شوشان/ دکتر حسن دادخواه
اخیرا وزیر کشور گزارشی از آسیب های اجتماعی کشور را که گویی نتیجه یک پژوهش میدانی است به نمایندگان مجلس شورای اسلامی ارائه دادند و چنانچه وی اظهار کرده است این گزارش در دیداری با مقام معظم رهبری به ایشان تقدیم گردیده و مورد بررسی قرار گرفته است.
پیرامون علل و زمینه های بروز و ظهور آسیب های اجتماعی، لازم است تا مسئولان اجرایی و کارشناسان رشته ها و گرایش های علوم انسانی و اجتماعی اظهار نظر کنند و راه های گریز از این آسیب ها را از منظر علمی واکاوی و به مقامات کشوری و حکومتی پیشتهاد نمایند.
آنچه که در این میان دارای اهمیت ویژه و کلیدی است ضرورت و فوریت بررسی تصورات و رویکردها و برداشت های نادرست و اشتباه در مقوله امور انسانی و تربیتی و فرهنگی است که منجر به فراهم شدن زمینه های بروز آسیب های اجتماعی در جامعه امروز ما و کندی و تنبلی در درمان آنها شده است . امری که متاسفانه،وضعیت آسیب های اجتماعی در کشور ما را به وضعیت بحرانی تبدیل کرده است.
در صورت شناخت این کج اندیشی ها و کوتاه فکری ها، باید مقدمات بر طرف کردن آنها و اصلاح فکری در زمینه شناخت آسیب های اجتماعی نزد صاحبان تریبون ها و مقامات بلندپایه کشورمان فراهم شود. نگارنده بر این باور است که اصلاح این کج اندیشی ها، می تواند بطور ریشه ای و بنیادی در کاهش آسیب های اجتماعی در ایران امروز، موثر واقع گردد.
در این یادداشت به پاره ای از آن کج اندیشی ها در قالب گزاره های زیر اشاره می گردد:
1_ تلقی نادرست و ناقص از روحیه خدامحوری در حوزه امور اخلاقی و تربیتی و فرهنگی، موجب نادیده گرفتن نقش و اراده انسان ها و افراد جامعه در تعیین سرنوشت خویش می گردد و از سویی دیگر، امکان انحراف احتمالی و بیرون آمدن از مسیر حرکت انسانی را در دیدگان ما،محو و از محاسبات و ارزیابی های ما خارج می کند. همین امر،موجب نادیده شدن نشانه های آسیب های اجتماعی می شود.
بر این پایه، لازم است تا به نقش و اراده انسان ها حتی انسان های واله و خداپرست و امکان خروج ایشان از مسیر درست انسانی توجه گردد.
2_ جنبه های زیستی و مادی از جمله نیازهای معیشتی شهروندان در کشورمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی در درجه سوم و چهارم از اهمیت قرار گرفت. فرض نادرست و اشتباه سیاست گذاران و رهبران کشوری و حکومتی آن بود و هست که شهروندان جمهوری اسلامی ایران همگی و تماما سراسر وجودشان را انگیزه های خدایی گرفته است و از ظرف مادیات بیرون آمده اند. این فرض نادرست و ناقص،جنبه ها و ابعاد و نیازهای زیستی و دنیوی شهروندان را در محاسبات کلان به فراموشی سپرد. وقوع جنگ تحمیلی بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، زمینه های گسترش و تقویت این فروض نادرست را بیش از حد مورد انتظار فراهم آورد.
3_ دو قطبی اندیشیدن پیرامون انسان مومن و صالح با غیر مومن و ناصالح، این برداشت نادرست و اشتباه را نزد افراد سطحی نگر فراهم آورد که توجه به امور زیستی و نیازهای معیشتی و مادی از نشانه های دنیاگرایی و پشت کردن به جهان آخرت است و زیبنده مومنان و صالحان نیست که به این امور توجه کنند. این اندیشه نادرست،زمینه های ساده اندیشی و سطحی نگری در حل مشکلات و آسیب های اجتماعی را نزد سکانداران کشورمان فراهم آورد تا چاره ای برای آن پیش بینی نکنند.
4_ گره زدن مشکلات و آسیب های داخلی به عواملی در بیرون از کشور و نادیده گرفتن زمینه های داخلی و نادیده انگاشتن نقش سیاست های داخلی در بروز و رشد آن آسیب ها، موجب گردید تا آن آسیب ها روز به روز در کشورمان گسترش و ریشه دار شود.
