شوشان / سید رسول موسوی
به قول صاحبنظران و متخصصان فرهنگی رفتارهای رایج هر دوره از حیات سیاسی و اجتماعی نشانه های عینی از فرهنگ آن دوره می باشد. در بیشتر مناسبت ها مخصوصا مناسبت های فرهنگی و منبرها و سخن گویان صاحب بلندگو و در اغلب نشست ها، میزان قابل توجهی از انرژی، توان و زمان مصروف بررسی تنگناها و مشکلات است غافل از اینکه تمامی نهادها و رویدادهای یک جامعه در هر مقطع زمانی هم فرهنگ سازند و هم تثبیت کننده و استمرار دهنده فرهنگ اند و قادرند که باورها و افکار و عقاید و ارزش های گذشتگان را به نحوی مطلوب و یا نامطلوب تغییر دهند.
می توان این نتیجه را گرفت که فرهنگ پدیده و موجودی ایستا و تنها ودیعه گذشتگان نیست بلکه فرهنگ دارای فرآیندی است پویا که در هر زمانه ای خمیر مایه و حاصل از ارزش های گذشتگان را با رنگ و بوی زمانه در می آمیزد و در ویژگی های زمانه خود متجلی می گردد به همین دلیل می بینیم که علی (ع) توصیه می کند که فرزندان زمانه خویشتن خویش باشیم.
فرهنگ دروغ، دروغ گویی را دامن می زند، فرهنگ ریا، ریا کاری را، فرهنگ صداقت، راستی و درستی. و البته این مقدمه برای ورود به مباحثی مهم و اساسی که جامعه انقلاب اسلامی را گرفتار کرده و ارزش ها را تضعیف و بعضاً پایمال کرده است باشد.
متاسفانه در نشست های مربوط به مسائل فرهنگی، اکثر گفتگوها به سخنرانی یا حداکثر مصاحبه مطبوعاتی منتهی می شود این در حالی است که کارائی آموزش های غیر مستقیم یعنی سخنرانی کردن و از بایدها سخن گفتن سال هاست که در دنیای علمی امروز رنگ باخته و نامطلوب شده است.
تحقیقات نشان می دهد که نسل جوان به جای گوش دادن به کلام دیگران بیشتر به اعمال، پیامد، رفتار، کردار و اخلاق آنها توجه می کنند بخصوص اینکه افراد از مسئولان عالی مقام، سرشناسان و مسئولان رده های مختلف جامعه باشد.
برای نمونه وقتی فرد مسئولی در سخنرانی های خود همواره از ساده زیستی، گذشت و فداکاری و ایثار صحبت می کند و زندگی واقعی او خلاف این گفتار را متجلی می کند نه تنها فرهنگ ساده زیستی جا نمی افتد بلکه برعکس فرهنگ دروغ و نیرنگ و ریا ریشه می گیرد و رونق پیدا می کند.