امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - علمدار متولی
با همه بگو بخند و سلام و علیک
داشت.
سرش درد می کرد برای حضور در
کمپین های حفاظت از آب و خاک و هوا و ازدیاد نسل شاهین و دراج و هوبره!
دلواپس رود بزرگ بود و دل نگران مردمی که ریزگرد غم بر
چهره داشتند و دستشان به آب نمی رسید.
چقدر آب شیرین نذر دریای شور
کرده بود مقتدا، تا لنج ها دوباره برگردند به ساحل اروند.
به جوان ها و ماشین بازها یک
حال حسابی داد؛ تا برای اول بار نفع اسکله و گمرک و بندر آزاد به مردم عادی هم برسد؛
و سهم کارگران بندر فقط نشود کشیدن اسکراب*!
و سر حرفش ماند قاطع و مصر و
بی تخفیف، آنقدر که معلم های مدرسه شکوفه های دانش اهواز هم با ماشین نمره اروند رفتند
به مدرسه!
ساده بود و عصا در گلو
نداشت؛ اگر آداب اداری اجازه می داد مثل جاشوها لباس می پوشید. ردای صدارتش همان پیراهن
و شلواری بود که هربار تن می کرد و می رفت بازار عامری! کتش را همان جا توی دهات کنارکوه،
جاگذاشته بود انگار، و هی جا می گذاشتش هر بار،
یادش به خیر ، چقدر شبیه
"ما" بود این استاندار یک لا پیرهن و خوش رو !
علمدار متولی - 21 اردیبهشت
95
* اسکراب:
(اشاره به یک آواز قدیمی که کارگران کشتی سازی دسته جمعی می خواندند: "از بس کشیدم
اسکراب، جرمنی خونه ت خراب، جرمنی خونه ت خراب"(