شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۳۵۱۱۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۰

شوشان - علمدار متولی


از جنس ما بود، بچه کوچه پس کوچه ها بود! دریبل و روپایی اش حرف نداشت.

با همه بگو بخند و سلام و علیک داشت.

سرش درد می کرد برای حضور در کمپین های حفاظت از آب و خاک و هوا و ازدیاد نسل شاهین و دراج و هوبره!

دلواپس  رود بزرگ بود و دل نگران مردمی که ریزگرد غم بر چهره داشتند و دستشان به آب نمی رسید.

چقدر آب شیرین نذر دریای شور کرده بود مقتدا، تا لنج ها دوباره برگردند به ساحل اروند.

به جوان ها و ماشین بازها یک حال حسابی داد؛ تا برای اول بار نفع اسکله و گمرک و بندر آزاد به مردم عادی هم برسد؛ و سهم کارگران بندر فقط نشود کشیدن اسکراب*!

و سر حرفش ماند قاطع و مصر و بی تخفیف، آنقدر که معلم های مدرسه شکوفه های دانش اهواز هم با ماشین نمره اروند رفتند به مدرسه!

  ساده بود و عصا در گلو نداشت؛ اگر آداب اداری اجازه می داد مثل جاشوها لباس می پوشید. ردای صدارتش همان پیراهن و شلواری بود که هربار تن می کرد و می رفت بازار عامری! کتش را همان جا توی دهات کنارکوه، جاگذاشته بود انگار، و هی جا می گذاشتش هر بار،

یادش به خیر ، چقدر شبیه "ما" بود این استاندار یک لا پیرهن و خوش رو !

علمدار متولی - 21 اردیبهشت 95

 

* اسکراب: (اشاره به یک آواز قدیمی که کارگران کشتی سازی دسته جمعی می خواندند: "از بس کشیدم اسکراب، جرمنی خونه ت خراب، جرمنی خونه ت خراب"(

comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
comment
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۲۶
comment
0
1
comment سلام خیلی متن قشنگی بود با لطافت مسایل مهم را عنوان نمودید
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار