امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - ماشاالله براتی
سرزمین ایران از تکثر و تراکم
قومیتی، زبانی و فرهنگی گوناگونی شکل گرفته است آنگونه که بسیاری از پژوهشگران به
ویژه درحوزه ی جامعه شناسی سیاسی از ساختار سیاسی اجتماعی و فرهنگی ایران با عنوان
موزاییک رنگارنگ یاد کرده اند. این تنوع و تکثراما، مانع از ساخت و پرورش روح ملی و
جمعی ما در این سرزمین نگردیده است واز هزاره های دور تا امروز احساس هویت و وحدت سرزمینی
ما را به پیش برده است .از نظر هویت ملی،جامه ی مامانند بسیاری از کشورهای جهان،سیال
و رقابتی است. در این سالها متاسفانه گروهی آگاهانه یا ناآگاهانه تلاش کرده اند تا
هربار به شکلی با توهین به یکی از اقوام ایرانی ، موجب آزردگی و بدبینی آنان گردند
و شور بختانه نیز همیشه از سوی دستگاه ها و سازمان های وابسته به دولت بوده است .
یکبار روزنامه ی دولتی ایران
با چاپ کاریکاتوری به هموطنان آذری ما توهین می کند و دیگر بار روزنامه کیهان کاریکاتور
با چاپ تصویری به قوم لر و بختیاری و یک روز دیگر از سوی شبکه یک سیما خسرو معتضد در
مقام مورخ تاریخ را تفسیر به رای میکند و دیگر روز شبکه 3 سیما در قالب پخش سریالی
تاریخی" سرزمین کهن"
باز هم به قوم لر و بختیاری توهین
کرده و تهمت می زند و گویا این روند اقوام آزاری در ایران دارد به یک عادت سیاسی تبدیل
می شود.در این میانه ،آنچه البته به جایی نرسد فریاد است .
دوستداران این سرزمین اگر در
مقابل نابودی آثار تاریخی و مواریث فرهنگی خود اعتراض کنند به کهنه گرایی و خرافه دوستی
و آتش پرستی متهم می شوند.اگر در برابر توهین و تهمت به باورداشت های تاریخ
ملی ایران در مقام پاسخ برآیند به شو ونسیم و پان ایرانیست بودن محکوم می شوند. براساس
این شیوه معمول و مرسوم، پاسداشت ارزش ها و تاریخ و فرهنگ قوم لر و بختیاری را نیز
همسان با قوم گرایی و واپس گرایی تعبیر خواهند کرد.اما حقیقت تلخی است که به ویژه در
دو دهه ی گذشته روند لر و بختیاری ستیزی رشد بسیاری یافته است از حذف عکس
رهبران بختیاری در انقلاب مشروطه تا تعبیر شورش بختیاریها در کتاب های درسی تاریخ برای
جانفشانی این قوم در تحولات دوران مشروطیت و...
در کمتر از 1 سال 2 بار از شبکه
ی1 و 3 سیمای ملی به قوم لر و بختیاری آنهم در برنامه های تاریخی و سریالی تاریخی"
وقایع شهریور 1320 به بعد" توهین شده است . وقتی تاریخ معاصر ما را چنین تحریف
می کنند وای بر حال تاریخ باستان و یا سده های دورتر.
در زمانه ای که همدلی و همگرایی
ملی ، برای مردم سرزمین ایران یک واجب تاریخی است گروهی که هنوز دل در گروه آموزه های
حزب خیانت پیشه توده و فرقه ی دمکرات و پیشه وری ها دارند در قالب یک سریال تاریخی
می خواهند با فرزندان راستین و وطن دوستان لر و بختیاری از در دشمنی تسویه حساب کنند
اگر سواران بختیاری به فرماندهی
رهبران فقید و بزرگ خود مرحوم حاج علیقلی خان سردار اسعد ، نجف قلی خان صمصام السلطنه
و ...در انقلاب مشروطه سینه های گشوده ی خود را به سربهای مذاب قزاق ها و نیروهای استبداد
محمدعلی شاه نسپرده بودند معلوم نبود که سرنوشت مردم ما چه می شد؟همچنین در قصد دوباره
ی محمدعلی شاه برای بازگشت از روسیه و سودای تاج و تخت ، باز هم بختیاری ها او
را به همراه آزادیخواهان شمال شکست داده و تا مرزهای شمالی تعقیب کرده و فراری دادند.1
واولتیماتم
و خطر تهدید روسیه را بی اثر گذاشتند. ملک الشعرای بهار نوشت که نایب السلطنه ناصرالملک
با روسها تبانی کرده تا محمدعلی شاه را به سریر سلطنت بازگرداند ، ولی قهرمانانی که
جنگیده و شاه اسبق را شکست داده بودند نقشه او را نقش بر آب کردند...
