امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
*آقای اسماعیلی چطور شد که به سمت اجرا آمدید؟
-در سال 71 برای اجرا تست دادم و به عنوان مجری در سازمان صدا و سیما انتخاب شدم. قبل از آن و در سال 69 تست دوبلاژ داد بودم و پس از قبولی، به صورت کارآموز مشغول به کار بودم. چندی بعد مشغول خواندن برای دانشگاه و کنکور شدم و به همین دلیل فعالیتهایم در حوزه دوبله را کنار گذاشتم و توسط یکی از دوستانم به اجرای تلویزیونی معرفی شدم. در حقیقت از بازیگری تئاتر به سمت اجرا آمدم. هر کدام از این شاخهها یک شغل واحد به شمار میآیند و من نیز دوست دارم یک شاخه انجام دهم.
*شما از اولین مجریهایی بودید که برنامههای نوجوان محور اجرا کردید. بعد از مدت زمان 10 سال که از پخش این دست برنامهها گذشت، همه برنامهسازان به یکباره این قشر سنی را فراموش کردند. میخواهم بدانم به عنوان فردی که شروع کارهایش با این سبک برنامهها رقم خورده است،در حال حاضر دغدغهای در این زمینه دارید؟
-بعد از برنامه «نیمرخ» کارهای دیگری را به عنوان تهیه کننده و کارگردان در دست داشتم که یکی از آنها برنامه «آبینه» در سال 75 در شبکه تهران بود که مجری طرح، کارگردان و مجری برنامه بودم. برنامه «بچههای ایران»، «تا آسمان ایران»، «بوم سفید» را در شبکه جام جم کار میکردم. به عنوان برنامه ساز تلویزیونی همیشه این دغدغه با من همراه بوده است و جای خالی برنامه کودک و نوجوان در تلویزیون کاملا احساس میشود.ضمن اینکه برنامههای دیگری هم در این حوزه پخش شدهاند، اما در بین شبکههای داخلی برنامهای مثل «نیمرخ» ندیدم که به این شدت جایگاه خود را بین مخاطبان باز کرده و طرفدار پیدا کند.
*دلیل اصلی این موضوع را در چه میدانید؟
-دلیل اصلی این است که تا به حال در این حوزه به شکل تخصصی کار نشده است.این را هم درست نمیدانم که به دلیل عدم رقیب در کنارمان «نیمرخ» موفق شد.ساخت برنامه نوجوان محور کاملا تخصصی است و متخصص این کار باید برنامههایی در اینباره تولید کند. در این سالها نیز هیچ برنامه موفقی در این حوزه برای نوجوان نساختیم یا لااقل برنامهای بوده که دیده نشده است. برنامه نوجوان باید خواستههای آن نسل را بیان کرده و منعکس کند. همه نوجوانان در این سنین، سرکشی و عصیانگری دارند، آنها به راحتی هر مسئلهای را قبول نمیکنند و باید آن موضوع برایش کاملا روشن و شفاف شود تا آن را بپذیرد و با آن احساس همذات پنداری داشته باشد. همه این ظرافتها وظیفه برنامه سازان را برای تولید برنامههای نوجوان محور مشکل میکند. معتقدم ساخت برنامههایی از این دست به مراتب سختتر از برنامههای شبانگاهی است. برنامه نوجوان محور باید سرشار از انرژی باشد و باید برنامهساز سبک جدید و به روزی را در ذهنش داشته باشد.
*شما هم معتقدید در زمینه برنامهسازی نوجوان دچار کمبود هستیم؟
-بله، در این سالها در زمینه برنامهسازی برای نوجوان کوتاهی صورت گرفته است که از سیاست گذاریهای مدیران است.حتی دیدم که رهبری هم در بیانات خود به این مهم اشاره کردند.جا دارد یادی کنم از خاطره حضور ایشان در برنامه «نیمرخ». یکی از زیباترین خاطرههای ما در «نیمرخ» حضور مقام معظم رهبری در پشت صحنه برنامه بود که فرمودند:«از برنامههای تلویزیون، گاهی «نیمرخ» را میبینم». ایشان ابراز لطفی به من و برنامه داشتند. «نیمرخ» برنامهای بود که علاوه بر نوجوانان مورد استقبال مسئولین جامعه و اقشار مختلف نیز شد. در حال حاضر برنامههای نوجوان محور تلویزیون آنقدر کم است و در شرایطی حتی وجود ندارد، که رهبری نیز از این موضوع ناراحت شدند و عدم رضایت خود را اعلام کردند چراکه این کمبود را ایشان دیدهاند.
