امام حسین(ع )با ولادت خود جهان را نورانی ساخت و عطر حضور خود را در گیتی گستراند.
عاشقان امام حسین (ع) میدانند که تنها با شور حسینی است که میتوان شیرینی ایمان را چشید، میلاد تو، آغاز صبحی است که در آن، آفتاب به اشتیاق تماشایت پلک میگشاید تا اولین زائر هر روز تو باشد.
رهبر نهضت عظیم عاشورا از تباری است که نسل در نسل جزو انبیا و اولیای الهی بودهاند. 9 تن از حجتهای الهی از نسل امام حسین علیه السلام هستند، که آخرین آنها منجی عالم بشریت است که جهان را از عدل و داد پر خواهد ساخت.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، صبح روز سوم شعبان سال چهارم هجری، شهر مدینه میزبان کودک نورسیدهای بود که در خانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و مولا علی (علیه السّلام) چشم به جهان گشود و بعدها به «سیّد الشهداء» ملقّب شد.
این طفل نورسیده، دومین فرزند خانوادهای است که پیامبر اکرم (ص) پس از نزول آیهٔ تطهیر، بارها آنها را با عنوان «اهل بیت نبوّت» مورد خطاب قرار داده و بر آنها سلام کرده بود. مادر او فاطمه (س)، دختر پیامبر (ص) و یکی از برترین زنان تاریخ است که به جهت بلندی معرفت، فضایل اخلاقی و پاکی و طهارت، زبانزد خاصّ و عام بوده و خداوند در بیان شأن و جایگاه رفیعش، در قرآن مکرّر سخن گفته است. حضرت علی (علیه السّلام) نیز که دومین فرزند پسر خود را در آغوش میگرفت، اوّلین مسلمان، برترین دانای دین، وصیّ پیامبر اکرم (ص)، شهسوار اسلام و بالاترین سخنور عرب است که سوابقی بینظیر در ایثار و دفاع از دین خدا در سراسر دوران ظهور و گسترش دین اسلام دارد؛ تا آنجا که پیامبر (ص) به دستور حضرت حق، بارها و بارها از او سخن گفته، او را ستوده و سرانجام او را به عنوان جانشین خود معرّفی کرده بود.
اسماء بنت عمیس میگوید: «پس از به دنیا آمدن دومین فرزند حضرت فاطمه (س)، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به خانه حضرت علی علیه السلام آمدند و به من فرمودند: پسرم را نزد من بیاورید. آنگاه من کودک را به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بردم. آن حضرت در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفتند و بعد نوزاد را در آغوش گرفته به نوازشش پرداختند. ناگهان اشک از چشمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جاری شد. وقتی از علت گریه سؤال کردم، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: به یاد مصایبی که بعد از من بر این نوزاد وارد خواهد شد، افتادم. او را گروهی ستمگر به نام دفاع از اسلام به شهادت میرسانند.»
القاب امام حسین علیه السلام
با توجه به ابعاد مختلف شخصیت امام حسین علیه السلام برای آن حضرت القاب بسیاری ذکر شده که از جمله آنها عبارتند از: رشید، طَیِّب، وفیّ، زَکیّ، سعید و سیّد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اغلب امام حسین علیه السلام را با لقب «سَیِّدُ شَبابِ اَهْلِ الجَنَّه» یعنی سرور جوانان بهشت و امیرالمؤمنین علی علیه السلام آن حضرت را با لقب «سَیِّدُالشُهداء» یاد میکردند. روی هم رفته برای امام حسین علیه السلام حدود ۳۱۳ نام و لقب در مجموعه کتابهای سیره ذکر شده است که هر یک از آنها به یکی از کمالات آن حضرت اشاره دارند. برخی دیگر از القاب و کنیههای آن حضرت عبارت است از: اباعبدالله، اَبوُالاَئِمَه، السِبْطُ الثانی، الامام الثالث، التابِعُ لِمَرْضاتِ اللّه، و مُبارک و.......
