سى سال قبل، زمانى که بهرام بیضایى در محلات فقیرنشینِ اهواز به دنبال بازیگر مى گشت، پسربچه سیه چرده و ریز نقشى...
شوشان: سى سال قبل، زمانى که بهرام بیضایى در محلات فقیرنشینِ اهواز به دنبال بازیگر مى گشت، پسربچه سیه چرده و ریز نقشى را انتخاب کرد که نامش عدنان عفراویان بود.
بعد از درخشش در آن فيلم، ديگر كسى سراغى از عدنان نگرفت. در واقع خودش هم حضور روى پرده سينما را نمى خواست چون حرفه و خاستگاه اجتماعى اش، چيز ديگرى بود.
او سالهاست يك دكه سيگار فروشى دارد و جديدا نيز با راه اندازى يك مغازه فلافل فروشى، زندگى اش را مى چرخاند. با گذشت سالها از "باشو" براى عدنان، فقط يك خاطره باقى مانده و پوسترى كه روى دكه اش زده و البته سى دى فيلم مذكور را، كه به قيمت پنج هزار تومان مى فروشد.
حالا حتى كسانى هم كه فيلم «باشو غريبه كوچك» را نديده اند از روى كنجكاوى سرى به دكه باشو مى زنند و عكسى به يادگار مى گيرند.
موقع عكس گرفتن، گرچه عدنان دستش را روى شانه ام گذاشت و به دوربين لبخند زد اما كلا عكس گرفتن را دوست ندارد چون از كاسبى اش بازمى ماند. شايد هم ابراز علاقه مردم، ديگر برايش عادى شده است!
به اين داستان، از دو زاويه مى توان نگاه كرد:
١- تيتر زد كه «بازيگر فيلم بيضايى، سيگار مى فروشد» و آه و ناله سر داد كه چرا به وضعيت فعلىِ بازيگرِ اصلىِ يكى از مطرح ترين فيلمهاى سينماى ايران رسيدگى نمى شود.
٢- تيتر زد «دكه باشو؛ جاذبه گردشگرى اهواز» و توضيح داد كه روزانه چندين نفر سراغ بازيگر فيلم «باشو، غريبه كوچك» مى روند تا با او عكس يادگارى بگيرند.