شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۱۷۴
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۰

محمد حسن آلاله

آب مايه حيات است و بقاي بشر و دوام بشريت به وجود آن بستگي كامل دارد، امروزه آب يكي از منابع اصلي براي توسعه و پيشرفت يك جامعه به شمار مي رود و معمولا كشورهايي كه داراي منابع غني ذخاير آبي هستند و مديريت صحيحي بر منابع آب خود دارند، وضعيت و فرصت بهتري را براي رشد، پيشرفت و توسعه در اختيار دارند.

موضوع آب و مديريت بر مصرف آن همواره يكي از مسائل بسيارمهم و حياتي جهان به شمار رفته و مي رود، زيرا آب بخشي اساسي از انرژي جهاني است كه البته با كمبودهايي جدي در برخي مناطق مختلف دنيا روبروست و از طرفي پراكندگي منابع آب در جهان نيز به طور يكسان و برابر نيست و از اين رو بارها شنيده‌ايم كه مي گويند اين قرن ، قرن بحران آب است و در آينده نيز يكي از بحران‌هاي جدي و چالش برانگيز در جهان همين موضوع كمبود انرژي آب خواهد بود.

در طول دهه هاي اخير به دليل افزايش جمعيت جهان، بالارفتن سطح كشاورزي، بهبود وضعيت شهرنشيني و گسترش شهرها و ايجاد واحدهاي بزرگ و كوچك توليدي، مصرف آب در بخش هاي مختلف اعم از خانگي،كشاورزي و صنعتي رو به افزايش شديد نهاده است.

در دهه هاي اخير برخي از كشورهاي هم مرز و مجاور به جهت سدسازي و بستن راههاي آبي بر سر ميزان استفاده از آب با هم چالش هايي داشته اند. امروزه نيز به دليل دخالت دولت ها، دستكاري در طبيعت و تغيير اكوسيستم و جغرافياي مناطق، برخي رودخانه ها خشك شده و چشمه هاي جاري، ديگر مثل سابق روان نيستند، هورها و تالابهاي زيادي خشك و به كوير تبديل گشته اند و از اين جهت مرتبا شاهد از بين رفتن حيات زيست موجودات در اين اكوسيستم ها هستيم.

اصولا برخي درگيري ها و نزاع هاي جهاني هم، ريشه اي در اين موضوع داشته و دارند، بشر اوليه اولين پايه هاي تمدن خود را در كنار همين رودخانه ها و درياها بنا نهاده است و حتي نام بسياري از شهرها براساس نام آب شكل گرفته است، در كشورخودمان نيز اين رابطه وجود داشته ، شهرها در ابتدا «آبادي» نام داشتند و به طور مثال شهرهاي آبادان ، آباده ، آبدانان، آبعلي و .... با واژه آب نامگذاري شده اند.

استان خوزستان يكي از مهمترين استانهاي حاصلخيز، اما خشك كشور مي باشد كه برخي رودخانه ها در آن جريان دارند، يكي از موضوعات و مسائل اساسي كه در طول چندسال اخير مرتبا محل بحث و نظر در اين استان بوده ، مسئله انتقال آب از سرچشمه‌هاي رودخانه‌هاي جاري خوزستان به سمت استانهاي ديگر كشور بوده كه همين امر تاكنون چالش‌هاي فكري و نظري زيادي را در جامعه استاني ايجاد نموده است.

در اين مقاله قصد داريم با بينش و زاويه ديد ديگري به اين موضوع نگاه كنيم، راستش را بخواهيد در ابتداي مقاله اشاره مي‌كنم كه گمان نشود نگارنده نسبت به انتقال آب از سرچشمه‌هاي رودخانه هاي اين استان آگاه نبوده و يا به انتقال آب حساس نيست، بلكه معتقد هستم كه اين موضوع نبايد تنها با نگاه احساسي، استاني و منطقه اي مورد بررسي قرارگيرد، بلكه شايسته است تا چنين موضوع مهمي با يك نگاه ملي و ديدگاه كارشناسي دقيق تر مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرارگيرد تا به نتيجه صحيحي دست يابيم.