*چرا «نیمرخ» دیگر پخش نشد؟
-سابقه مدیریتی تلویزیون زیاد نتوانسته خاطره زیبای «نیمرخ» را ادامه دهد. در ادامه دوستان آمدند و «نیمرخ» را ادامه دادند اما باز هم نتوانست موفقیت ابتدای این برنامه را ادامه دهد. «نیمرخ» به دلیل اینکه شاید نتوانست خود را به روز کند و اینکه خواستههای نوجوانان را در برنامه منعکس کند، نتوانست ادامه داشته باشد. در کنار این موضوع تا به حال پیش نیامده که یکی از مدیران سازمان صدا و سیما بیاید و به من بگوید اسماعیلی! تو که اولین برنامه موفق نوجوان محور تلویزیون را در برههای از زمان اجرا میکردی و بعد از آن «بوم سفید» (برترین برنامه سه سال متوالی نوجوان محور تلویزیون)، برای ساخت و تولید برنامههای نوجوان محور به ما مشورت بده! در این سالها هیچگاه چنین اتفاقی در سازمان صدا و سیما برایم نیفتاده است. سوالم اینجاست که چرا تا الان هیچ پیشنهادی به عنوان مشاور به من داده نشده است؟! تمامی اینها نشان دهنده این است که وقت زیادی برای متخصصان و کارشناسان حوزه گذاشته نشده است و این احساس میشود که اگر فردی میتواند برنامه شبانگاهی بسازد،قطعا میتواند برنامه نوجوان محور را نیز تولید کند و همین مسئله هم یکی از دلایلی است که باعث شده در تلویزیون برنامه موفق در حوزه نوجوان نداشته باشیم.زمانیکه برنامهای موفق میشود، نباید بگوییم که فقط طراح و تهیه کننده آن برنامه خوب عمل کرده است، بلکه معتقدم در کنار تمامی این گزینهها، سیستمهای حمایتی باید وجود داشته باشد که اگر زمانی مشکلی در خلال کار بوجود آمد، از برنامه حمایت کند. آن زمانی که نیمرخ موفق بود یکسری افراد در کنار یکدیگر میتوانستند در موفقیت این برنامه تاثیر گذار باشند و اگر شما جزیی از این مجموعه را حذف میکردید، دیگر موفقیت سابق ادامه نداشت. کما اینکه برنامه بعد از حضور من نیز ادامه داشت اما موفقیت سابق را نداشت.
*عوامل گروه برای موفقیت «نیمرخ» تلاشی نکردند؟
-چون خودم در برنامه نبودم، نمیتوانم قضاوت درستی داشته باشم. با توجه به اینکه همه دوستان مجری برایم قابل احترام هستند،اما شکل و شمایل برنامه تغییر کرد و نگاهی که در ابتدای برنامه وجود داشت،دیگر در این برنامه دیده نشد.
*کدام یک از دلایل موفقیت این برنامه را از همه پررنگ تر میدانید؟
-آنچه که باعث شد تا «نیمرخ» در ذهنها بماند،این نبود که فقط یک برنامه برای نوجوانان باشد بلکه سبک و سیاق خاص خود را داشت که شاید اگر فقط برای جوانها و حتی بزرگسالان ساخته میشد در ذهنها میماند.فرمت برنامه به گونهای بود که میتوانست در ذهنها باقی بماند.برنامه سازی برای مخاطب نوجوان کاری کاملا تخصصی است و المانهای خاص خود را دارد که همگی آنها در ساخت و تولید این برنامه رعایت شده بود،اجرای خاص و بدیع،نوع تصویرنگاری،موسیقی خاص،متنهای خوب،کارگردانی خوب همه و همه دست به دست هم دارد تا کاری اینچنینی بروی آنتن رود.
*آن زمان که از نیمرخ رفتید و مجری دیگری جایگزین شما شد،ناراحت نبودید؟
-برای ادامه کار،با تهیه کننده نیمرخ توافق نکردیم و تصمیم گرفتم از گروه جدا شوم.دوستان بر این باور بودند که باید تا شروع سری جدید برنامه، صبر کنم و در این یکسال در هیچ برنامهای حاضر نشوم و من این موضوع را قبول نکردم، چراکه نمیتوانستم در کارم وقفهای ایجاد کنم.بعد از «نیمرخ»،شروع به ساخت برنامه «آبینه» کردم. اما در هر حال هیچوقت به خودم اجازه نمیدهم که بگویم بعد از رفتن من،برنامه افت کرد،اما قطعا زمانیکه اجرای برنامه به عهده من نبود به این دلیل که سبک جدیدی را در اجرا ابداع کرده بودم، دیگر «نیمرخ» همان برنامهای که کامیار اسماعیلی آنرا اجرا میکرد،نشد. و مجریانی که بعد از من به این برنامه آمدند سبک و سیاق اجرایشان با من تفاوت داشت و بر همین اساس در کل برنامه تغییر کرد.