شخصیت امام حسین (علیه السلام)
امام حسین همچون سایر ائمه دارای شخصیت ممتاز و عالی بودند. چند صفت از صفات کمالیه امام حسین(ع) به شرح زیر است:
حلم و بردباری
علی رغم قرار داشتن امام حسین (ع) در بحرانیترین شرایط، حلم و بردباری اجازه عرض اندام به لغزش و فرو افتادن ایشان در گودال غضب نداد چنانچه سیراب کردن لشکر حر و حتی اسبان آنها در گرمای شدید نمونهای از نمایش حُسن خُلق، حلم و کرامت آن حضرت در برابر عوامل خشم و کینه است.
عصام بن مطلق از پرورش یافتگان مکتب معاویه در مواجهه با امام حسین (علیه السلام) میگوید: وقتی او را دیدم سیمای او مرا به شگفتی وا داشت ولی نتوانستم بغض و عداوت خویش را نسبت به پدرش بروز ندهم و چنین گفتم: تو پسر بوترابی.
حضرت فرمود: ای مرد، کار را بر خود آسان ساز و سخت گیر مباش، برای تو از خدا طلب آمرزش میکنم اگر یاری بخواهی یاریات میکنم اگر کمک مالی بخواهی به تو میدهم چنانچه اگر هدایت بخواهی تو را ارشاد میکنم. عصام گوید حسین (علیه السلام) شرمندگی را از از چهرهام دریافت ضمن خواندن آیهای از قرآن در باب بخشش گفت ای مرد آیا از اهل شام هستی گفتم آری امام فرمود ای مرد بدون ترس و مضایقه خواستهها و گرفتاریهایت را با ما در میان بگذار که مرا در بالاترین درجه کمال و امید خواهی یافت.
عصام میگوید به قدری از برخورد و حُسن اخلاق امام مجذوب و دچار حیرت شده بودم که زمین پهناور چنان در نظرم تنگ شد که دوست داشتم دهان باز کند و مرا ببلعد با شرمندگی از امام دور شدم در حالی که کسی نزد من محبوبتر از او و پدرش نبود.
علم امام
عبدالله بن عمر در خصوص علم و دانش حضرت چنین اعتراف میکند: همچنان که مرغ جوجه خود را با منقار غذا میدهد حسین (علیه السلام) نیز در بیت نبوت و ولایت از سر انگشت علوم رسول الله (صلی الله علیه وآله) غذا میخورد.
فروتنی و تواضع
امام حسین (علیه السلام) روزی بر گروهی از فقرا که در حال غذا خوردن بودند گذشت و به ایشان سلام کرد آنان جواب دادند و ایشان را به شرکت در سفره و خوردن غذا خواندند امام (علیه السلام) کنار سفره آنان نشست و از غذای آنان میل فرمود آنگاه این آیه شریفه را تلاوت فرمود که: «إنَّ اللهَ لایُحِبُّ المُسْتَکْبِرین» سپس همه آنها را به خانه خود دعوت کرد و غذایی برای آنها فراهم و به هر یک لباسی عطا فرمود.
وقتی سپاهیان سنگدل بدن مطهر امام حسین(ع) را به خاک افکندند بر شانه مبارکش زخمی دیدند علت آن را از امام سجاد (علیه السلام) جویا شدند، فرمود: اثر آن انبانها که در مدینه بر دوش میگرفت و به خانههای فقرا، ایتام و بیوه زنها میبرد.
رقت قلب و مهربانی امام حسین (علیه السلام)
آن حضرت مثل سایر اهل بیت از قلبی مهربان و پرعاطفه برخوردار بودند که در این باب حکایت حضرت با اسامة بن زید خالی از لطف نیست. اسامه که آخرین فرمانده سپاه اسلام در زمان رسول الله بود و در زمان حکومت امیر المؤمنین (علیه السلام) از بیعت با آن حضرت سر باز زده بود و با آن حضرت بیعت نکرد تا سال ۵۸ هجری قمری زنده بود وی در آخر عمر شدیداً مقروض شد و پرداخت آن برایش ممکن نبود. امام حسین (علیه السلام) که از بیماری وی آگاه شده بود به عیادت وی رفت و او را غمگین یافت. فرمود: برادر چرا ناراحتی؟ اسامه گفت بدهی و قرض زیاد است و بالغ بر 60 هزار درهم میشود. حضرت فرمود: بدهی تو بر عهده من و من آن را خواهم پرداخت. اسامه گفت: میترسم قبل از ادای دینم بمیرم و امام فرمود: تو هنوز زنده خواهی بود که من قرضهای تو را خواهم پرداخت و سپس دستور داد همه بدهیهای او را پرداختند و این در حالی بود که اسامه با پدر بزرگوار امام حسین (علیه السلام) یعنی امیرالمؤمنین (علیه السلام) به مخالفت برخاسته بود و از بیعت با آن حضرت سر باز زده بود.