نكته مهم اينكه در كشور جمهوري اسلامي ايران كه مردمش همگي با هم در خلق و آفرينش انقلاب بزرگ اسلامي نقش داشته اند و نداي وحدت طلبي و عدالت خواهي مشترك در آن وجود دارد، و داراي دين مشترك، دولت مشترك، مجلس مشترك مي باشند لازم است تا نگاه جامع و ملي براي حل مسايل خرد و كلان كشور حاكم شود و از تصميمات به اصطلاح جزيره اي پرهيز گردد و همه با هم در فكر ساختن ايران اسلامي باشند، بدين معني كه همه مديران و مسئولين كشور و حتي نمايندگان مردم در كل استانها با زاويه ديد ملي و كشوري به حل مشكلات و معضلات بپردازند و از تجميع غيرعادلانه امكانات و منابع در منطقه خودشان به صرف بودن در آن منطقه و استان خاص دوري نمايند. با اين نگاه و ديدگاه است كه عدالت اجرا و كشور بدون منازعه رشد و توسعه و پيشرفت خواهد نمود. البته دفاع منطقي و دلسوزانه و تشريح وضعيت هر منطقه وظيفه اي است كه به عهده مسئولين محلي است و ملاحظه آن در كنار نگاه ملي و كشوري خوب و پسنديده مي باشد.

ذكر نكاتي چند در اين رابطه بهتر مي تواند به تبيين موضوع كمك نمايد.

1- استان خوزستان از جمله استانها و مناطقي در كشور است كه سرزميني حاصلخيز و كشاورزي دارد و درعين حال استاني صنعتي بوده و جمعيت قابل توجهي را درخود جاي داده است، اين استان در وهله اول هم نيازمند آب مورد لزوم در كشاورزي و صنعتي بوده و هم به آب شرب آشاميدني كافي احتياج دارد، درعين حال هنوز هم زمينهاي خشك و باير زيادي در اين استان وجود دارد كه سالهاست منتظرند روزي فرا رسد تا سيراب شوند و آنها هم از تشنگي نجات يافته و بهره اي ببرندو بهره اي بدهند.

پس اصولا در نگاه اول چراغي كه به خانه رواست به مسجد حرام است.

2- در باره انتقال آب از سرچشمه ها، تاكنون حرف هاي جسته و گريخته زيادي از سوي برخي مسئولين در رسانه ها و جرايد گفته شده و بسياري ازمردم هم تحت تاثير اين حرفها و واكنش ها نظراتي را به طورشفاهي درگفتگوهاي محاوره اي خود بيان نموده و مي نمايند، البته بعضي ازمسئولين نقدها و نظرهايي هم دادند، حتي زماني مطرح شد كه برخي نمايندگان قبلي استان اصلا بخاطر اين موضوع قرار بوده واكنش جمعي داشته باشند، بهرحال تحت تاثير اين ديدگاه خيلي از افراد گفتند و نوشتند و نظر دادند، اما حقيقت اين است تاكنون نديده ايم كه مقامي مسئول و مرتبط با اين موضوع به خوبي و با ديد كارشناسي دقيق و اطلاعات موثق و كامل بگويد موضوع از چه خبر است و اصلا مشخص نشده، سرچشمه ها كدامند و دركجاي كشور واقع هستند و انتقال آب از سرچشمه ها چه ميزان است و براي سيراب نمودن كدام استانهاست، از كدام قسمت سرچشمه ها قصد انتقال آب دارند و اصلا آيا آب انتقال داده شده و يا قرار است در آينده انتقال داده شود و دقيقا مشخص نيست اين اقدام چه ضرر و منافع و يا چه پيامدهايي را در بردارد و سوالاتي از اين قبيل.

3- در تبيين اين موضوع بايد گفت: استان خوزستان يكي از استانهاي بسيارمهم كشور است كه موقعيت ژئوپولتيك، ژئواستراتژيك و ژئواكونوميك دارد و گويي خداوند رحمان خواسته است تا طبيعت و جغرافيا نيز با آن همراه باشد، استاني با ظرفيت هاي بالاي مادي و معنوي. زيرا در اين استان منابع حياتي بالقوه و بالفعل زيادي مانند نفت و گاز وجود دارد كه منبع اصلي و اساسي انرژي دركشور است و به همين خاطر، اساسا" خوزستان شاهرگ حياتي كشور به حساب مي آيد و از اين روست كه به خوزستان خطه زرخيز مي گويند.

