بازی یک بام و دو هوای آموزش و پرورش با پذیرفته شدگان استخدامی ۹۴

آزمون استخدامي سال گذشته وزارت آموزش و پرورش با استقبال بيش از دويست هزار نفر از دانشجويان تحصيلات تكميلي رو به رو شد و در نهايت  با پذيرش نيروهاي مورد نياز(حدود 4هزارنفر) به پايان رسيد. حالا و پس از گذشت يك سال اخباري به «تابناك» رسيده است كه نشان مي دهد اين جمعيت كم پذيرفته شده نيز با وجود هزينه هاي هنگفت تحميلي همچنان در سختي و بلاتكليفي به سر مي برند.

به گزارش «تابناك» سال گذشته وزارت آموزش و پرورش با كلي حاشيه و پرداخت رسانه اي اقدام به برگزاري يك آزمون استخدامي سراسري كرد كه با توجه به موج بيكاري در ميان تحصيل كرده هاي دانشگاهي با استقبال 200 هزار نفري دانشجويان و فارغ التحصيلان دانشگاهي روبه رو شد. ادامه فرايند اين آزمون استخدامي منجر به پذيرش نزديك به 4 هزار نفر از متقاضيان شد. با اين حال پس از گذشت يك سال از اين آزمون استخدامي اخباري به «تابناك» رسيده است كه نشان مي دهد پذيرفته شدگان نهايي با وجود گذر از شرايط سخت و دشوار همچنان در بلاتكليفي به سر مي برند و علي رغم هزينه سنگيني كه تا به اين جاي كار متحمل شده اند، هنوز استخدامشان در آموزش و پرورش قطعي نيست.

توضيح بيشتر آنكه حدود 1200 نفر از پذيرفته شدگان آزمون استخدامي سال گذشته در نامه اي به «رئيس جمهور» كه رونوشت آن براي «تابناك» ارسال شده است به مشكلات مرتبط با وضيعت حال حاضرشان اشاره كرده اند كه مهم ترين آنها عبارتند از :

1-اخذ شهريه ناعادلانه (بيش از يك ميليون تومان در ترم) براي گذراندن دوران آموزش 

بر اساس مطالب مندرج در نامه و نيز توضيحات پذيرفته شدگان آنها موظف هستند به مدت دو ترم تحصيلي كه فشرده و شبانه روزي است، دوران آموزشي خود را سپري كنند.  داوطلبان در حالي كه خود جوياي كار هستند و به عبارتي منبع درآمد مشخصي ندارند، بايد بيش از يك ميليون تومان در هر ترم به وزارت آموزش و پرورش پرداخت كنند كه پرداخت اين مبلغ در توان بسياري از آنها نيست. ضمن اينكه اگر بنا است داوطلبان در ادامه در مدارس به كار گرفته شوند منطقي آن است كه از حقوق آتي آنها شهريه اين دوره ها نيز اخذ شود. نه اينكه آنها را در اين بازه بلاتكليفي با فشار رو به رو كنند.

2-برگزاري دوره هاي آموزشي پذيرفته شدگان در شهرهاي غير بومي

يكي از داوطلبان در اين رابطه به «تابناك» گفت: « توزيع جغرافيايي نيروها براي گذراندن دوره هاي آموزشي از منطق مشخصي پيروي نمي كند و اكثر داوطلبان در شهرهاي غير بومي در حال گذراندن دوره خود هستند. در اين بين اگر فردي خواهان آن باشد كه دوره آموزشي خود را در شهر خود يا شهر نزديك تر سپري كند بايد مبلغي حدود 500 هزارتومان به عنوان هزينه انتقالي پرداخت كند.

3-عدم تعهد نسبت به هزينه اسكان و غذاي پذيرفته شدگان

بر اساس اخبار دريافتي وضعيت اسكان اين نيروهاي استخدامي و تأمين غذاي آنها نامناسب است. آنها مجبور هستند در اردوگاه هاي دانش آموزي با جمعيت زياد در اتاق ها ساكن شوند، شبي 6 هزارتومان اجاره پرداخت كنند و تهيه غذاي آنها نيز به عهده خودشان است.

4-محروميت از خدمات بيمه

ضمن اينكه نيروهاي پذيرفته شده از وضعيت بيمه آموزش پرورش هنوز بهره مند نيستند، همچنين اگر در اين مدت براي آنها حادثه اي پيش آيد آنها زير پوشش هيچ نهاد بيمه اي قرار ندارند.

5-محتواي علمي ضعيف و ناكارآمد دوره آموزشي

بر اساس اطلاعاتي كه به «تابناك» رسيد و در نامه به «رئيس جمهور» نيز به آن اشاره شده است، كيفيت ومحتواي علمي دوره ها ضعيف است و دانش آموختگاني كه اغلب مدرك دكتري و يا كارشناسي ارشد رشته هاي مشخص را دارند، دوباره بايد مطالب موازي با مدرك تحصيلي خود را با كيفيت پايين تر و خسته كننده سپري كنند.

6-عدم تعهد قطعي نسبت به استخدام و مشروط كردن آن به آزموني ديگر

نكته جالب اين فرايند پيچيده و طولاني آزمون استخدامي آن است كه با وجود صرف 2 سال زمان و نيز چندين ميليون هزينه شامل ( آزمون اوليه، مصاحبه،  معاينه پزشكي، شهريه دوره، خوابگاه، غذا، مسافرت و...) وضعيت استخدام اين داوطلبان قطعي نيست و همه چيز مشروط به يك آزمون ديگري است كه بايد پذيرفته شدگان در آن نيز نمره قبولي را كسب كنند.

در ادامه تصوير نامه مذكور و  تصوير تنها بخشي از امضاهاي چند ده صفحه اي مي آيد.

در همين رابطه «ع-ل» يكي از پذيرفته شدگان اين دوره از آزمون استخدامي كه اهل استان خراسان رضوي است به «تابناك» گفت: « رشته تحصيلي من در دانشگاه علوم تربيتي بوده است و تمام دروس اين دوره آموزشي را در دانشگاه گذرانده ام اما با اين وجود مجبورم براي گذراندن اين درس هاي تكراري به زاهدان مركز استان سيستان و بلوچستان بروم و در آنجا بدون هيچ تعهدي نسبت به اسكان و غذا با پرداخت شبي 6 هزارتومان در يك اردوگان ساكن شوم.»

اين داوطلب پذيرفته شده در پاسخ به اين سئول «تابناك» كه آيا استخدام شما قطعي است يا خير؟ گفت: «خير با اينكه همه ما مجبور به حضور 24 ساعته در مراكز آموزشي به مدت يك سال هستيم و اين موضوع سبب شده است كار و معيشت خانواده هايمان با مشكل مواجه شود و همچنين علي رغم گذر از مراحلي نظير آزمون استخدامي سراسري و معاينات پزشكي، استخدام ما قطعي نيست و قرار است در پايان دوره يك آزمون ديگر نيز گرفته شود تا پذيرفته شدگان نهايي از طريق آن مشخص شوند.»

آنچه در بالا به آن اشاره شد بيش از پيش نشان مي دهد كه وضعيت اشتغال جوانان و تحصيل كردگان دانشگاهي در كشور ما با مشكلات فراواني همراه است كه شايد مهم ترين آن عدم درك وضيعت زندگي جوانان تحصيل كرده توسط مسئولين باشد. مسئوليني كه خود در گذشته به سادگي جذب بازار كار شده اند اكنون با سيستم هاي پيچيده و دست و پاگير استخدامي خود، عملاً آينده جوانان اين مرز و بوم را با چالش روبه رو مي كنند.