شوشان / ولیالله شجاع پوریان
در روزهای گذشته اخباری مبنی بر پروژه « عبور اصلاحطلبان از روحانی » در انتخابات 96 در رسانههای اصولگرا منتشر شدهاست. اصولگرایان با ذوقزدگی با استناد به پیام شخصی یکی از چهرههای منتسب به جریان اصلاحات در شبکههای اجتماعی تلاش کردند این تصمیم را به مثابه یک تصمیم حزبی و جناحی اصلاحات مطرح کنند، هرچند مجمع روحانیون مبارزبه عنوان یک تشکل محوری جناح اصلاحات، بلافاصله با صدور پیامی این خبر را تکذیب کرد و تاکید کرد تصمیمی برای عبور از روحانی در انتخابات آینده در دستور کار اصلاحطلبان قرار ندارد، اما پرداختن به این موضوع برای تنویر وضعیت موجود لازم به نظر می رسد.
میدان سیاستورزی، عرصه تصمیمگیری هوشمندانه، اولویت بندی اهداف، امکانسنجی، واقعبینی، توجه به مقتضیات و شرایط زمانی و مکانی و درنظر گرفتن موانع و محدودیتهاست ؛ بیاعتنایی به این عوامل در فرآیند تصمیمات و برنامهریزیهای سیاسی میتواند مخاطرهآمیز و همراه با ناکامی باشد.
اصلاحطلبان نیز با باور به قواعد نوشته و نانوشته پیش گفته در سالهای گذشته استراتژی و راهبرد سیاسی خود را طراحی و دنبال کردهاند.
بدیهی است در دهه گذشته محدودیتهای فراوانی پیشروی اصلاحطلبان قرار گرفت، برخی از تشکلها و احزاب اصلاحطلب از فعالیت سیاسی و تشکیلاتی منع شدند، همچنین محدودیتهایی برای بسیارهای از چهرههای سرشناس اصلاحات ایجاد شد، چهرههای اصلاحطلب در انتخاباتهای مختلف توسط نهادهای نظارتی ردصلاحیت شدند، رسانه ملی و تریبونهای عمومی پروژه تخریب گفتمان اصلاحات را درپیش گرفتند، لذا هوشمندانه بود که فعالیت سیاسی اصلاح طلبان متناسب با شرایط و تنگناهای موجود بازتعریف و طراحی شود؛ در چنین شرایطی حمایت از روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 هوشمندی و درایت اصلاحطلبان را در پیشبرد اهداف خود نشان داد.
گرچه دکتر روحانی گزینه اول اصلاحطلبان نبود، اما با قرابتی که به باورهای اصلاحطلبانه داشت و تعهد به پیگیری مطالبات اصلاحطلبانه، توانست به پشتوانه گسترده اجتماعی اصلاحطلبان بر مسند ریاستجمهوری قرار گیرد.
گذشت سه سال و اندی از دولت یازدهم پایبندی و تعهد دولت یازدهم به شعارها و وعدههایش را تثیبت کرده، تردیدی نیست در برخی حوزهها مطالبات و انتظاراتی وجود داشت که بنا به برخی دلایل و محذوریتها از حیطه توانایی یا مسئولیت دولت خارج بود، اما در مجموع میتوان به عملکرد دولت روحانی در تحقق مطالبات اصلاح طلبان نمره قبولی داد.
در انتخابات مجلسین شورای اسلامی و خبرگان رهبری نیز راهبرد شورای اصلاحطلبان به بار نشست و پیروزی مطلق در تهران و سراسر کشور را به ارمغان آورد.
انتخابات ریاستجمهوری سال 96 نیز تداوم شرایط کنونی خواهد بود ، از این رو عقلانیت و تدبیر سیاسی ایجاب میکند که بهترین گزینه موجود مورد حمایت اصلاحطلبان قرار گیرد، که بیهیچ تردیدی در شرایط فعلی دکتر حسن روحانی میتواند گزینه اول اصلاحطلبان در انتخابات آتی باشد. بدیهی است در میان اصلاحطلبان قرائتهای شخصی مختلفی نیز وجود داشته باشد که با توجه به فضای تکثر و آزادی بیان و دیدگاهها در گفتمان اصلاحات ، ممکن است در رسانهها نیز مطرح شود، اما آنچه به عنوان تصمیم نهایی اصلاحطلبان به افکار عمومی معرفی میشود برآیند تصمیم نهایی مجموعه احزاب و جریانهای اصلاحطلب است، پس نمیتوان ادعای یک فرد یا چند نفر را به استراتژی کلان اصلاحات به شمار آورد.
به یقین در ماههای منتهی به انتخابات 96 این استراتژی به صورت گستردهتری از سوی اردوگاه رقیب به کار گرفته خواهد شد.
اصولگرایان که موفقیت خود را ایجاد شکاف میان اصلاحطلبان و اعتدالیون میدانند تلاش خواهند کرد با هر بهانهای انسجام و همگرایی این دومجموعه را نشانه بگیرند. در چنین شرایطی چهرههای منتسب به جریان اصلاحات باید با هوشمندی بیشتری رفتار کنند و بهانه به دست مخالفین ندهند و هم افکار عمومی و فعالان سیاسی بدون توجه به استراتژی رقیب برای موفقیت دولت روحانی در انتخابات 96 - که دور از دسترس نیست - تلاش کنند. شکافها و اختلافنظرهای داخلی در وضعیت موجود باعث برهمزدن تمرکز فعالان سیاسی و استفاده جریان رقیب از این شکافها خواهد شد.
دکتر روحانی و دولت یازدهم مادامی که خود را متعهد به گفتمان اصیل اصلاحات نشان دهند از حمایت و پشتوانه این جریان مردمی برخوردار خواهند بود و پروژه موهوم عبور از روحانی ساخته و پرداخته جریانهایی است که تلاش میکنند با طرح چنین موضوعاتی رویای بیتعبیر یک دورهایبودن ریاستجمهوری دکتر روحانی را دنبال کنند.