آخرین طرحهای انتقال آب کارون از گسترش کارخانههای آببر و کشاورزی به قیمت نابودی خوزستان حکایت دارد.
به گزارش فارس ، خلقت حکیمانه رود تمدن ساز کارون را از کوههای زاگرس و بلندیهای زردکوه، اشترانکوه و دنا در همیشه تاریخ به یکی از حاصلخیزترین و مستعدترین جلگههای جهان، جلگه خوزستان جاری کرده است، به خوزستان مهد تمدن و کشاورزی، سرزمینی که هم آب و هم خاک و هم خورشید آن کشت و زرع چهار فصل را امکان پذیر میکند. اما پروژههای افراطی انتقال آب خوزستان را به کانون داخلی ریزگرد و بیماریهای تنفسی و فقر و بیکاری تبدیل کرده است.
* انتقال آب کارون به بهانه شرب و به کام صنایع آب بر
نگاه غیر ملی و منطقه گرایانه باعث شده است تا آب سرشاخههای کارون با هزینههای گران برای صنایع آب بر و کشاورزی غرقابی در مسیر طبیعی آن در سالیان اخیر منحرف و به فلات مرکزی منتقل شود، کارخانههای فولاد و پتروشیمی و آجرپزی که همه آب بر هستند و کشت برنج در اصفهان و افزایش زمینهای کشت پسته رفسنجان که همه غیر اقتصادی هستند و صرفاً با نفوذ سیاسی در ان مناطق شکل گرفتهاند، در حالی که منطقی آن بود که در فلات مرکزی از صنایع غیر آب بر و دانشبنیان و سازگار با محیط زیست بهرهبرداری شود.
نگاهی به اظهارات کارشناسان نشان میدهد که ساخت کارخانههای فولاد آب بر که اکنون با انباشت محصولات و نبود بازار جهانی روبهرو شدند در مناطق کم آب اصفهان، یزد و کرمان خسارت بار و اتلاف سرمایههای کشور است، حال آنکه حتی اگر این کارخانهها بازار جهانی داشتند میتوانستند این کارخانهها را در سواحل بوشهر، هرمزگان و سیستان احداث کنند و نه در زادگاه برخی مسئولان با نفوذ و یا نگاهی به درآمد پسته رفسنجان بنا به اظهار اتاق بازرگانی نشان میدهد که در سالیان گذشته درآمد ناشی از فروش پسته 30 میلیارد دلار بوده و هزینه آب این پستهها 80 میلیارد دلار شده است که همگی خسارت بار است و فاجعه ملی هستند، در حالی که کشاورزی چهارفصل در خوزستان که در مسیر خلقت حکیمانه رود کارون است سراسر سود بوده و حتی باعث تثبیت خاک و کنترل ریزگردهای داخلی خوزستان میشود.
سالیان سال نگاه منطقه گرایانه باعث دریغ سرشاخههای کارون شده است به گونهای که به گفته وزیر نیرو به اندازه تراز زاینده رود از آب کارون به زاینده رود منتقل شده است، یعنی به اندازه یک زاینده رود دیگر از کارون آب به زاینده رود منتقل شده است، حالا این آب چه میشود و صرف چه صنایع آببری میشود که همیشه مسؤولان اصفهان داد از بیآبی میزنند و آب سد زاینده رود را میبندند باید در برنج کاریها و کشاورزیهای غرقابی و عدم رعایت اصول بهره وری و افزایش و گسترش کارخانههای فولاد و پتروشیمی و آجر پزی استان اصفهان پاسخ را جستوجو کرد و نه اصرار بر نابودی کارون در چهارمحال بختیاری و خوزستان.
طبق آماری که در استان اصفهان منتشر شده است، اصفهان در حال حاضر بزرگترین صنایع آب بر فولاد، بزرگترین فضاهای سبز شهری با گیاهان آبدوست، بزرگترین کارخانههای آجر پزی آب بر، بزرگترین آکواریوم خاورمیانه، دارای رتبههای بالای بزرگترین پالایشگاههای نفت و پتروشیمی آب بر و ... است.