خائنان زین کار نبود ننگشان
کور بادا کور چشم تنگشان
بنده
و اجری خور روس اند وبس/از تمد نخواه تا الدنگشان2 ...
اگر در جریان جدایی خواهی و تجزیه
طلبی حزب دمکرات آذربایجان با حمایت دولت فخیمه روسیه جانفشانی قوم لر و بختیاری و
آزادیخواهان شمال نبود.روسیه با دسیسه و عوامل خودفروخته داخلی،آذربایجان رااز پیکره
ی ایران جداکرده بود و حالا می بایست آقای کمال تبریزی در کمال داغداری و در حسرت تمام
برای این سرزمین کهن فیلم می ساخت. برای آگاهی بیشتر سازندگان این سریال و خوانندگان
ارجمند مواردی را در پی می آورم .
1) بختیاری
،همانگونه بختیاری شد که ایران ، ایران گردید. پس جدای از خاستگاه و پیشینه ی چند هزار
ساله ایران و قوم لر و بختیاری در این فلات،موسیقی،زبان،فرهنگ،آثار باستانی کشف شده،همزادی
روح شاهنامه سروده ی سخن سرای بزرگ توس با زندگی مردم، پاسداری از تمامیت ارضی ایران
در طول تاریخ پرفراز و فرود ایران و هزاران دلیل مبرهن دیگر،صداوسیما می تواند در برنامه
ای پیرامون خاستگاه اقوام ایرانی و با حضور مورخین و باستان شناسان "صدالبته
نه از نوع خسرو معتضد" پاسخ پرسش های سازندگان ارجمند را بدهند.
2 ) اگر
سازندگان سریال "سرزمین کهن" به دنبال اثبات وابستگی رهبران و قوم
لر و بختیاری به دولت انگلیس و یا به تعبیر دیالوگ فیلم "کاسه لیس انگلیس وسگ
قنسول "بوده اند که باز هم اسناد و مدارک تاریخی بسیاری وجود دارد تا روشن
شود که روسیاهی وابستگی و خودفروختگی به بیگانه سزاوار کیست؟
اگر بختیاریها وابسته به انگلیس
بوده اند نزدیکی و همسویی مردم این قوم با آلمان ها در جنگ جهانی اول و دوم چه دلیلی
داشته است ؟ چرا چهره های روحانی و آزادیخواهانی چون ادیب السلطنه،سید حسن مدرس،علی
اکبر دهخدا،حاج محمد تقی شاهرودی،میرزا طاهر تنکابنی و...در مقابل زیاده خواهی های
روسیه جمعیتی با عنوان" کمیته دفاع ملی" تشکیل داده و نمایندگان را برای
جلب همکاری و همراهی بختیاریها به شلمزار فرستادند تا آنها را برای حمایت بیشتر ار
آلمانی ها ترغیب کنند؟.در پی درخواست آزادیخواهان"کمیته دفاع ملی" مرتضی
قلی خان به نمایندگی بختیاری ها با شرایطی از جمله، تضمین استقلال و تمامیت ارضی ایران
از سوی آلمان واتریش برای حمایت از متحدین اعلام آمادگی کرد.
