شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۳۴۳۲۶
تاریخ انتشار: ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۴
بیست‌ویکمین نمایشگاه بین‌المللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی ایران، پنجشنبه گذشته در حالی افتتاح شد که فهرست شرکت‌کنندگان در نمایشگاه نفت تهران، با اسامی شرکت‌های دوره شکوفایی صنعت نفت (در اوایل دهه ٨٠) هنوز فاصله دارد.
رضا زندی در شرق نوشت: بیست‌ویکمین نمایشگاه بین‌المللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی ایران، پنجشنبه گذشته در حالی افتتاح شد که فهرست شرکت‌کنندگان در نمایشگاه نفت تهران، با اسامی شرکت‌های دوره شکوفایی صنعت نفت (در اوایل دهه ٨٠) هنوز  فاصله دارد.

با آنکه مدیران شرکت‌های نفتی بین‌المللی در دوره پسابرجام به ایران آمدند و با وزیر نفت دیدار کردند، اما چراغ غرفه‌شان را در نمایشگاه امسال روشن نکردند. شرکت‌هایی نظیر توتال (فرانسه)، شل (هلندی-انگلیسی)، اِنی (ایتالیا)، استات‌اویل (نروژ) و بی‌پی (انگلیس) در نمایشگاه بیست‌ویکم نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی حضور نیافتند. این شرکت‌های بزرگ در اوایل دهه ٨٠ غرفه‌های بزرگی در نمایشگاه تهران داشتند. آیا دیدارِ پشتِ درهایِ بسته مدیران این شرکت‌ها با مقامات نفتی ایران و نیامدنشان به اولین نمایشگاه نفت بعد از تحریم پیام ویژه‌ای دارد؟

نمایشگاه ٢١ در قامت اولین نمایشگاه پس از تحریم نبود

برخلاف سنوات قبل، این بار نه وزیر نفت که مدیرعامل شرکت ملی نفت، نمایشگاه نفت تهران را افتتاح کرد. نمایشگاهی که هنوز از حال‌و‌هوای لغو تحریم‌ها به کلی خارج نشده است. با آنکه مدیر بیست‌و‌یکمین نمایشگاه از حضور ٨٢٦ شرکت خارجی از  ٤٠ کشور خبر داده است، اما بازدید از سالن‌های خارجی نمایشگاه نشان می‌دهد تعداد زیادی از این شرکت‌ها، ایرانیانی هستند که نمایندگی کشورهای خارجی را گرفته‌اند. برخی از ایرانی‌ها هم شرکت‌شان را در کشورهای دیگر ثبت کرده‌‌اند و به عنوان شرکت خارجی در سالن غرفه‌های خارجی نمایشگاه حضور یافته‌اند. تحریم حوزه‌های زیادی را تخریب کرده است. حتی استانداردهای نمایشگاهی ایران را. نمایشگاه بیست‌ویکم نفت ایران، در قامت نمایشگاه یک کشور نفتی از‌تحریم‌درآمده نیست.

پس از افتتاح نمایشگاه، در کنفرانس خبری مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، از رکن‌الدین جوادی می‌پرسم:

به نظر شما نیامدن شرکت‌های بزرگ بین‌المللی نفتی نظیر شل، توتال، بی‌پی، استات‌اویل و... به نمایشگاه تهران، همان‌ها که مدیرانشان با شما و وزیر نفت دیدار کرده‌‌اند، پیام سیاسی خاصی برای دوره پس از برجام دارد؟

این سؤال را باید از خودشان پرسید. ارزیابی ما این بود که بیایند. اما من با یکی از شرکت‌ها صحبت کردم گفتند که ما دیر اقدام کردیم و با عذرخواهی از این بابت اعلام کردند که سال آینده حضور خواهند یافت. از عملیاتی‌شدن برجام سه ماه بیشتر نمی‌گذرد بنابراین تصمیم‌گیری شرکت‌ها برای حضور در این نمایشگاه زمان‌بر شد. بخشی هم ناشی از ابهام‌هایی بود که در رسانه‌های داخلی و خارجی (پس از برجام) ایجاد شد.