4- نفت وگازخوزستان يكي از منابع اصلي و مهم تامين انرژي و تامين درآمدهاي مالي كشور است، گذشته از اين در خوزستان طرح هاي بزرگ اقتصادي ديگري مانند سدها و نيروگاه هاي آبي و گازي قرار دارد كه از منابع اصلي انرژي برق و آب كشور است. طرح هايي بزرگ و استراتژيك مانند فولاد ، نيشكر و محصولات پتروشيمي نيز در استان وجود دارد كه در كمتر استاني اينچنين موجود است، در توليد برخي محصولات كشاورزي مانند گندم، خوزستان در رتبه هاي اول كشور قراردارد، بنادر و بازرگاني اين استان است كه بازار استانهاي ديگر را تغذيه نموده و فعال مي كند و بسياري از منابع خدادادي ديگر در اين سرزمين وجود دارد كه منافع و بهره هاي مادي و معنوي آن به همه كشور مي رسد.

5- مهمتر از همه، خوزستان مردمي خونگرم، مومن، متحد، ولايتمدار، دلاور و سلحشور با قوميت هاي به هم پيوند خورده دارد كه به حسب مقاومت و استقامت، ايثارگري و رشادت و تقديم نمودن هزاران شهيد در دوران انقلاب و دفاع مقدس، مردمي شهيدپرور نيز نام گرفته اند، تا آنجا كه حضرت امام در توصيف مردم خوزستان فرمودند: خوزستان دين خود را به اسلام ادا نمود. آري خوزستان حتي در كارنامه درخشان خود دروازه ورود تمدن و دروازه ورود تشيع به كشور نيز محسوب مي شود.

6- اما نبايد فراموش كنيم كه خوزستان، جزيي از كشور پهناور ايران بوده و درست است كه ما در سرزمين خوزستان هستيم و به اين سرزمين عشق مي ورزيم و شايد حق اين باشد كه منافع و منابعش هم ابتدا در اختيارمردم خوزستان قرارگيرد،اما بايد بگوييم كه نگاه ما به كشور عزيزمان ايران فراتر از اين است،آنجا كه همه با هم مي گوييم، همه ايران سراي من است.

7- لازم است توجه داشته باشيم، هم اكنون بسياري از مردم خوزستان در استانهاي ديگر ساكن هستند و همچنين بسياري از مردم استانهاي ديگر نيز در خوزستان ساكن مي باشند و از اين جهت مرزي ميان استانهاي ما وجود ندارد، اصلا ميان كشور ما پيوندي اسلامي و ملي برپايه اعتقادات محكم ديني و مذهبي وجود دارد و تعيين حدود جغرافيايي استانها به منظور جداسازي مردم و يا تقسيم منابع نبوده است، بلكه اين تقسيم بنديها براي سهولت در شناسايي مناطق، انجام برنامه ريزي، سازماندهي و ساماندهي بهتر منابع و امكانات و تقسيم وظايف مي باشد.

8- اساسا" دين مبين اسلام در ديدگاههاي متعالي خود مرز جغرافيايي ندارد و مرزهاي ما مرز عقيدتي است، مباني حاكم بر استراتژي كشور ما نيز ديدگاه صرف ناسيوناليستي ملي و منطقه اي نيست، بلكه يك نگاه جامع اسلامي است و حتي ما ملتي هستيم كه بني آدم را اعضاي يكديگر دانسته و در آفرينش، آنها را از يك گوهر و پيكر مي دانيم ، بنابراين لازم است در تجزيه و تحليل اين چنين پديده هايي همواره به اين نكته مهم توجه داشته باشيم. پس ايران را جدا از هم نديده و همه استانها را عضوي از يك پيكره يعني از ايران اسلامي بدانيم، آنجا كه حتي مجموع مردم استانها را ملت ايران مي دانيم و در نگاه و بينش متعالي تر حتي مردم سراسر كشورهاي اسلامي را امت اسلامي دانسته و از خود جدا نمي دانيم و همواره به دنبال وحدت اسلامي ميان يكديگر مي باشيم.