برجستهترین ویژگی امام حسین (ع) شجاعت و شهامت است. امام حسین (ع) شجاعت را از اجداد طاهرینش به ارث برده بود؛ چراکه در مکتب تربیتی اسلام، شجاعت و شهامت ملکه نفسانی است و نسبت آن وابسته به قوت قلب است.
حریت و آزادگی از دیگر صفات امام حسین (ع) است که در نزد مردم برجسته و روشن. و بسیاری از مردم امام حسین (ع) را با صفت حریت و آزادگی توصیف میکنند، چراکه فلسفه نهضت عاشورا با نفی حکومت ظلم و جور گره خورده است و در بیانات آن امام همام چنین است: «جد بزرگوارم رسول خدا (ص) به کشته شدنم خبر داده، به خدا قسم هرگز از خویشتن پستی و ذلت نشان نمیدهم». در این رابطه امام حسین (ع) یک جمله معروف دارند که میفرمایند: «اگر دین ندارید، آزاده باشید»
این سخن نشان از اهمیت این خصلت درونی دارد که در نزد عموم مردم باارزش تلقی میشود. امام حسین (ع) که در رأس تمام ارزشهای الهی و انسانی قطعا در بروز و ظهور صفت حریت و آزادگی نیز سرآمد روزگار است به برادرشان محمد حنفیه فرمودند: «برادرم اگر بر روی زمین هیچ پناهگاه و امیدگاهی هم نباشد، باز هرگز با یزید بیعت نمیکنم.»
تمام ویژگیهای برجسته امام حسین (ع) که به آن اشاره شد وابسته به دین داری و دین مداری ایشان است مطلب مهمی که فراتر از هر صفت اخلاقی و انسانی و شایسته است امام حسین (ع) بدان توصیف شود، فدا شدن ایشان جهت احیای دین و باورهای الهی است.
امام حسین علیه السلام و عاشورا
نهضت عاشورا به مانند انقلابی بزرگ، با هدف احیای احکام دین و زدودن انواع انحرافات دینی و سیاسی در سال ۶۱ ه به رهبری حسین بن علی علیه السلام به وقوع پیوست. آن حضرت وقتی اساس اسلام را در خطر دید، همراه یاران اندک ولی باایمان خود، به مبارزه با یزید و سپاه سنگ دل او برخاست و کربلا را در روز دهم محرم سال ۶۱ ه به صحنه درگیری حق و باطل و روز جان بازی و فداکاری در راه دین و عقیده تبدیل ساخت؛ به گونهای که دامنه تأثیر آن تا ابدیّت کشیده شد و چنان در عمق دلها اثر گذاشت که همه ساله عاشقان حقیقت، دهه محرم و به ویژه روز عاشورا را روز اظهار ارادت به اسوه جهاد و آزادگی و شهادت قرار میدهند و به بزرگ داشت خاطره این حادثه مهم تاریخ بشر میپردازند.
احادیثی گهربار از امام حسین (ع)
جز به یکی از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسی که اصالت خانوادگی داشته باشد.
هر یک از دو نفری که میان آنها نزاعی واقع و یکی از آن دو رضایت دیگری را بجوید، سبقت گیرنده اهل بهشت خواهد بود.
بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هر ناخالصی و حیله و تزویر پاک است.
عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند.
گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است.
بخشندهترین مردم کسی است که در هنگام قدرت میبخشد.
عقل کامل نمیشود مگر با تبعیت کردن از حق.
کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد میکند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید میکند.
برحذر باشید از ستم کردن بر کسی که جز خدا کسی را ندارد.
درستکار آسوده است، بیگناه بیباک، خیانتکار ترسان و بدهکار هراسان است.
چیزی را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد.
بخشندهترین مردم کسی است که به آنکه چشم امید به او نبسته، بخشش کند.