دلایل واقعی نیامدن شرکت‌های بزرگ نفتی به نمایشگاه تهران


دلایل واقعی نیامدن شرکت‌های بزرگی نظیر شل، توتال، انی و استات‌اویل در نمایشگاه بین‌المللی نفت تهران چیست؟ آن هم در شرایطی که تحریم‌ها برداشته شده است و مدیرانشان به تهران رفت‌وآمد کرده‌اند. کاهش هزینه‌های این شرکت‌ها به‌تبع افت قیمت نفت حتما نمی‌تواند بهانه خوبی برای نیامدن این شرکت‌ها در نمایشگاه کشوری باشد که تازه از تحریم درآمده، میادین نفتی و گازی دست‌نخورده‌ای دارد و آماده جذب سرمایه‌گذاری است. سه ماه از اجرائی‌شدن برجام گذشته است و بی‌تردید «دیرشدن»، دلیل کاملی برای «نیامدن» شرکت‌های بزرگ نیست. اگر به دنبال ریشه‌ها باشیم، به چند نکته می‌رسیم؛ اول) هنوز قراردادهای جدید نفتی ایران نهایی نشده است تا سمت‌و‌سوی نگاه ایران برای توسعه میادین نفتی و گازی‌اش برای شرکت‌های خارجی روشن شود. سال گذشته، مدیرعامل شرکت «انی» ایتالیا در سمینار اوپک رسما اعلام کرد اگر قراردادهای جدید نفتی ایران جذاب نباشد، شرکتش به ایران نخواهد آمد؛ دوم) مدیران شرکت‌های بزرگ بین‌المللی با وجود برداشته‌شدن تحریم‌ها هنوز به این اطمینان نرسیده‌اند که شرایط برای سرمایه‌گذاری بزرگ در ایران مهیاست. نبود اتحاد داخلی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی، جدانکردن التهاب از این فضا و تضاد صداهای داخلی برای جذب سرمایه‌های خارجی را می‌توان از جمله دلایل نبود اطمینان برشمرد؛ سوم) انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا را نمی‌توان مؤلفه‌ای غیرمؤثر در سرمایه‌گذاری شرکت‌های بزرگ بین‌المللی نفتی در ایران دانست. هر دو نامزد جمهوری‌خواه و دموکرات، که شانس زیادی برای برگزیده‌شدن توسط حزبشان دارند، موضع سختی درباره توافق هسته‌ای ایران و ١+٥ اتخاذ کرده‌اند. «دونالد ترامپ» جمهوری‌خواه قهرآمیزتر و «هیلاری کلینتون» دموکرات، دیپلماتیک‌تر به توافق هسته‌ای ایران و غرب فشار وارد کرده‌اند. «سرمایه ترسو است». پس تا از امنیتش مطمئن نباشد، نمی‌آید. شرکت‌های نفتی بزرگ بین‌المللی، جدا از شرایط اقتصادی، محاسبات سیاسی هم می‌کنند. برجام با نفت ما چه کرده است؟ ما با برجام چه کرده‌ایم!