حال این سئوال جدی مطرح است که کشاورزیهای غرقابی یکبار کشت در سال در اصفهان و کرمان و یزد با آب گران انتقالی از کارون اقتصادیتر است یا کشاورزی چهارفصل خوزستان در مسیر طبیعی کارون در جلگه حاصلخیز خوزستان که علاوه بر سودآوری بالا باعث تثبیت خاک و مهار کانونهای ریزگرد داخل خوزستان میشود یا ساخت کارخانههای آب برفولاد و پتروشیمی و... در کویر با منطق و اقتصاد مقاومتی سازگارتر است یا ساخت این کارخانههای آب بر در ساحل دریا که هم آب دارد و هم به آبهای آزاد برای صادرات محصولات نزدیکتر است.
ضمن اینکه کارخانههای آلاینده هوای شهرهای توریستی چون اصفهان را آلوده و جمعیت این شهر را افزایش میدهد.
در اینجا این سئوال مطرح است که آیا ساخت بزرگترین آکواریومها در خاورمیانه و یا مجموعههای تفریحات آبی جایشان در اصفهان و در فلات مرکزی است، اگر آب کم است پس این همه اتلاف آب؟
سئوال اساسی اینجاست که براستی نیاز آب شرب دیگر استانها چقدر است؟ آیا این همه طرح افراطی انتقال آب برای شرب است؟ نیاز آب شرب و بهداشت استان اصفهان حدود 300 میلیون متر مکعب است که این میزان از سرچشمههای اصلی زاینده رود همچون چشمه دیمه استان چهارمحال بختیاری و سرشاخههای زایندهرود و بدون نیاز به تزریق آب کارون به زاینده رود تأمین میشود، زایندهرود حدود 800 میلیون متر مکعب آورد آب به استان اصفهان دارد و این میزان بدون طرحهای انتقال آب کارون است.
* سرشاخههایی که سالهاست از کارون دریغ شدهاند
تونل کوهرنگ یک از سال 1332 هر سال بیش از 300 میلیون متر مکعب آب کارون را به زاینده رود منتقل میکند.
تونل اول کوهرنگ 36 هزار هکتار سطح زیر کشت را با آب گران انتقالی از کارون در اصفهان افزایش داد و باعث گسترش بیشتر صنایع آببر شد.
تونل کوهرنگ2 از سال 1368 هر سال بیش از 250 میلیون متر مکعب آب کارون را به زاینده رود منتقل میکند. تونل دوم کوهرنگ نیز باعث گسترش 18 هزار هکتار کشاورزی با آب انتقالی گران در اصفهان و گسترش صنایع آب بر شده است.
تونل چشمه لنگان از سال 1384 هر سال بیش از 120 میلیون متر مکعب آب کارون را به زاینده رود منتقل میکند و باعث گسترش کشاورزی با آب گران انتقالی شده است.
تونل خدنگستان از سال 1392 هر سال بیش از 40 میلیون متر مکعب آب کارون را به زاینده رود منتقل میکند.
به صورت عوامانه گفته میشود این انتقال آبها به اصفهان برای شرب بوده است، در حالی که بنا به اعلام کارشناسان استان اصفهان در افق سالهای آینده نیازمند حدود 470 میلیون متر مکعب آب بوده؛ این در حالی است که تاکنون سالانه بیش از 700 میلیون متر مکعب از کارون به اصفهان انتقال یافته است و همین اندازه هم خود زاینده رود خلقت آورد آب دارد. لذا کاملاً هویدا است که این حجم آب انتقالی به اصفهان برای صنایع آب بری بوده که نباید درآن مکان جانمایی میشد و برای کشاورزی غرقابی است که فقط با یارانههای دولتی و با آب گران انتقالی در حال انجام بوده و آب گران انتقالی برای گسترش کشاورزی در هر جا به ضرر کشور و اتلاف سرمایههای کشور است.
طرح انتقال آب سرشاخههای دز (کارون بزرگ) به گلپایگان اصفهان و سپس قمرود با ظرفیت سالانه حدود 180 میلیون متر مکعب برای آب شرب استان قم نیز از سرشاخههای دز از اشترانکوه لرستان برای تأمین آب شرب استان قم از مسیر استان اصفهان بوده و ظرفیت نهایی آن 240میلیون متر مکعب در سال است.
رود دز در بند قیر شوشتر با پیوستن به رودخانههای گرر و شطیط کارون بزرگ را تشکیل میدهد.
