شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۳۴۷۸۹
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۸
عبدالرحیم سوارنژاد

یادش بخیر عبدالحسن مقتدایی یگانه مرد تاریخ مدیریت استان با ویژگیهایی خاص مانند مورینیو همان مربی فوتبالی که از دیگر مربیان با حرکات و لباسهایش متمایز می شود می باشد و به دلیل علاقه اش به فوتبال انگار از وی کپی برداری نموده بود ! وی متملق نبود ولی قربانی متملقان گردید، او بعنوان نماینده عالی دولت در نقش اپوزیسیون دولت ظاهر می شود و با مهره چینی انتخاباتی آشکار نقش حزب سیاسی را ایفا می کند و علیرغم هزینه های بسیار، مهره هایش مورد اقبال مردم قرار نمی گیرند و بجای واکاوی رهنمودهای خروجی از اتاق فکرش در صدد بر می آید بداقبالی را یک تنه با عزل و نصبها ترمیم کند تا ضرب شستش را در فرجه ای که تا تشکیل مجلس دهم هست نشان دهد و خاطره کلیپ منتخب مردم شادگان به فراموشی سپرده شود.

وی غرق در رویاهایش بود و لبخند می زد و پیش می رفت و در اوج شعف از صدای نی انبان هرگز چنین روزی را بعد از نتیجه انتخابات پیش بینی نمی کرد که باید در قبال این رفتار و تصمیمات شتابزده علاوه بر مردم شیفته خدمت باید برای مقامات بالادستی که بر سر سفره شام و در کنار هم نشسته اند هم ادله ارائه کند تا قانع شوند و پاسخی غیر از تهدید به استعفا نیافت مقبولترین و زیباترین راهکاری که مسیر منطق ، تعامل،همگرایی، پیشرفت و توسعه استان را هموار می کرد و این اقدامش را می توان ممتازترین تصمیم مدیریتی وی برای بهبود شرایط دانست.

وقتی فاجعه روستای پتک جلالی به دلیل عدم وقوف و احاطه بر راهکارهای امنیتی و عدم شناخت روابط تاریخی در آن جغرافیادر بکارگیری اهرمهای پیشگیری و مدیریت بحران بوقوع پیوست! هرگز گمان نمی برد که معادلاتش در رامهرمز و باغملک به چنین پیچیدگی منتج گردد و باید راه گریزی برای پاسخگویی به وجدان خویش بیابد و از خونهای برزمین ریخته شده شرمسار گردد اما چه آسان عبور نمود .

وقتی از وضعیت اسفبار بازنشستگان خوزستانی و رنج تن رنجور آنان غفلت نمود و حاصل این غفلت هر روز بر آلام ناشی از بی تفاوتی مسئولین افزوده می شد و گاهی مرهم در اسارت باندبازی های استاندار نیزگم می شد! ودر سالی که یکی از اولویت اصلی دولت توجه به صندوق بازنشستگی کشوری است نامهربانی مضاعف و دگم شدن در اقدامات چه توجیه ای داشت؟شاید یکی از دلایل این تصمیم دولت بی حرمتی و بی توجهی استاندار خوزستان به این قشر شریف بوده است! نمی دانست که عنقریب به جرگه این دل شکستگان که معادن تجربه اند خواهد پیوست و باید انگشت ندامت به دندان گیرد .

وقتی آبادان گرایی محض بدون در نظر داشتن راهکارهای آبادانی و پیشرفت در منظری گعده دارانه، اندیشه حاکم بر مدیریت استانی بود! و گفتمان سیاسی در تحلیل رویدادهامحلی از اعراب نداشت و می دانیم که چنین اندیشه ای موجب زایش جریانات قومی و گسست اجتماعی می گردد تا ماحصل این دیدگاه شدت روشهای تقابلی جای تعامل در برخوردمطالبه گران را بگیرد و فرصتها را در این نوع تقسیم بندی نا صواب بسوزاند .

وقتی از کمبود اعتبارات سخن می گفت چون احداث و تعمیر میلیاردی ساختمان استانداری و احداث میلیاردی ساختمان سازمان مدیریت در یکی از بهترین و گرانترین مکانهای اهواز بدون در نظر داشتن اولویتها و ساخت و سازهای فراوان درحریم کارون را می دیدند کسی باور نمی کرد و به حرفها گوش نمی داد!

وقتی هجوم ریزگردها با خالی دیدن میدان بیرحمانه نفس ها را می برید و در خشکی زرد زمین خانه نشینی رجحان می یافت و مصاحبه های تصنعی هم کارساز نبود .