نکات مهمی که آقای مدیرعامل تأیید کرد

«ما به تعهدهای پیش از تحریم در بخش تولید و صادرات نفت خام دست یافته‌ایم. مقدار تولید نفت خام ایران به سه‌میلیون‌و ٧٠٠ هزار بشکه در روز رسیده است که به‌زودی به سه‌میلیون‌و ٨٠٠ هزار بشکه در روز می‌‌رسد». این را مدیرعامل شرکت ملی نفت، در کنفرانس خبری‌اش در نمایشگاه نفت گفت و درباره صاردات نفت ایران پس از برجام توضیح داد: «میانگین صادرات نفت خام ایران به روزانه دو‌میلیون‌و ١٠٠ هزار بشکه در روز رسیده است. صادرات میعانات گازی هم که پیش از تحریم‌ها روزانه ٢٥٠ هزار بشکه بود به ٤٥٠ هزار بشکه در روز رسیده و امیدواریم با توسعه میدان گازی پارس جنوبی این رقم افزایش یابد». اینها از فواید توافق برجام برای صنعت نفت ایران بود. توافقی که اگر اجرائی نمی‌شد، ایالات متحده می‌‌خواست تا صفرشدن صادرات نفت ایران فشارهایش را افزایش دهد. آیا «برجام» تا امروز همه موانع پیش پای صنعت نفت ایران را برداشته است؟ موانعی که از صدقه سر تحریم‌ها، به رویه‌ای عادی تبدیل شده بود. «ما با مشکلی روبه‌رو شده‌ایم. سراغ هر مشتری‌ای که می‌‌رویم رقبایمان برای اینکه مشتریان ما را از آنِ خود کنند، به آنها مراجعه کرده و تخفیف پیشنهاد می‌‌دهند». مدیرعامل شرکت ملی نفت گفتنی‌های زیادی از مشکلات این شرکت، پس از لغو تحریم‌ها دارد: «رقابت در بخش نفت، اقتصادی و سیاسی است. در بخش سیاسی، رقیبان ما برای دسترسی به برخی اهداف سیاسی خود در منطقه، هزینه زیادی می‌‌کنند؛ از‌جمله یکی از این روش‌ها تماس با برخی شرکت‌ها و ایجاد محدودیت برای آنها در حمل‌ونقل بوده که خوشبختانه با تدابیر انجام‌گرفته، نتوانستند موفق شوند». کنایه جوادی به خبری است که این‌روزها در بازار نفت دهان‌به‌دهان می‌‌چرخد؛ عربستان سعودی برای نفتکش‌هایی که نفت ایران را حمل می‌‌کنند محدودیت‌هایی گذاشته است. نمایشگاه نفت فرصت مناسبی است برای آنان که آن‌قدر آتش اختلافات جناحی را داغ می‌‌کنند که ممکن است بخشی از منافع ملی را بسوزاند. برخی رقبای سنتی ایران در منطقه هر کاری کرده‌‌اند تا رابطه ایران با دنیا عادی نشود. همه کاری هم خواهند کرد تا جلوی عادی‌سازی پس از توافق را بگیرند. در‌این‌میان نفت، هدف است.

مشکلات شرکت‌های خارجی در معامله با ایران حل نشده است


«گازپروم» و «لوک‌اویل» روسیه و «او.‌ام.‌وی» اتریش از معدود شرکت‌های بزرگ و صاحب‌نام خارجی هستند که در سالن خلیج‌فارس غرفه گرفته‌اند. یکی از غرفه‌داران که نخواست نامی از او برده شود شرایط پس از لغو تحریم‌ها را ایده‌آل توصیف نمی‌کند: «اغلب بانک‌های اروپایی، اماراتی و خاور دور هنوز روی نقل و انتقال پول نفت و فراورده‌های نفتی ایران کار نمی‌کنند». از او می‌خواهم یک نمونه عینی بگوید: «برای مثال پول خریدار سنگاپوری فراورده ایران را باید در دوبی به صورت نقد بدهیم. بسیاری از بانکداران و طرف‌های معامله‌مان می‌ترسند دوباره تحریم‌ها برگردد». این را مدیر شرکتی می‌گوید که در خارج از ایران به ثبت رسیده و فروش نفت و فراورده کشورهای خاورمیانه فعال است: «این روزها حتی می‌ترسیم فراورده ایران را معامله کنیم. چون در دوره تحریم‌ها، بانک‌های اماراتی اگر متوجه معامله فراورده‌های ایران می‌شدند، تنها حساب بانکی را مسدود می‌کردند؛ اما الان قانون گذاشته‌اند و کل شرکت را تعطیل می‌کنند». اماراتی‌ها هم شمشیر را از رو بسته‌اند. آنها در ائتلاف عربستان برای جنگ در یمن حضور دارند. یکی از مدیران شرکت‌های نفتی خارجی حاضر در سالن خلیج‌فارس از دسترسی‌نداشتن کامل ایران به پول نقد نفت و فراورده فروخته‌شده‌اش سخن به میان می‌آورد؛ مخصوصا درباره هند و چین. گفته می‌شود جدا از شش‌میلیارد‌و ٥٠٠‌میلیون دلار بدهی هند به ایران، هندی‌ها باید دو‌ میلیارد دلار دیگر هم به ایران بپردازند. از یک منبع مطلع شنیدم که این مبلغ قرار است به صورت کالاهای موردنیاز، در اختیار ایران قرار گیرد.

