امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
حبیب الله بهرامی
بررسی و تحلیل وضعیت شهرها به ویژه کلان شهرها نیازمند کار کارشناسی و پژوهشی است؛ اما نگارنده در این جا قصد دارد نگاهی به وضعیت کلان شهر اهواز بیندازد. کلان شهری که نه تنها از دیدگاه این جانب که بسیاری معتقدند: هنوز از نظر داشتن امکانات رفاهی- تفریحی، آموزشی، بهداشتی- درمانی و فرهنگی و هنری به مرز کلان شهر نرسیده و تنها از نظر افقی و عمودی، آن هم در بخش ساختمان و ایجاد مناطق حاشیه نشین رشدی غیر اصولی و ناهماهنگ کرده است!
از سوی دیگر، در مناطقی از این کلانشهر، که شرکت نفت پا گذاشته نه تنها خیر و برکتی برای مردم به همراه نداشته که موجب به وجود آمدن شهروندان درجه یک و دو و چند نقطه شده است! شرکت نفت معمولن به دنبال تامین و رفاه نسبی کارکنان خود است و امکانات خود را نیز در اختیار کارکنان اش گذاشته و می گذارد. اما شهروندان غیر نفتی چه طور؟ آن ها از چه امکانات استفاده می کنند؟ آیا کسی هست که از این همه تبعیض که در کلان شهر دیده می شود رنج نبرد؟ کسی هست که بر روی طلای سیاه قرار گرفته باشد اما از آن بهره ای ببرد به جز کارکنانی که در این شرکت کار می کنند و می توانند از امکانات و خدمات مختلف بهره برداری کنند؟!
البته دیگر شرکت ها هم هر یک به نوعی برای کارکنان خود امکانات و مزیت هایی در نظر گرفته اند؛ اما در راه ایجاد عمران و آبادانی و توسعه منطقی شهر برای استفاده ی همه ی شهروندان یا نقشی نداشته اند یا تعامل و همکاری شان با دستگاه های خدماتی و فرهنگی از جمله شهرداری ها و فرهنگ و ارشاد اسلامی بسیار ناچیز بوده و بیش تر از کاری که کرده اند، تبلیغات محیطی برای گذاشتن منت بر سر مردم و ارایه ی آمار و عملکرد به مسوولان آن هم برای خالی نبودن عریضه بوده است!
در حقیقت مردم خوزستان به ویژه اهواز، خیری از شرکت های صنعتی، نفتی، پتروشیمی، گازی و برقی ندیده اند. اگر هم خیری داشته باشد، برای آنانی بوده که با روش های مختلف به درون این شرکت ها راه یافته اند و گلیم های خود و برخی را از آب بیرون کشیده اند!
کافی است نگاهی به شرکت نفت بیندازید و نگاهی هم به خوزستان و خوزستانی های غیر شرکت نفتی و ببینید نفت و مشتقات اش برای آنان چه دستاوردی داشته است... ببینید استانی که پر آب ترین رودها را داشته و در حقیقیت 33 درصد آب های جاری کشور را در دل خود جای داده است؛ از سد سازی های بی رویه به جز زیان چه سوی به دست آورده است؟!
همین قدر می دانیم که بسیاری از کشاورزان از دسترسی به آب برای کشاورزی و امرار معاش محروم اند و روستاییان هم باید خانه و کاشانه ی شان را رها کنند و بروند آواره ي شهرها يا مناطق حاشيه نشين شوند! چرا که در امور سد سازی و تولید برق برای صادرات به کشورهای حوزه ی خلیج فارس نباید خللی وارد شود؛ حتا اگر به قیمت قطع برق روستاهایی که در مسیر سدها قرار گرفته اند، تمام شود.
آری! دستاورد سدهایی که بر روی رودخانه های جاری در خوزستان برای کنترل آب هاست به منظور جلوگیری از هجوم سیل و سیلاب و تولید برق برای فرستادن به استان های داخلی و خارجی؛ در حالی که آب جاري در رودخانه هاي استان آن قدر كم جان است كه دهان خشك زمين را هم تر نمي كند چه رسد به سيلاب و سيل! آن هم در حالي كه آب در کوزه و برق هم در کنار ولي روستاييان ما در تاریکی روستاهاي شان تشنه لب ناي گشتن هم ندارند!
به راستی سدهای ساخته شده تا کنون چه گلی بر سر و روی خوزستانی ها زده اند؟!