ضرغام السلطنه و سردار مریم
( خواهر سردار اسعد و مادر علیمردان خان چهار لنگ3) قاطعانه از آلمان ها،پشتیبانی نمودند.لطفعلی
خان امیرمفخم در سر پل ذهاب در نزدیکی قصر شیرین از دو وزیر مختار آلمان و اتریش پذیرایی
کرد.4
سازندگان سریال "سرزمین
کهن" با دیالوگ هایی توهین آمیز بزرگان بختیاری را افرادی ، بیسواد، وابسته به
انگلیس ، مستبد و زورگو نشان می دهند و شگفتا که از زبان یک معلم توده ای "آقای
اردکانی" در اصالت هویتی و وطن دوستی بختیاریها تشکیک می کنندوبا تحریف تاریخ
به روایت وقایع ایران پس از 20شهریور سال1320می پردازند.
اسکارفن فیدرمایر نویسنده آلمانی
کتاب زیر آفتاب سوزان ایران اشاره می کند"بختیاری ها ایلی هستند که مرکز ایران
را زیر سلطه دارند و در عین حال تنها عشیره ای ایرانی هستند که برایشان مفهوم
"وطن "با مراتعشان فرقی می کند و یکی نیست.از هنگام نبردهای مشروطه طلبی،این
ایل پست های حکومتی مرکز ایران را از کرمانشاه گرفته تا کرمان در اشغال خود داشته است
. در این خدمات حکومتی ، این ها که در مقام قیاس با سایر عشایر ایران دارای جسارت و
دلیری غیرقابل انکاری هستند تا اندازه ای پای بندی به نظم و ترتیب را نیز آموخته اند.روسای
آنها را می توان در شمار باسوادترین و کارآمدترین روسای ایلات ایران شمرد."5 ریچارد
کاتم نویسنده کتاب ناسیونالیست در ایران معتقد است سردار اسعد دوم بختیاری که در سال
1286خورشیدی از اروپا به ایران بازگشت به دموکراسی لیبرالی پایبند بود.وی او
را، یک ناسیونالیست پرشور ایرانی می خواند6. ایشان معتقد است که محمدعلی شاه با تلاش
در جهت تفرقه بین او و برادرش صمصام السلطنه نتوانست مانع از اتحاد آنها و پیروزی مشروطه
خواهان گردد.
برعکس نظر سازندگان سریال
"سرزمین کهن" که سرداراسعد و خوانین بختیاری را وابسته به انگلیس می پندارند
ریچارد کاتم معتقد است که،ایلات و عشایر مرکز ایران نمایندگانی نزد کردها در کرمانشاه
فرستادند و خواستار همکاری در کنار عثمانی،آلمان و ناسیونالیست های ایران علیه روس
و انگلیس شدند.7
تاریخچه ی جدال با حزب توده
در جریان اقدامات فرقه دمکرات
آذربایجان به رهبری پیشه وری که میزان و غلظت وابستگی و" کاسه لیس بودن"آنها
به روسیه نیازی به اثبات در این نوشتار ندارد. مجاهدان و رهبران بختیاری، با کمک آزادیخواهان
شمال و قشقایی ها در جنوب،علیه رویکرد جدایی طلبانه و سرسپردگی به بیگانگان،در برابر
آن فرقه و حزب توده متحد شدند. پیمان ناصرخان قشقایی فرزند ارشدصولت الدوله "سردار
عشایر"از سرسخت ترین مخالفان انگلیس و جهانشاه خان صمصام بختیاری وعده ای از مردم
شهر و روستا درمناطق شلمزار بختیاری ونخودان سمیرم نمونه ای از اتحاد و همکاری بختیاری
ها و قشقایی هاعلیه فرقه ی دمکرات است.سران ایلات بختیاری و قشقایی عضویت جند تن از
سران حزب توده در کابینه قوام را مداخله ی سیاست بیگانگان در امور داخلی کشور
و مخدوش شدن منافع و حاکمیت ملی ایران عنوان کرده و به شدت در برابر آنان ایستادگی
کردند8. با نگاهی به تهمت ها و سیاه نمایی های روزنامه های وابسته به حزب توده در آن
دوران می شود بخشی از انتقام و باز تولید همان رویکرد توده ایها را در ذهن و زبان دیالوگ