آیا فراورده‌های نفتی ایران برای فروش با فراورده‌های کشورهای منطقه مخلوط می‌شود؟


در راهروهای شرکت‌های خارجی شنیدم که پس از لغو تحریم‌ها، هنوز بخشی از نفت و فراورده‌های نفتی ایران با فراروده‌های دو کشور منطقه مخلوط و فروخته می‌شود تا نقل و انتقال پول آن امکان‌پذیر باشد (نام این دو کشور محفوظ است)؛ روشی که در دوره تحریم‌ها اعمال می‌شد. اندکی بعد از مدیر امور بین‌الملل شرکت ملی نفت می‌خواهم دراین‌باره توضیح دهد:

 آقای قمصری، شما تأیید می‌کنید که بخشی از نفت و فراورده‌های نفتی ایران (بیشتر فراورده) مانند دوره تحریم با فراورده‌های برخی کشورهای منطقه مخلوط می‌شود و بعد به بازار عرضه می‌شود؟
درباره مخلوط‌کردن نفت خام، این مسئله به‌هیج‌وجه صحت ندارد. درباره مخلوط‌کردن فراورده‌های نفتی ایران هم از قدیم‌الایام باید بگویم که این مسئله مرسوم بوده است؛ چراکه کیفیت فراورده‌های نفتی ایران مرغوبیت بیشتری دارد و خریداران خودشان در بعضی موارد، آن را با فراورده‌های سایر کشورها مخلوط کرده‌اند. شرکت ملی نفت در این مورد هیچ دخالتی ندارد و موضوع هم به خاطر مرغوبیت است، نه مسائل مالی.

 برخی معامله‌گران می‌گویند گرفتن پول ایران در امارات سخت شده و به‌همین‌دلیل فروش برخی فراورده‌های نفتی ایران به شرکت‌هایی که از طریق دفتر امارات‌شان خرید می‌کنند دشوار شده است. جدا از آن آیا پنج‌‌میلیارد‌و ٢٠٠‌میلیون دلار ایران که نزد شرکت اینوک امارات بود، به کشور منتقل شده است؟

درباره نکته اول باید بگویم به دلیل آنکه مصارف دلاری‌مان کم شده است، ترجیح می‌دهیم پول‌مان را به یورو بگیريم. نقل و انتقال یورو هم از طریق بانک‌های EIH آلمان، BCP سوئیس و هالک‌بانک ترکیه انجام می‌شود؛ البته این را هم نمی‌توان نگفت که برخی شرکت‌ها هنوز ترجیح می‌دهند روش‌های دوران تحریم را اعمال کنند؛ چون می‌گویند به بانک‌ها اعتمادی نیست؛ هرچند روش‌های جدید هم پیشنهاد شده است.

مشکلات حل‌نشده نفت در نمایشگاه نفت تهران علنی می‌شود


«مشکلات بانکی هنوز هست. بانک‌های خارجی می‌گویند پول‌های آزادشده ایران باید برسد تا بتوانند پرداخت کنند. پول‌های تحت تحریم خیلی سخت و دیر آزاد می‌شوند». این را مدیر دفتر ایران شرکت TUBOS اسپانیا می‌گوید، شرکتی که تولیدکننده لوله‌های انتقال نفت است. از او می‌خواهم یک مثال عینی بزند: «٤٠٠ ‌هزار یورو پول جنسی را که فروخته بودیم، قبل از عید خریدار ایرانی واریز کرد. اما چهار هفته با تأخیر به دست ما رسید. سوییفت کار می‌کرد اما منابع آزاد نشده بود». به سراغ یک شرکت ایتالیایی می‌روم. LVF ایتالیا تولیدکننده شیرآلات صنعتی است که در فازهای ١٥، ١٦، ١٧، ١٨ و... به کار گرفته شده است. یکی از مسئولان این شرکت که مایل نیست نامش برده شود، می‌گوید: «نقل و انتقال پول، پس از برجام هنوز درست کار نمی‌کند. یک حساب در یکی از بانک‌های چین معرفی کرده‌اند. بازکردن حساب در آنجا آسان است اما خارج‌کردن پول از آن، کار بسیار سختی است». او به نکته جالبی اشاره می‌کند: «اگر بخواهیم پولمان را در آن بانک چینی بگیریم، ٩ تا ١٠ درصد ریزش می‌کند. شش تا هفت درصد آن را کارفرما قبول کرده و سه تا چهار درصد پول را هم ما باید ضرر کنیم. حالا یک‌سری شرکت‌های دلال درست شده‌اند و راهکار نشان می‌دهند». نمایشگاه نفت برای نمایش و چاره‌اندیشی چنین واقعیت‌هایی است. به سراغ نمایندگی یک شرکت آلمانی می‌روم. با احتیاط فراوان حرف می‌زند اما می‌گوید: «ما هم هنوز اعتبار اسنادی دریافت نکرده‌ایم». شرکت‌های فرانسوی هم با مشکل نقل و انتقال پول پس از برجام روبه‌رو‌ هستند. کسی که به عنوان نماینده شرکت Group Genouyer پشت میز ایستاده، یک مثال عینی درباره مشکلات نقل و انتقال پول می‌زند: «این شرکت عید سال گذشته ١٠٠‌ هزار یورو جنس به ایران فروخت. اما مدیرعامل جدید شرکت ترجیح می‌دهد مشکلات کاملا حل شود بعد با ایران کار کند». این شرکت فرانسوی، پایپ و لوله اتصالات و شیرآلات نفتی تولید می‌کند و در وندورلیست شرکت نفت قرار دارد. نمایندگی شرکت «دلینگر» آلمان در خاورمیانه هم مشکلات انتقال پول را برای معامله با ایران تأیید می‌کند. «چون شرکت آلمانی است نمی‌توانیم مستقیم با ایران کار کنیم. انبار در دوبی است و باید به اسم یک شرکت ایرانی، پول‌ها را ردوبدل کنیم». همه این مطالب را بعد از سؤال تأکیدی من درخصوص حل مشکلات بانکی پس از برجام گفته‌اند.