9- نگارنده اعتقاد دارد درمبحث توسعه و پيشرفت كشور، همه ما بايد نگاه جامع و ملي براي ساخت كشور داشته باشيم و آباداني و ساختن ايران اسلامي را با همه استانهايش ببينيم ، يعني اگر براي ساخت استانهاي ديگر نياز به كمك منابع استانهاي ديگر هست نبايد از يكديگر دريغ كنيم و اين موضوع نه فقط براي توجيه مسئله انتقال آب است، بلكه اگر در استانهاي ديگر هم منابعي باشد كه استان خوزستان و يا هر استان ديگري به آن احتياج دارد آنها هم نبايد دريغ كنند و بهتر است با ديد جامع و كارشناسي آن را مورد بررسي قرار دهند.

10- آري لازم است در تمام كشور يك نگرش متعالي برگرفته از وحدت ملي و اسلامي براي همكاري متقابل ميان استانهاي كشور وجود داشته باشد و ترويج شود، به طورمثال بايد گفت وجود يك تهران و يا يك اصفهان آباد بدون وجود يك خوزستان آباد و يا يك هرمزگان آباد و يا يك سيسستان و بلوچستان آباد مطلوب و خوب و برازنده نيست، آرزوي هر ايراني بايد آباداني، ايجاد رفاه و ساختن همه استانها باشد، چه اهل آنجا باشد يا نباشد و چه آنجا ساكن باشد يا نباشد.

11- در ضمن عدالت اين است كه نبايد همه امكانات كشور به سمت يك استان خاص روانه شود و يا اينكه منابع بيشتر در پايتخت و مراكز استانها هزينه گردد، بلكه لازم است تا با ايجاد عدالت و مساوات و رعايت نسبت اصولي و صحيح ميان استانها و تقسيم فرصت ها، همه استانها و شهرستانهاي كشور ديده شده و لحاظ گردند، همين نگرش هم بايد در شهرهاي يك استان نسبت به يكديگر و روستاها و شهركها هم مراعات شود و گرنه جايي آباد مي شود و جايي از آباداني باز مي ماند.

12- لازم است همگي توجه نماييم كه منابع كشور ايران را در هر نقطه كه هست با هم و براي هم ببينيم، زيرا منافع ملي ما مشترك است، پس نگاه ما به اين موضوعات هم بايد نگاه جامع و ملي باشد نه نگاه منطقه‌اي و قومي، مسئولين و سياست گذاران هم در كشور لازم است چنين بينشي را ترويج و تشويق نمايند، زيرا اين نوع نگرش از سهم خواهي غيرعادلانه و از تفرقه ميان ما جلوگيري خواهد نمود و به وحدت ما كمك خواهد كرد.آري خوزستان جزئي از سرزمين ايران بوده و هست و سرسبزي خوزستان به نفع همه مردم ايران است و البته سرسبزي هر استان ديگري هم آرزوي هر خوزستاني است.

13- البته يادمان نمي رود آن زمان كه استان خوزستان مورد هجوم و حمله بعثي هاي عراقي قرارگرفت و حتي گوشه هايي از اين سرزمين اشغال شد، گذشته از مقاومت دليرانه و ايثارگرايانه مردم اين استان، همين جوانان،مردان و حتي زنان استانهاي ديگر كشور بودند كه براي نجات خوزستان به جبهه هاي جنگ آمدند و از مقدسات ديني و از خوزستان به عنوان قطعه اي از خاك كشور ايران جانانه دفاع كردند و حتي با نثارخون خود سرزمين خشك آن روز خوزستان را آبياري و سيراب نمودند. و چه بسيار كمك ها و خدماتي كه مردم پشت جبهه ديگر شهرستانها و روستاهاي كشور به جبهه هاي خوزستان و غرب كشور كه درگير جنگي هشت ساله بودند داشتند، و چه بسيار كمكهاي نقدي و مالي استانهاي ديگر كشور كه پس از جنگ براي بازسازي در قالب استانهاي معين انجام دادند تا شهرهاي خوزستان بازسازي و ساخته شد. آري اينك پس از گذشت بيش از بيست سال از آن زمان، دوران جديدي براي سازندگي كشور فرا رسيده است ، پس آيا سزاوار است آنهايي كه آن روز خون خود را در اين سرزمين اهداء نمودند، اگر امروز نيازمند آب از اين سرزمين باشند از آنها دريغ كنيم، اين هم خود سوالي است كه بايد از خود بپرسيم.