های این سریال دید.رقابت سخت حزب توده با بختیاریها،در انتخابات دوره ی چهاردهم مجلس
شورای ملی در سال 1322 در حوزه های انتخابیه اصفهان تا خوزستان نمونه ی دیگری از ریشه
دار بودن دشمنی توده بامردم بختیاری است9.دررقابت تقی فداکار نامزد اصلی حزب توده،حیدر
علی امامی،سید هاشم الدین دولت آبادی،سیف پور فاطمی "مصباح السلطان "متحد
بختیاریها و احمد قلی خان بختیاری فرزند ارشد مرتضی قلی خان صمصام، سیاه نمایی ها و
تخریب های حزب توده در مقابل فاطمی و احمد قلی خان از آن جمله اند.احمدقلی خان صمصام
در سال 1320برای بدست آوردن زمینهای مصادره شده ی خود،کسب اقتدار دوباره ورهایی بختیاریها
ازسلطه نظامی به صحنه ی سیاست بازگشته بود.او موفق شد بر کل مناطق بختیاری از دزفول
در غرب،تا چهارمحال و بختیاری در شرق،واز رامهرمز در جنوب،تا فریدن در شمال تسلط یافته
و نیروهای ژاندارمری را از سرزمینهای بختیاری بیرون راند. در پایان انتخابات،احمدقلی
خان بختیار از شهرکرد،سیف پورفاطمی از نجف آباد و محمدتقی خان اسعد دایی احمدقلی خان
که به تازگی و پس از1 سال زندانی به تازگی رهایی یافته بود از دزفول به مجلس راه یافتند.10
تخریب و تبلیغ توده ایها و فرقه
دمکرات از شهریور 20 به بعد به ویژه از سال 1322 علیه عشایر و ایلات مرکز"بختیاریها"
و جنوب ایران گسترده و سازماندهی شد.به موازات آن پهلوی دوم نیز همانند دوران رضا شاه
با ایلات مرکز و جنوب ایران به ویژه پس از ملی شده صنعت نفت با خشونت و دشمنی تمام
برخورد کرد.اما اگر به وقایع پس ازشهریور1320 نگاهی بیندازیم روشن خواهد بود که در
برابر موج اقدامات حزب توده بختیاری ها و قشقایی ها چه هزینه هایی را متحمل شدند اما
هیچگاه پا پس نکشیدند.
در مقابل خشونت و برخورد قهری
حاکمیت پهلوی دوم،همسویی و اتحاد ایل قشقایی و بختیاری و تشکیل" نهضت مقاومت جنوب
"در راستای مبارزه با حزب توده و جریانهای تجزیه طلب فرقه دمکرات شکل گرفت .
پرداختن به موارد یاد شده برای
اشاره به ریشه دار بودن مخالفت حزب توده و جریانهای تجزیه طلب، با بختیاریها و
پاسداران تمامیت ارضی و وطن دوست ایران بود که،در جریان ملی شدن صنعت نفت به رهبری
دکتر محمد مصدق نیز شاهد صف کشی و تبلیغات توده ایها علیه بختیاری ها و قشقایی هابوده
ایم و هر دو ایل ساکن در مرکز و جنوب ایران هزینه های بساری را به جان خریدند وبا خیزش
ملی مردم همگام ماندند و "هسته های قدرتمند بی شماری در ایل بختیاری و سرشناس
ترین سران بختیاری از دکتر مصدق هواداری و پشتیبانی کردند"11
سازندگان سریال "سرزمین کهن" برای آنکه غلظت و افزایش وابستگی خوانین بختیاری به انگلیس را به بیننده القاء کنند و دیالوگ توهین آمیز"کاسه لیس انگلیس بودن"را مداوم در ذهن بیننده تکرار کنند،خدمتکاران منزل خان بختیاری را هندی نشان می دهند. حال آنکه خسرو معتضد همفکر و همکار آقایان و صاحب کرسی در شبکه 1 سیما که سال گذشته همین رویکرد را در برنامه ی به اصطلاح تاریخی خود، نشان داده است در کتاب "مثل ثریا گریه خواهم کرد" حکایتی را نقل می کند که مرغ پخته را نیز به خنده وا می دارد و نشان می دهد برخی تاریخ را هر آنگونه که دوست دارند می نویسند و می خواهند.
ماشاالله براتی/ ایذه