* تونل بیرگان، بهشت آباد و سمیرم آخرین میخها به تابوت کارون
انتقال افراطی آب سرشاخههای کارون شرایط حال حاضر چهارمحال بختیاری(سرچشمه ومسیر کارون) و خوزستان(پایین دست کارون) را بحرانی کرده، به گونهای که تخریبهای فراوانی را شامل شده است.
طبق بررسیهای میدانی، تونلها و طرحهای انتقال آب بیرگان،بهشت آباد و... باعث خشک شدن چشمه ها چهارمحال بختیاری و کوهساران زاگرس شده است.
تونل بیرگان منطقه حفاظت شده قیصری کوهرنگ را از میان خواهد برد و قطع آب و تغییر مسیر آب در طرحهای انتقال آب خسارات فراوان به حیات وحش و محیط زیست میزند.
همچنین سدهای احداثی که در پروژههای انتقال آب دیده شده است باعث گرمتر شدن مناطق برف گیر کوهرنگ و بیرگان در کوهپایه زردکوه و مناطق سمیرم در کوهپایه دنا میشود که این گرمتر شدن مناطق برفگیر تأثیر جدی در تغییر رفتار رود و ذخیره نشدن آب برای تابستانها را خواهد داشت.
طرحهای انتقال آب بیرگان و بهشت آباد و.. کشاورزی و هویت مناطق بالادست را با از میان بردن دهستانها و کشاورزی آنها از میان میبرد.
کاهش آبها به دلیل انتقال آنها از بیرگان و بهشت آباد باعث افزایش غلظت فاضلاب کارون در پایین دست خواهد شد و کارون را به بزرگترین فاضلاب تبدیل خواهد کرد، بنا به اطلاع وزیر بهداشت اکنون خوزستان گرفتار بیماریهای آمیبی ناشی از آب آلوده است.
کاهش آبهای گوارای کوهرنگ و بیرگان و بهشتآباد که از گواراترین آبهای جهان هستند باعث کاهش کیفیت آب استان خوزستان و چهارمحال و بختیاری خواهد شد، اکنون آب آشامیدنی مردم خوزستان در اهواز و خرمشهر و آبادان و... بسیار نامطلوب است و انتقال آب بیشتر یعنی بدتر شدن و غیر قابل تحمل شدن وضعیت فعلی، در بسیاری از نقاط چهارمحال بختیاری مانند لردگان آب با تانکر در اختیار مردم قرار میگیرد و در خوزستان نیز کیفیت بد آب شرب باعث شده است که مردم آب شرب را به صورت آب معدنی خریداری کنند.
کاهش آب ناشی از انتقال آبهای بیرگان و بهشتآباد وضعیت آب کشاورزی خوزستان را فاجعهبارتر از حال حاضر خواهد کرد و باعث کاهش سطح زیر کشت فعلی خواهد شد که ضربه جبران ناپذیر به اقتصاد کشور است، زیرا هم آب از زمینهای حلصلخیز جلگه خوزستان دریغ میشود و هم آب انتقالی گران برای کشاورزی غیر اصولی یکبار کشت کویر مرکزی صرف میشود، حال آنکه در خوزستان هر چهارفصل محصول خوب و مرغوب و با کیفیت تولید میشود.
ریزگردها و بیماریهای تنفسی با کاهش آب خوزستان و رطوبت خاک خوزستان افزایش مییابند و باعث مهاجرت مردم از خوزستان و افزایش بیماریها تنفسی میشوند، اکنون آمار بالای بیماری تنفسی در خوزستان بسیار بالاست و کودکانی به بیماریهای تنفسی دچار میشوند که سابقه این بیماری در خانوادههایشان نیست.
کاهش آورد آب خوزستان با تونلهای بیرگان و بهشت آباد و... علاوه بر اینکه باعث کاهش آورد کارون در اروند رود و پیشروی آب شور دریا و نابودی نخیلات میشود با اثر بر افزایش ریزگردها باعث نابودی نخلستانهای مناطق دیگر خوزستان و نابودی جنگلهای زاگرس میشود.
این شرایط فاجعه بار هم اکنون جاری است و با هر برداشت دیگر از کارون بیشتر و بیشتر خواهد شد.