14- توجه نماييم كه درخوزستان گذشته از آب، موادي مانند نفت و گاز كه عنصر حياتي اقتصاد كشور و محل ارزآوري مي باشد و همچنين بسياري از امكانات و منابع ديگر نيز وجود دارد و هم اكنون آنها را در اختيار مردم استانهاي ديگر قرار مي‌دهيم و البته منابع و امكاناتي هم از استانهاي ديگر در اختيار اين استان قرار مي گيرد و اصولا تجارت ميان استانها آزاد است و از اين جهت هيچ حرفي نيست، زيرا كه در يك كشور زندگي مي كنيم، حال اين چگونه بينشي است كه اگر زمان آن رسيده براي توسعه و پيشرفت كشور نياز به انتقال آب آشاميدني و سيراب كردن زمين هاي تشنه استانهاي ديگر مي باشد موضوع را اينگونه احساسي نموده ايم و از انتقال آب به ديگر سرزمين هاي كشورمان دريغ مي كنيم و حتي با ذهنيت سازي اين موضوع، ذهن مردم را به استانهاي ديگر كشورمنفي مي نماييم، درحالي كه بايد در هرموضوعي مردم را به وحدت و خيرخواهي و دلسوزي و توعدوستي نسبت به يكديگر دعوت نماييم، البته منظور اين است چنين موضوعي حتي اگر پاسخي منفي در بر دارد از ديد كارشناسي دنبال شود نه از يك نگاه احساسي.

15- از يك طرف ما خودمان مي‌گوييم چرا برخي كشورها بر سر آب رودخانه ها و درياها با هم دعوا دارند و پشت هر رودخانه‌اي سد مي‌زنند تا زمين هاي آن طرف تر خشك شود، اما از طرف ديگر خودمان نيز گرفتار چنين تفكري شده‌ايم و بر سر ورود و خروج و انتقال آب در استانهاي كشورمان به درگيري‌هاي لفظي روي آورده ايم، يادمان نرود آب هديه اي الهي و مايه حيات است و بايد محلي براي پيوند و انسجام همه ما باشد.

16- در توضيح اين قسمت نمي خواهم موضوع را احساسي نمايم، ولي يادمان نرود موضوع آب در كنار موضوعات ديگر، يكي از نكات اصلي در بحث حادثه كربلا و عاشوراي حسيني است و اصلا ما ملتي هستيم كه در سوز و گداز كربلا و عاشورا به خاطر بستن شريعه فرات و تشنگي اصحاب امام حسين«ع» سالهاست كه گريه نموده و نوحه سر مي دهيم و سياه مي پوشيم و اصحاب يزيد را از اين جنبه كه نوشيدن آب را بر ياران امام دريغ نمودند و آنها را تشنه لب به شهادت رساندند مورد نقد و لعنت خود قرار مي‌دهيم. هم اينك موضوع آب و تشنگي خود، نوعي قداست در ميان ما پيدا نموده و فرهنگ سقايي و سقايت، امري بزرگ و والا شمرده مي شود، پس چگونه است حالا براي انتقال آب كشاورزي و رفع تشنگي ديگر مسلمانان و هموطنان خود راضي نمي‌شويم و اينگونه سخت مي گيريم و بي تحقيق و بدون كارشناسي جامع نظر مي دهيم و تحت تاثير ديگران ما هم به مخالفت بر مي خيزيم.

17- يادمان نمي‌رود كه سالها قبل به دليل پرآبي رودخانه‌ها استان و سركشي و طغيان اين رودخانه ‌ها دوست داشتيم كه سطح اين رودخانه‌ها پايين تر بيايد، تا سيلي حادث نشود، ولي اينك باران كم است و رودخانه ها كم آب و نهرها درحال خشك شدن، آن زمان كه آب زياد بود و سيل مي آمد با صرف هزينه هاي گزاف بر روي رودخانه ها سد زديم و جلو آنها را گرفتيم، اما انگار كه بر تفكر بخشندگي رودخانه ها و بخشندگي خود نيز سد زده ايم كه اينگونه رحمت خداوند را از ديگران دريغ مي كنيم، آري اگر در روزهاي پرآبي رودخانه ها، آب از سرچشمه‌هاي استان مي‌بردند حرفي داشتيم، اما حالا كه با كمبود آب مواجه شده‌ايم، سعي داريم آب را بر ديگران ببنديم. پس چگونه حاضر شده ايم و مي‌شويم تا آب را به ديگر كشورهاي همسايه بفروشيم، اما آن را از مردم استانهاي ديگر كشورمان ايران، كه هم كيش و هم دين و هم ميهن ما هستند دريغ مي كنيم.