استان خوزستان به ویژه کلان شهر اهواز با شروع جنگ تحمیلی در راه عمران و آبادانی و توسعه، حرکت لاک پشتی داشته است. چرا که مسوولان اجرایی استان و نیز دولت مردان و حتا خود مردم تمام هم و غم خود را برای مقابله با تهاجم دشمنان در جنگ تحمیلی صرف کردند. در حالی که می توانستند در کنار دفاع مقدس ملت ایران و نیز خوزستانی های فداکار و ایثارگر، در راه توسعه شهرهای استان نیز گام بردارند؛ اما عده ای از آنانی که میزهای مدیریت را در خوزستان اشغال کرده بودند نه تنها در دوران دفاع مقدس کار چندانی انجام ندادند که اعتبارهای استان را بر اثر کم کاری و سهل انگاری خود، یا به خاطر خود شیرینی، چند سال از دهان خوزستانی ها گرفتند و به پایتخت برگرداندند تا دولت مردان تهران نشین هم این مبالغ را در دهان سیری ناپذیر استان هایی چون اصفهان و یزد و ... بریزند. استان هایی که نمایندگان مجلس شان تمام هم و غم و تلاش خود را برای گرفتن اعتبار بیش تر از دولت، به منظور عمران و آبادانی شهرهای شان مصروف کردند؛ ولی ما چه کردیم؟ کدام پروژه را اجرا کردیم؟ یک پل می خواستیم بسازیم که مدت 10 سال طول کشید. پل پنجم را می گویم که داشت افسانه می شد و به تاریخ می پیوست اما بعد از 10 سال توسط آقای هاشمی رفسنجانی افتتاح شد.
به راستی نمایندگان سه دوره ی مردم اهواز در طول 120 ماه از آغاز کلنگ زنی تا زمان بهره برداری این پل چند کلمه در ارتباط با ساخت آن در مجلس سخن گفتند؟ شهرداران اهواز در این مدت چه فعالیت ها و پیگیری هایی کردند؟! چه گونه است که پل های استان اصفهان در کوتاه ترین زمان به بهره برداری می رسند به گونه ای که برخی شهروندان با دیدن یا شنیدن افتتاح پلی در استان اصفهان می گویند:" افتتاح شد؟! اینو که دیروز کلنگش به زمین زدن!" اما شهروندان ما چه می گویند:" این پل سوم اهواز بعد از گذشت چهار ماه هنوز تعمیر و رنگ نشده؟ اگه توی اصفهان بود تا حال چند تا پل ساخته بودن..."
دیدن کارهای انجام شده در دل کلان شهر اهواز نیاز به ذره بین و عینک طبی ندارد. مثل این می ماند که دو ریالی شکسته را 10 ریال بدهی جوشش بدهند! بعد 20 ریال بدهی تا درباره ی دو ریالی ات مردم را از کارهای انجام شده آگاه گردانی! در حالی که مردم خارج از شهر نیستند که دو ریالی ها را نبینند! با گوش هم می توان دو ریالی های در بوق کرده را شنید و دید!
به راستی در کلان شهر اهواز در طول 30 سال گذشته چه چیز قابل تبلیغی جز پنج پل و دو جاده ی ساحلی و چند پارک و فضای سبز و چند تالار و سالن فرهنگی- هنری و ورزشی ساخته شده است؟
مسوولانی که در این مدت زمام امور را در کلان شهر اهواز بر عهده گرفتند چه قدر برای شهر و شهروندان کار و ساخت و ساز کردند و چه قدر خود و خواص را ساختند؟
به جرات می توانم بگویم: اهواز از بعد انقلاب اسلامی تا کنون به اندازه ی دیگر مراکز استان ها رنگ عمران و آبادانی و توسعه به خود ندیده و به رفاه و تفریح مردم نیز توجه چندانی نشده است.
متاسفانه، هنوز تفکر غلطی وجود دارد که می گوید: "شهرهای خوزستان محل کسب درآمد هستند نه صرف هزینه! پول را باید در شهرهای خوزستان درآورد و در جای دیگر هزینه کرد!"
تا وقتی که این تفکر ضد توسعه در استان وجود دارد و ما بی خیال باشیم و نتوانیم یا نخواهیم این تفکر را به صورت منطقی از اذهان برخی بزداییم، نباید انتظار داشته باشیم که سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در شهرهای مان تشویق شوند. نباید اجازه دهیم این تفکر غلط گسترش یابد که ممکن است تا چند سال دیگر شهرهای مان بر اثر بی توجهی سرمایه گذاران و نیز بی خیالی برخی مسوولان از نظر عمران و آبادانی و رفاه حال مردم رو به قهقرا برود!
با همه ی این احوال و حرکت های لاک پشتی در کلان شهر اهواز، نباید از کنار تلاش های شهرداران و اعضای شوراهای شهر در دهه ی 80 به سرعت گذشت؛ با این حال، استان و کلان شهر اهواز نیاز به مدیرانی ایثارگر و فداکاری دارد که مانند دوران دفاع مقدس از جان و مال خود برای دفاع از کیان اسلامی از هیچ تلاشی دریغ نمی کردند. مدیرانی که امروزه بسیار کم پیدا می شود. آنانی که مرد عمل باشند و از شعار دوری کنند.
آیا دولت مردان، برنامه ای برای تربیت مدیران فداکار و ایثارگر- که منافع استان و مردم را بر منافع خود ترجیح دهند- دارند؟ آیا نگاه دولت مردان در تخصیص اعتبار به استان ها همچون آفتاب بهاری است یا نگاه به برخی استان ها تابستانی و سوزناک است؟!
به راستی آفتاب عدالت و مهر دولت خدمتگزار چه وقت بر سر مردم ایثارگر و قانع خوزستان خواهد تابید و گرمای فرح بخش آن، دل های سرد و رو به غروب آن ها را معطر و منور خواهد کرد؟