یک شرکت نمایندگی آلمانی فروشنده روغن‌های صنعتی هم به «شرق» می‌گوید: «ما همچنان از طریق صرافی پول جابه‌جا می‌کنیم. بعضی روغن‌ها و گریس‌ها را هم نمی‌توانیم به ایران بفروشیم. چون افزودنی‌های آمریکایی دارد». حالا سؤال ساده این است. مسئولان باید مشکلات پس از برجام را حل کنند یا اینکه مدام درگیر فشارهای داخلی باشند. «نفت ایران ملی است».

واسطه قبل از اجلاس اوپک؟ ؛ BP در تهران


مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران پس از ملاقات با مدیران شرکت بریتیش پترولیوم در حاشیه نمایشگاه تهران، از گشایش دفتر شرکت BP در تهران در تابستان سال جاری خبر داد. رکن‌الدین جوادی همچنین از احتمال همکاری با توتال برای ساخت پروژه ایران ال‌ان‌جی سخن به میان آورد. نایب‌رئیس اول شرکت زیمنس هم به سایت خبری وزارت نفت گفت: «زیمنس آمادگی دارد تا به صنعت نفت و گاز ایران در حوزه برق، اتوماسیون و دیجیتالیزه‌کردن تأسیسات کمک کند». در دو روز گذشته خبرهای زیادی به نمایشگاه بیست‌ویکم نفت آمده است. مدیر امور بین‌الملل شرکت ملی نفت از واردات ١٢‌میلیون لیتر بنزین از ابتدای امسال خبر داده است. مدیرعامل شرکت ملی نفت به آمادگی ایران برای حضور در مجامع بین‌المللی برای سیاست‌گذاری برای بازار نفت، تنها پس از رسیدن به سهم تولید و صادرات نفت به میزان قبل از تحریم‌ها، اشاره کرده و از برگزاری مناقصات جدید نفتی ایران در تیرماه سال جاری سخن گفته است. دراین‌میان هم ورود گاز میدان گازی سلمان به عسلویه تأیید شد؛ همان گازی که قرار بود تحویل کرسنت شود و به امارات برود. جوادی گفت که ایران نفت روی آب ندارد و تولید گاز آزادگان‌جنوبی به ٨٠‌هزار بشکه در روز می‌رسد. دیروز همچنین وزیر نفت عمان برای بازدید به نمایشگاه نفت آمد. عمانی‌ها به واسطه‌گری مشغول‌اند. آیا او آمده است تا قبل از برگزاری اجلاس اوپک دوباره نقش یک واسطه را ایفا کند؟!