* فاجعه ملی تونل بیرگان زخمی کاری بر پیکره خوزستان
تونل انتقال آب کارون از بیرگان سومین تونل منطقه کوهرنگ است که سالانه حجمی حدود 350 میلیون متر مکعب آب کارون را به زودی انتقال خواهد داد، کار ساخت این تونل از حدود بیست سال پیش و از دوران دولت سازندگی آغاز شده و به پایان رسیده است و البته اختلاف نظرهای برای مقصد آن وجود دارد بهطوری که استاندار یزد در سخنانی گفته بود، تونل بیرگان یا همان تونل سوم کوهرنگ متعلق به یزد است و به استانهای دیگر مربوط نیست، حال آنکه این سرشاخه مهم کارون در خاک چهارمحال بختیاری است و آب کارون را تأمین میکند و توسط سازمان آب منطقهای اصفهان حفاری شده است و حتی زمینهای منطقه که متعلق به عشایر بختیاری است با زمین خواری و بدون انحصار وراثت توسط سازمان آب منطقهای اصفهان تصاحب شده که اعتراضات مسؤولان چهامحال بختیاری را هم به دنبال داشته است.
تونل بیرگان(کوهرنگ سه) یازده هزار هکتار زمینهای کشاورزی را در مقصد افزایش خواهد داد.
تونل بهشت آباد با حجم آماری بیش از 570 میلیون متر مکعب و به گفته برخی کارشناسان بسیار بالاتر چند سالیست که مطرح شده است تا آب یکی از سرشاخههای مهم کارون که از کوههای جهانبین شهرکرد سرچشمه میگیرد را به فلات مرکزی و استانهای یزد، کرمان و مخصوصاً رفسنجان و اصفهان منتقل کند.
کلنگ زنی خط لوله انتقال آب کارون به کرمان از طریق تونل بهشتآباد در سفر اردیبهشتماه سال جاری توسط رئیس جمهور با اعتباری 14 برابر پیشبینیها و در سه شیفت کاری برای انتقال آب با لوله به مسیر حدود 1100 کیلومتر از کارون به کرمان و به ویژه برای رفسنجان و تعادل بخشی باغات پسته کرمان و صنایع کرمان در حال انجام است، در این سفر بر بهرهبرداری کارخانجات فولاد آب بر زرند کرمان نیز تأکید شد، کرمان منطقه کم آب است که آب شرب خود را از منابع زیر زمینی تأمین میکند و کارخانههای آب بر فولاد و پتروشیمی و مزارع پسته دارد و گسترش این مزارع پسته برخی صاحبان نفوذ را بر ان داشته است تا به انتقال آب از کارون بیندیشند، البته کاشت پسته با آب گران انتقالی اگر یارانههای دولتی نباشد اصلاً به سود کشور نیست.
بخش دیگری از آب کارون از بهشت آباد بنا است به اصفهان و یزد انتقال یابد.
* انتقال آب کارون از سرشاخههای سمیرم زخمی دیگر بر کارون
انتقال آب سرشاخههای همیشگی کارون از سمیرم که از سرشاخههای رود خرسان و کارون بوده نیز با اما و اگرهای فراوان در حال دنبال شدن است، انتقال آب سمیرم که مقصد آن از دهه 60 توسعه باغات پسته رفسنجان بوده با مخالفت استاندار اصفهان روبرو شده است، به گونهای که استاندار اصفهان تأکید دارد تا مقصد این سرشاخه کارون شرق اصفهان باشد و نه رفسنجان،حجم طرح انتقال آب سرشاخه کارون در سمیرم 175 میلیون متر مکعب در سال است.
سر شاخه کارون در سمیرم در کوهپایه دنا است و از لحاظ تقسیمات کشوری در استان اصفهان بوده که البته این سرشاخه کارون بصورت همیشگی از کوهپایه دنا به جلگه خوزستان سرازیر شده است.
به گفته بسیاری از کارشناسان انتقال آب فقط برای شرب مجاز است و بدترین نوع انتقال آب انتقال آب بین حوضهای رودخانهای بوده و بهترین انتقال آب آن هم برای شرب انتقال آب از خلیج فارس است که با وجود مشکلات زیست محیطی خطرات زیست محیطی آن از انتقال آب سرشاخههای رودهایی چون کارون کمتر است.