*شما سال گذشته نیز برنامه «شمعدونی» را در شبکه شما داشتید که با ادغام شبکهها این برنامه نیز تعطیل شد.
-بله،ما برنامه موفقی را در این شبکه داشتیم، اما بعد از اینکه اعلام کردند قرار است این شبکه با شبکه آموزش ادغام شود، برنامه «شمعدونی» نیز تعطیل شد. جالب بود که در اصل خبری از ادغام نبود و شبکه شما در کل منحل شد و ما نشانهای از ادغام ندیدیم! باید بگویم یکی از لذتبخشترین سالهای فعالیتم در تلویزیون در همین شبکه بود،آنهم به این دلیل که مدیر فهیمی در راس شبکه حضور داشتند و همه عوامل نیز در جهت پیشبرد برنامه فعالیت میکردند و من دلگرم بودم که تنها نیستم و ایشان از ما حمایت میکنند.لزوما یک تهیه کننده و کارگردان و مجری خوب در کنار یکدیگر نمیتوانند برنامه خوبی را بروی آنتن ببرند و این حمایت مدیران متخصص است که میتواند در جهت بقای یک برنامه تاثیرگذار باشد.
*چرا دیگر برنامهای مشابه «نیمرخ» ساخته نشد؟
-به این دلیل که مدیران بالا دستی متخصص این حوزه نبودند و شاید مجموعه عوامل دست به دست هم ندادند و متخصصین کنار هم جمع نشدند. شاید هم احساس کردند بدون مشورت با متخصصین این حوزه میتوانند کار نوجوان محور بسازند! وقتی در بخشی کم و کاستی بوجود میآید شما نمیتوانید به گردن افراد بیندازید،اما میتوانید بگویید که سیستم خوب کار نمیکند و حرف من این است که سیستم خوب کار نکرده است.
*در حال حاضر اگر بخواهیم در حوزه کودک و نوجوان به ساخت برنامه مشغول شویم،اولین قدمی که باید برداریم را چه میدانید؟
-در ابتدا باید نظرهای کارشناسی را از کارشناسان و متخصصین و افرادی که در این حوزه کار کردند، جویا شویم و بعد سیستمهای حمایتی برای برنامهسازان متخصص بگذارند تا در برنامهسازی حمایتشان کنند. در حال حاضر شرایط به گونهای است که رهبری(شخص اول کشور)، درباره خلاء برنامه نوجوان صحبت کردند. این موضوع به منزله احساس کمبود این سبک برنامهها است که ایشان ساخت آنرا به عنوان تکلیفی بیان میکنند. خیلیها بعد از «نیمرخ» برنامه نوجوان محور ساختند،اما باید ببینیم که کدام یک از آنها ماندگار شد. برخی برنامهها ساخته میشوند که مخاطب با دیدن چند دقیقه از آنها کانال را عوض میکند، معتقدم اینها برنامه تلویزیونی نیستند و در اصل برای پُر کردن تلویزیونی آمدهاند. مخاطب باید برای تماشای برنامه تلویزیونی لحظه شماری کند و دغدغه دیدن آن را داشته باشد.این را هم قبول ندارم که با وجود شبکههای مجازی ما دیگر نمیتوانیم برنامه نوجوان محور خوبی را روانه آنتن کنیم. برای مثال در کشورهای خارجی با وجود عدم محدودیت در تماشای شبکههای تلویزیونیشان باز هم مخاطبان برای تماشای خیلی از برنامههایشان لحظه شماری میکنند،آنهم در صورتیکه در آنجا ارتباطات خیلی بیشتر و گستردهتر از کشور ما است.