فرصت یک‌ساله زنگنه


امروز قرار است مقامات دولتی به نمایشگاه نفت بیایند. زنگنه ‌تنها یک ‌سال فرصت دارد که قراردادهای نفتی را باوجود صداهای مختلفی که بلند می‌شود، برای امضا روی میز بگذارد. حتی اگر وعده وزیر نفت برای نهایی‌شدن قراردادها در ماه‌های اردیبهشت، خرداد و تیر محقق شود، مذاکرات قراردادی حداقل دو، سه‌ماهی طول خواهد کشید. آن‌وقت معلوم نیست تا پایان دولت یازدهم چند قرارداد نفتی امکان امضاشدن داشته باشد. آیا زنگنه به اهدافی که برای وزارت نفت تعریف کرده است، خواهد رسید؟

هدفی که برای نفت طراحی شده است


به خرداد سال ١٣٩٣ می‌رویم. وزیر نفت برنامه‌های وزارتخانه‌اش را برای تحقق اقتصاد مقاومتی اعلام کرد. بر اساس برنامه اعلامی از سوی زنگنه، ظرفیت تولید نفت خام و میعانات گازی تا انتهای سال ١٣٩٦ باید به پنج‌میلیون‌و ٧٠٠ هزار بشکه در روز برسد. از این مقدار حداقل ٧٠٠ هزار بشکه در روز نفت خام باید در میادین مشترک غرب کارون تولید شود. یک میلیون بشکه هم باید از تولید میعانات گازی با اولویت پارس‌جنوبی به ‌دست‌ آید. مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران در روزهای پایانی فروردین‌ سال جاری درباره میزان تولید نفت ایران گفته بود: «تولید نفت خام ایران هم‌اکنون از مرز سه‌میلیون‌و ٥٠٠ هزار بشکه در روز فراتر رفته است». اگر سهم تولید یک میلیون بشکه‌ای میعانات گازی را از سبد پنج‌میلیون‌و ٧٠٠ هزار بشکه‌ای برنامه تعریف‌شده کنار بگذاریم معنایش این است که تا یک سال و ١٠ ماه دیگر باید یک‌میلیون‌و ٢٠٠ هزار بشکه به تولید نفت خام ایران اضافه شود. با شرایط فعلی آیا چنین هدفی محقق‌شدنی است؟

آنچه مردم باید از وزارت نفت بدانند!


اینکه چرا شرکت ملی نفت و وزارت نفت، خبر مستقل امضای قرارداد فروش روزانه ٧٠ هزار بشکه (با لحاظ بندهای قراردادی قابل افزایش تا ١٠٠ هزار بشکه) به شرکت «هیوندایی اویل بانک» را که هفته پیش امضا شد، به تفصیل رسانه‌ای نکردند، سؤال بی‌پاسخی است! خصوصا در میان خبرهای گاهی تکراری نمایشگاه نفت؛ آن هم در شرایطی که فشار بر دولت و وزارت نفت درباره دستاوردهای برجام فزونی یافته است. اینکه وزیر نفت به‌طور کلی بگوید: «فروش نفت و میعانات گازی ایران به کره‌جنوبی با ٣٠٠ هزار بشکه افزایش در روز به ٤٠٠ هزار بشکه رسیده است»، کفایت نمی‌کند.پس از برجام هر روز بر تعداد تفاهم‌نامه‌های نفتی و اقتصادی افزوده شده است؛ اما کیست که نداند «تفاهم‌نامه قرارداد نیست». چه بسیار تفاهم‌نامه‌های مهمی که امضا شدند؛ اما فقط روی کاغذ ماندند و هیچ‌وقت به اجرا نرسیدند. نمونه‌اش را می‌خواهید؟ تفاهم‌نامه صادرات گاز به اتریش با شرکت OMV در اواخر دولت اصلاحات را به یاد بیاورید. چه شد؟ «اجرائی نشد»؛ پس بسیاری از جوانب حکم می‌کند تا وزارت نفت، قراردادهای مهمی مانند صادرات میعانات گازی در پساتحریم را با ظرافت و صراحت تفصیلی منتشر کند. نمونه قراردادی که هفته گذشته در وزارت نفت منعقد شد و در هفته‌های قبلش هم مسبوق به سابقه بوده است. مردم لازم دارند اثرات ملموس برجام را بخوانند. آن هم در این روزگار سخت!
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار