ولیالله شجاعپوریان
ماه مبارک رمضان و شبهای قدر بیش از هرماه دیگری با نام مولای متقیان حضرت علی(ع) گره خورده است. تقارن لیالی مبارک قدر با شب ضربتخوردن و شهادت آن امام همام باعث میشود سیره عملی و نظری آن حضرت مورد توجه چندباره پژوهشگران و پیروانش قرار گیرد. شخصیت چندبعدی و ویژگیها و ابعاد مختلف زندگانی حضرت علی(ع) باعث شده است که هر محققی از دریچهای متفاوت و متنوع زندگانی امام اول شیعیان را مورد مداقه قرار دهد، اما بد نیست در روزهایی که عدم رعایت اخلاق و تقوای سیاسی در برخورد با مخالفان و منتقدان سپهر جامعه اسلامی را آلوده کرده، در باب حقوق مخالفان در حکومت علوی به بیان دیدگاه نظری و سیره عملی حضرت علی(ع) بپردازیم.
شاید بهتر باشد حقوق مخالفان را با گفتاری از «جرج جرداق» نویسنده مسیحی کتاب «علی(ع)، صدای عدالت انسانی» آغاز کنیم؛ این نویسنده مسیحی، حضرت علی(ع) را به مثابه اصلاحطلبی بزرگ، لایق و صالح میداند که در برابر نیرنگها و مخالفان این استراتژی را در پیش میگیرد: «او کسانی را که بر ضدش توطئه میچیدند فقط توبیخ میکرد، در حالیکه قدرت داشت آنها را از میان بردارد و هنگامی که برای توبیخ به نزد آنها رفته بود سر برهنه، بیسلاح و تنها بود، در حالیکه حتی نمیشد صورت آنها را در زیر سلاح تشخیص داد. آنگاه با آنها از برادری انسانی سخن گفت و بر حال آنها گریست که چرا در راه نادرست گام برمیدارند و آنگاه که دید به خون او تشنهاند درنگ کرد تا آنها جنگ را شروع کنند، آنگاه او فقط کسانی را که شروع کننده جنگ بودند از پای در آورد و از آسیبزدن به کسانی که ندانسته به میدان آمده بودند، دوری کرد».
به تعبیری آنچه در روزگار کنونی در قالب دموکراسی، حقوق بشر و رعایت حقوق اقلیت از سوی مدعیان دموکراسی بیان میشود، قرنها پیش حضرت علی(ع) در عناوین کلی حقوق مخالفان و بلکه حقوق دشمنان به آنها پرداخته و همگان را به رعایت گذشت، عطوفت و مهربانی و پرهیز از خشونت و سختگیری بر مخالفان سفارش کرده است.
نهجالبلاغه به عنوان مهمترین منبع معرفتی حضرت علی(ع) در جای جای خود بر رعایت حقوق مخالفان و دشمنان تاکید کرده است. حق برخورداری از عدالت، حق برگزاری تشکل و گردهمایی، حق منع تعقیب، گفتوگو و مذاکره با مخالفان و دشمنان، حق پرسشگری از حاکمیت، حق برخورداری از حمایت قانون و اخلاق و منع فشار و تکریم و صیانت از حیثیت و شخصیت مخالفان از جمله مواردی است که محققان و پژوهشگران با استناد به خطابهها، نامهها و جملات قصار امام علی(ع) در نهجالبلاغه استنتاج کردهاند.نگارنده در کتابی تحت عنوان«حقوق بشر در نهجالبلاغه» آنها را گردآوری کردهام.
ارائه اسناد و استدلال پیرامون این موضوعات در این مقال نمیگنجد، اما برای نمونه میتوان به نحوه برخورد علی(ع) در ماجرای ذیل اشاره کرد: خریتبن راشد از اصحاب امام بود که پس از ماجرای حکمیت در مقابل ایشان ایستاد.
او به حضرت علی(ع) گفت: «به خدا سوگند! از این پس دستوراتت را اطاعت نخواهم کرد، پشت سرت نماز نخواهم خواند و از تو جدا خواهم شد.» امیرمومنان(ع) فرمود: «اگر چنین کنی، پیمان خود را شکستهای، پروردگارت را نافرمانی نمودهای و جز به خودت به کسی زیان نرساندهای! به من بگو دلیل این تصمیم تو چیست؟» خریت دلیل تصمیم خود را پذیرش حکمیت بیان کرد و حضرت از او خواست که با هم بنشینند و در باره حکمیت با هم بحث کنند تا شاید خریت هدایت شود. عبداللهبن قعین میگوید: «پس از این گفتوگو من به منزل خریت رفتم، ولی آثار ندامت در او دیده میشد و از تصمیم خود در باره جدایی از حضرت با یارانش سخن میگفت. فردای آن روز خدمت حضرت علی(ع) رسیدم و آنچه را از خریت روز گذشته مشاهده کرده بودم، به امام(ع) گفتم.» امام(ع) فرمود: «او را رها کن! اگر حق را پذیرفت و بازگشت، از او میپذیریم و اگر خودداری کرد، او را تعقیب میکنیم.» عبدالله میگوید: «به امام(ع) گفتم: چرا اکنون او را نمیگیری و در بند نمیکنی؟» امام(ع) فرمود: «اگر این کار را با هر کس که به او گمان بد داریم، انجام دهیم، زندانها را از آنها پر میکنیم و من برای خود جایز نمیدانم به صرف اینکه مردم با ما اظهار مخالفت کنند، بر آنان یورش برم و آنان را حبس و مجازات کنم.» (حکومت اسلامی، شماره ۱۷ صفحه ۴۳۳)
آنچه مسلم است شیوه و مرام امام اول شیعیان بر بزرگمنشی در برخورد با دشمنان، چشمپوشی از خبط و خطای آنان، تلاش برای هدایت و روشنگری به جای برخورد و مقابله و لعن و نفرین، رعایت کرامت و عدالت در حق مخالفان استوار بوده و حتی مادامی که خوارج دست به سلاح نبرده بودند، با وجود مخالفت کلامی و علنی از حقوق بیتالمال برخوردار بودند و همچون دیگر مسلمانان در اماکن عمومی حاضر میشدند و حتی در مساجد و منابر به بحث با حضرت علی(ع) و شیعیانش میپرداختند. بیتردید چنین برخوردهای کریمانه و رحمانی بود که باعث شد با وجود گذشت 14قرن کلام و مرام علی(ع) بیهیچ زور و اجباری اینچنین در میان مسلمانان و حتی غیرمسلمانان مورد احترام، تکریم و نافذ باشد.