*یعنی میخواهید بگویید با وجود شبکههای مجازی هنوز هم میشود به ساخت برنامهای موفق که با مخاطب نیز ارتباط خوبی برقرار کند، امیدوار بود؟
-قطعا این اتفاق خواهد افتاد،آنهم برای برنامهای که قبل از شروع به آن فکر شده باشد،ایده جدید داشته باشد، از نیروهای متخصص کمک گرفته شده و با سیستم حمایتی مدیران همراه باشد.جا دارد ضمن خسته نباشید به آقای سرافراز،ورود مدیران جدید را به سازمان به فال نیک گرفته و امیدوارم در دوره مدیریتی جدید،تحولات زیادی را برای برنامهسازی در سازمان بالاخص در حوره نوجوان شاهد باشیم.
*فکر میکنید در دوران جدید مدیریتی در سازمان صدا و سیما،میتوان به ساخت برنامههای نوجوان محور امیدوار بود؟
-بله قطعا این اتفاق خواهد افتاد. کما اینکه در دورانی که برنامه «بوم سفید» را برای شبکه جام جم داشتیم با سیل زیادی از مخاطبین مواجه بودیم و هنوز که هنوز است تاثیرات این برنامه را در بین مردم و فضای مجازی میبینیم،آنهم در شرایطی که آن زمان به فضای مجازی دسترسی نداشتیم و مخاطبان ما فقط از خارج از کشور و توسط ایمیل با ما در ارتباط بودند.با توجه به تجریبات خودم میگویم که هنوز هم میشود از این دست برنامهها ساخت به این شرط که من به عنوان برنامهساز هم رغبت ساخت برنامه داشته باشم و هم اینکه شرایط برای ساخت برنامه مهیا شود تا برنامههای از پیش تعیین شده در این حوزه را بسازیم.
*برای شروع به ساخت یک برنامه نوجوان محور چه آیتمهایی برایتان اهمیت دارد؟
-ارتباط با نوجوانها در راس امور و از سیاستهای کاریام است.اگر در این حوزه به نتیجه برسیم و تمایلی بین من و مدیران سازمان وجود داشته باشد، برنامهای خواهم ساخت که خودِ نوجوان در برنامه نقش اصلی را داشته باشد.
*ورود به حوزه نوجوان مستلزم شکستن خط قرمزها است،در حال حاضر فکر میکنید فضا برای بیان معضلات مربوط به نوجوانان آماده است؟
-در حال حاضر تعدادی محدودیت در سازمان صداو سیما داریم که استفاده از تریبونهای فضای مجازی است که معتقدم باید این محدودیتها برداشته شود و به عنوان یک برنامهساز ضرورتی به ادامه دادن این دست محدودیتها نمیبینم.قطعا باید از ابزارهای روز استفاده کنیم و این امکان وجود ندارد که بخواهیم برنامهای درباره مسائل روز تولید کنیم و نتوانیم از ابزار روز استفاده کنیم و یا حتی نتوانیم نام «تلگرام» را ببریم.امیدوارم به جایی نرسیم که مجبور شویم شبکههای مجازی را فیلتر کنیم تا برنامهمان بیننده پیدا کند.این همان خودسانسوری و بزرگترین اشتباه منِ نوعی در برنامهسازی است که نتوانیم از ابزارهای روز در برنامه استفاده کنیم.
*چطور میخواهید با این موضوع کنار بیایید؟
-این موضوع یکبار برای همیشه باید در مدیریت سازمان برای برنامهسازها حل شود. هر رسانه شنیداری و دیداری مثل تیغ دو لبه است و از آن میتوان هم استفاده خوب کرد و هم استفاده بد.میبایست که آستانه تحملمان را بالا ببریم و به موضوعات مهمتری فکر کنیم و حساسیتها را نسبت به این موضوع رفع شود تا دغدغهای نداشته باشیم.
*این روزها مشفول چه کاری هستید؟
-در حال راه اندازی سایتی هستیم که بتوانیم ویدئوهای آموزندهای را در رده سنی بزرگسال و نوجوان و کودک در اختیار مخاطبان قرار دهیم. برخی از این ویدئوها برگرفته از برنامه «شمعدونی» هستند. با تعطیلی شبکه شما و این برنامه واقعا ناراحت شدم و الان حس کردم که میتوانیم این تصاویر و نکتههای آموزنده را که شامل گفتوگو با کارشناسان این حوزه بود را با هزینه خودمان در اختیار کاربران قرار دهیم.
*در حال حاضر نمیخواهید برنامهای را برای تلویزیون بسازید؟
-مشغول فکر کردن روی طرح چند برنامه هستم، اما به طور مشخص برنامهای که در حال اجرا باشد را در دست ندارم.