وقتی برویرانی بافت تاریخی شهرهای کهن چشمی نگران نمی شد و خانه های پدر بزرگ با همه میراثش مدفون گردید و لابی ها بافت را باور نداشتند و رها شدند !

وقتی آب آشامیدنی مردم را به مدیریت پروازی سپردند تا در نوش این دیار گوارا ننماید و بابطریهای آب رفع عطش گردد تا دلی برای کارون تنگ نشود! سیل را هم سوژه می سازند و اتفاق نمی دانند!
وقتی حلقه بسته مدیریتهای محفلی مانع از شکوفایی استعدادهای جوان میگردید و دلسوزان به بازی گرفته نمی شدند و حصار تنگ مدیریتی هر روز فشرده تر می گشت و اندیشه ها را محصور و زایل می ساخت . 

وقتی اعمال فشار بر رسانه های محلی مانع از بیان مطالبات مردم می شد و جهت جلوگیری از انتقاد و بزرگنمایی اقدامات کوچک خویش محفلهای رسانه ای تشکیل می شد تابرای روزنامه نگاران محدودیت ایجادگردد و فرمان برداشتن یادداشتهای انتقادی از صفحه سایتها صادر می گردید.

وقتی رشد بیماریهای خطرناک مانند سرطان بر اثر عدم توجه به طرح سلامت و مخالفت و لجاجت با ریاست دانشگاه علوم پزشکی که از متخصصان صاحب نام کشور است ولی در حلقه وی جای نداشت تهدید جدی خوزستان شد و فرار منابع و نیروی انسانی را از استان در خود داشت!.

وقتی سیاست زدگی محض در تصمیمات مدیریتی بدون توجه به ظرفیتها و منابع آشکار گشت و مشارکت را کاهش داد همراه بسیاری مشکلات و معضلات دیگر ی که ناشی از روش مدیریت یکسویه جناب استاندار بود طاقتها را طاق نمود و کاسه صبر مردم را لبریز کرد انسداد کانالهای اطلاع رسانی مانع از به گوش رسیدن فریاد می گردید ، همه این حوادث و وقایع دردناک مولود مدیریت مقتدایی بود که برای خدمت آمده بود و اما شیوه اش را نمی دانست و بالعکس هدر داد.

در این هرزروی فرصتهای پر اغراق یک پیام نهفته بود که خدا ناظر است و رضایتش را با رفتار اجتماعی مردم عیان می نماید ولی وی نگاه نکرد و نشنید و باز بر طبل لجاجت کوبیدکه این مشی جهت توسعه و آرامش استان سم مهلکی بود که چاره ای به جز بدرقه اش نیافتند و با بدرقه اش علیرغم همه تلخیهای برجای مانده همه لبخند می زدند و یکصدا گفتند : مقتدایی جام شیردال بود علیرغم تکرار اعداد اصلا ورژن نداشت، بی کت با پژو آمد و با کت در ماشین پلاک اروندی رفت خوب شد که رفت ؛ همین!

comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۲
انتشار یافته: ۳
comment
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۲/۲۳
comment
0
0
comment انصاف چیز خوبی است اگر داشته باشید.خدماتی که مقتدایی به استان کرد نه کسی تا بحال توانسته بود و نه در اینده کسی خواهد توانست.وقتی کسی میرود قدردان زحملتش باشیم ...
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۲/۲۳
comment
0
0
comment مقتدایی مردمی بود مقتدایی محبوب مردم خوزستان بود و هست مقتدایی واقعا به مردم خدمت کرد ما مردم هم هرگز فراموشش نمیکنیم و میدونیم که بهش جفا کردن و علاوه بر او به مردم خوزستان هم جفا و ظلم شد زیرا با تغییر این مرد شجاع خوزستان به عقب رانده میشود مقتدایی به مذاق بعضی ها خوش نیامد برکنارشد از دهن مردم حرف نزنید اینکه مردم با انتصاباتش ناراضی بودن ووو... مقتدایی بااین حرفا تخریب نمیشه . محبوبیتش جاودانه خواهد ماند
comment
محمدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۲/۲۴
comment
0
0
comment برادران ناشناس
اگر موافق دولت تدبیر و امید هستید پس باید از اقدام وزارت کشور در برکناری مقتدایی تمکین نمایید و اگر احمدی نژادی هستید حرفی نیست شما درست می فرمایید، موافقت با دولت اینجا مشخص می شود
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار