی دولت سازندگی که بیشترین توجه آن به بافت و قشر متوسط و شهرنشین بود، امکانات و اعتبارات به شهرهای بزرگ سرازیر شد و در کنار آن با انجام اقدامات عمرانی و سوق دادن اعتبارات به شهرها، برخی دافعهها در مناطق روستایی و شهرهای کوچک دلیل ایجاد شد.
دانشیار دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی دانشگاه شهید چمران اهواز ادامه داد: در این دوره نیز مهاجرت از شهرها و روستاهای کوچک به شهرهای بزرگ را شاهد هستیم. همچنین به دلیل وجود جاذبههایی مانند اشتغال در شهرهای بزرگ و وجود دافعههایی در شهر و روستاهای کوچک از جمله عدم اشتغال و امکانات بهداشتی و سایر موارد، موجب تشدید مهاجرت و در پی آن حاشیهنشینی در اطراف شهرهای بزرگ شد.
رییس دانشگاه علمی کاربردی خوزستان بیان کرد: در یک مهاجرت یا نقل مکان در صورتی که این مهاجرت آرام انجام شود، شهرها نیز میتواند در راستای آن به تدریج امکانات را برای مهاجران فراهم کنند.
وی افزود: در مقابل، هنگامی که مهاجرت به صورت موج انجام شود، شهر و نهادهای شهری حتی اگر دارای امکانات و موقعیتی قوی نیز باشند، نمیتوانند به سرعت امکانات لازم را برای مهاجران فراهم کنند.
حسینزاده اظهار کرد: شهر اهواز، از کلانشهرهایی است که دچار هر سه موج مهاجرت از جمله موج پیش از انقلاب، پس از جنگ تحمیلی و موج سوم در دوران دولت سازندگی شده است.
این جامعهشناس ادامه داد: امکانات شهر اهواز در هر سه موج مهاجرت، پاسخگوی ورود تعداد بسیار مهاجران به شهر نبوده است و این موضوع موجب گسترش حاشیهنشینی در اطراف شهر اهواز شد. همچنین وجود برخی جاذبههای صنعتی شهر اهواز و مشکلات استانهای همسایه از جمله استان ایلام، لرستان و چهار محال و بختیاری که ساختار و بافتی کشاورزی دارند و امکانات این استانها نیز پاسخگوی جمعیت آنها نبوده، موجب شد که مهاجرت تعدادی از ساکنان این چند استان را به شهر اهواز شاهد باشیم.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز عنوان کرد: افرادی که به شهر اهواز مهاجرت میکنند، موجب افزایش قیمت کالاهای مختلف میشوند که این موضوع به تدریج موجب افزایش قیمت خدمات، زمین، بهداشت، خوراک و سایر موارد میشود.
وی افزود: مهاجرانی که جهت اشتغال به شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند، معمولا از اقشار پایین جامعه هستند، بنابراین سرمایهای جهت خرید و امکانات شهری ندارند و در اطراف شهرهای بزرگ از جمله شهر اهواز سکونت میکنند که برخی از این سکونتگاهها غیررسمی بوده و در چارچوب طرح جامع شهری نیست؛ اکنون شهر اهواز نیز با این مشکل روبهرو است.
حسینزاده بیان کرد: عدم ساماندهی وضعیت حاشیهنشینی و مهاجرت به شهرهای بزرگ توسط مدیریت شهری، به یک دوره بازنمیگردد و باید در این پروسه به ویژه در بازه جنگ تحمیلی، سیاستگذاری و برنامهریزی جهت ساماندهی حاشیهنشینی انجام میشد.
وی ادامه داد: استان خوزستان پس از جنگ تحمیلی تاکنون دچار یک ضعف مدیریتی بوده و نتوانسته است مساله حاشیهنشینی را شناسایی و ابعاد آن را درک کند و بنابراین برنامه و سیاسی جهت توانمندسازی و ساماندهی حاشیهنشینی در اطراف شهرهای بزرگ اتخاذ نشده است.
این جامعهشناس با اشاره به وضعیت حاشیهنشینی در شهر اهواز گفت: آماری که اکنون در بحث حاشیهنشینی در اطراف کلانشهر اهواز مطرح میشود، غیررسمی است، با این حال، این آمار از اسکان 200 هزار تا 400 هزار حاشیهنشین در اطراف کلانشهر اهواز خبر میدهد.
وی عنوان کرد: مهمترین وظیفهای که برنامهریزان استان خوزستان به ویژه شهرداری اهواز در این زمینه بر عهده دارد، انجام مطالعه علمی درباره مساله حاشیهنشینی به وسیله دانشگاهها و کارشناسان شهرداری است. بنابراین اولین گام، شناسایی وضع موجود است و عدم شناسایی موضوع، موجب عدم حل مساله حاشیهنشینی میشود.
حسینزاده ادامه داد: اقدام و عمل در زمینه رسیدگی و بررسی حاشیهنشینی در اطراف شهر باید مبتنی بر شناخت و شناسایی باشد و در کنار آن شناسایی ابعاد موضوع نیز باید به صورت علمی انجام شود. پس از آن نیز باید اقداماتی جهت ساماندهی وضعیت حاشیهنشینی انجام داد.
وی اظهار کرد: حاشیهنشینی یکی از عواملی است که سایر مشکلات یک شهر بزرگ را تشدید میکند و در دستهای از آسیبهای اجتماعی قرار دارد که به سرعت بر سایر آسیبها، افزایش و رشد آنها تاثیر میگذارد.
این مدرس علوم اجتماعی با اشاره به مطالعاتی که در خارج از کشور و در ایران در زمینه حاشیهنشینی انجام شده است، گفت: تمامی مطالعات اذعان میکند که میانگین شاخصهای آسیبهای اجتماعی در مناطق حاشیهنشین بیش از میانگین و متوسط شهرها است و سایر شاخصهای مناطق حاشیهنشین از جمله اشتغال، تحصیلات و تخصص نیز میانگینی به شدت پایینتر از مناطق شهری دارند.
وی افزود: بنابراین شاخصهای مثبت در مناطق حاشیهنشین میانگین پایینتری دارند و نرخ آسیب نیز در مناطق حاشیهنشین بیشتر است. در نتیجه لازم است مدیریت شهری که بخش عمده آن در حوزه شهرداری اهواز است، با تلاش سایر ارگانها جهت ساماندهی و توانمندسازی مناطق حاشیهنشین گام بردارد.
رییس دانشگاه علمی و کاربردی خوزستان عنوان کرد: اکنون در تمام دنیا علاوه بر به کارگیری سیاستهای مقطعی، کوتاهمدت و بلندمدت جهت ساماندهی حاشیهنشینی در اطراف شهرهای بزرگ، در ارتقا و توانمندسازیهای مناطق حاشیهنشین تلاش میشود. بنابراین لازم است در شهر اهواز نیز اقداماتی در زمینه رسیدگی به مشکلات حاشیهنشینی انجام شود.