5_ برخی از مسئولان و بلندپایگان کشوری و حکومتی،گمان می کردند و می کنند که صرف نام و نوع رژیم سیاسی در یک کشور و منتسب دانستن آن به خدا و پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام، نقش اصلی و پایه ای در نبودن آسیب های اجتماعی می تواند داشته باشد. به زبان ساده تر، این مسئولان می انگاشتن و می انگارند که اسلامی بودن و اسلامی نامیدن یک رژیم سیاسی به تنهایی مانع از زایش آسیب های اجتماعی در ایران می گردد و لازم نیست تا همچون کشورهای با رژیم هایی غیر مسمی به اسلام، در فکر جلوگیری از بروز آسیب های اجتماعی در جامعه ایران باشیم.
6_وجود و نمایش برخی مناسک و عبادات گروهی و جمعی در کشور مانند نمازهای جمعه و جماعت و خواندن ادعیه در ماه هایی از سال به شکل گروهی و انجام مناسکی مانند اعتکاف از سوی جمع ها و دسته هایی از مردم کشورمان و نمایش آن در سیما و رسانه های دیگر، این تصور نادرست را نزد برخی فراهم آورده که مشت نمونه خروار است و همه آحاد مردم اینگونه اند و صرف شرکت در عبادات جمعی حاکی از سلامت افراد و نبودن مشکلات و آسیب های اجتماعی و رضایتمندی آحاد مردم از وضع موجود است.
7_ جدا بینی یک پدیده زشت در جامعه و ایزوله و غیر مرتبط دانستن آن با دیگر عوامل،از جمله خطا ها و اشتباهات پایه ای در شناختن یک آسیب اجتماعی است. موضوعات و مسائل انسانی و اجتماعی در پیوندی انداموازه با یکدیگر هستند. جامعه مانند فرد،یک موجود زنده است.همانطور که یک فرد،بیمار می گردد و بد حالی او به چندین علت وابسته است،سلامت و بدحالی جامعه نیز تابع علل و زمینه های گوناگونی است. جامعه شناسان به مانند و مثابه پزشکان جامعه هستند و از این رو،برای بررسی و پیشگیری و درمان آسیب های اجتماعی بایستی مجموعه پدیده های ناهنجار را با هم مورد بررسی قرار داد و به تیم جامعه شناسان کشور اعتماد نمود.
8_ متاسفانه راه حلی هایی که سال هاست در کشورمان برای مواجهه با آسیب های اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد، راه حل هایی از نوع تنبیه و مجازات و برخوردهای قضایی و بگیر و ببند است و از این رو،نه تنها به کاهش آسیب ها منجر نشده بلکه آسیب ها را پیچیده و متنوع و زیرزمینی کرده و درمان آن چند برابر مشکل تر شده است.
به نظر می رسد که زنگ خطری که آسیب های اجتماعی امروز برای مقامات بلندپایه به صدا درآورده اند،می تواند یک فرصت و یک نعمت باشد.چنانچه این صدای خطر شنیده شود و راههای منطقی و طبیعی برای درمان آن اتخاذ کنیم می توانیم به سلامت از آنها عبور کنیم ولی چنانچه راه برخورد های قضایی و تنبیه و مشت آهنین یا محدود کردن و تنگ کردن عرصه حیات بر شهرمندان را برگزینیم و یا با بی اعتنایی به دستاوردهای عقل بشری در مجموعه علوم انسانی و اجتماعی، آنها را غربی و نقشه دشمن تصور کنیم، باید منتظر امواج سهمگین تر آسیب های اجتماعی برای کشور عزیزمان باشیم.
مثل همیشه با قلم زیبا نوشته شده .امید است مسئولین بیدار شوند و متوجه شوند بزرکترین دغدغه ملت بیکاری و تفاوت فقیر و غنی است . عدم توجه به معیشت و اقتصاد جامعه باعث بروز ناهنجاری و فقر فرهنگی می شود . متاسفانه در سطوح بالای خلاف یقه سفیدان گرچه طاهرا معرفی میشن اما هرگز علنا محاکمه نمیشوند / وقتی بیکاری باشه تفریحات سالم مهیا نباشه ناجار کجروی بوجود میاد و بدنبال آن یه سری تنبیه / و گاهی این تنبیهات اساسی و بجا نیست مثلا جوانی که پشت فرمان خودرو نشسته اگر کوچکترین خلافی مرتکب بشه بجای فرار و گریز و دنبال کردن توسط پلیس راه اگر شماره خودرو یاداشت بشه جلو خلاف بیشتر گرفته میشه که گاهی منجر به تصادف و مرگ جوانان میشه و یا برخوردهای نادرست با دست فروشان که شاغلین کاذب جامعه هستن و برخورد گاهی نادرست نیروها با این افراد
سپاس از شما جناب آقای دکتر دادخواه عزیز برایتان آرزوی سلامت و موفقیت روزافزون دارم