18- شايد بسياري از اين خشكسالي ها و كم آبي‌ها نتيجه ناشكري و ناسپاسي است، چه بسا اگر ما بذل و بخشش خود را بيشتر كنيم و از فكر زياده طلبي هاي شخصي خود خارج گرديم، خداوند نيز از ما بگذرد و با بخشش فزونترش، باران‌هاي رحمت خودش را بر ما بيشتر ببارد.

19- البته نكته اي مهم هم در اين رابطه وجود دارد كه نبايد اين بينش در مركز تصميم گيري هاي كلان كشور وجود داشته باشدكه نگاه مركز و پيراموني در اين زمينه ها حاكم شود، يعني در وهله اول امكانات به مراكز كشور رفته و خوزستان به عنوان پيرامون ديده و مطرح شود و به اصطلاح با نگاه دستوري و سلطه مدارانه و بدون برنامه ريزي صحيح آب را از سرچشمه ها به قيمت خشك شدن خوزستان ببرند. بنابراين نبايد نگاه صرف مركز نشيني حاكم بر تصميم گيري هاي انتقال آب باشد، البته همانگونه كه بيان شد از طرف ديگر نيز نگاه بدبينانه و دريغ نمودن از انتقال آب به مردم ديگر ديگرمناطق كشور هم مناسب نيست، پسنديده است تا همواره نگاه لطف آميز و محبت آميز متقابل نسبت به تقسيم منابع كشور وجود داشته باشد تا همه از بركات آن منتفع شويم.

20- اين يك نگاه سنتي و غيرقابل پذيرش است كه سرزمين هاي خشك ديگري در كشور وجود داشته باشد و آنها تشنه بمانند، بنابراين اگر قرار است با انتقال آب، سرزمين‌هاي خشك كشورمان سيراب شده و اين آب تبديل به محصولات كشاورزي شود و دوباره محصول آن به ديگر استانها از جمله به خوزستان برگردد و يا آب آشاميدني شود و ديگر هموطنانمان از آن بنوشند، زهي سعادت است، اما اين موضوع بايد با ديدگاه كارشناسي نگريسته شود بگونه اي كه سرسبزي استاني منجر به خشك شدن استاني ديگر نگردد.

21- البته ضعف هايي هم در مديريت سرمايه و مديريت منابع آب در استان ما وجود دارد كه مبحثي جداگانه است و نبايد با اين موضوع خلط شود. مثلا عدم توجه كافي به فرمايشات مقام معظم رهبري در اجراي طرح چندهزار هكتاري كشاورزي در خوزستان موضوعي جداگانه است كه بايد مورد بررسي قرار گيرد.

22- نگارنده اعتقاد دارد به جاي طرح مباحثي كه موجب ايجاد بدبيني در محبث انتقال آب مي‌ شود بهتر است همه مسئولين مربوطه به جاي نگاه احساسي اين موضوع را با ديدگاه كارشناسي مورد بررسي قراردهند و تصميمات كارشناسي شده را در اختيار مردم قرار دهند. بنابراين بحث وجدل نمودن غيرمنطقي و احساسي در اين زمينه و انتشارحرفها و گفتار بدون كارشناسي شده مبني بر مخالفت يا موافقت با انتقال آب از سرچشمه‌ها امري صحيح نيست و بررسي و اظهار نظر در اين رابطه نيازمند اطاق فكر و كميته و كارگروهي جداگانه است.

23- درموضوع نفت و برق هم به همين ترتيب است، ما در كشورمان شبكه سراسري برق ، شبكه سراسري گاز و شبكه مخابرات داريم و به نحوي كشور از جهت اين منابع به هم وصل است، در نگاه آرماني چه خوب است اگر تلاش شود در يك طرح بزرگ ملي شبكه سراسري آب هم داشته باشيم و كاري كنيم مثل شبكه برق، رودخانه هاي كشور هم به يكديگر وصل شوند و يك راه آبي از ميانه كشور ما بگذرد و انشعاب پيدا نمايد و حتي روزي برسد بتوانيم خزر را به خليج فارس وصل كنيم.

24- البته اين نكته مهم هم لازم به گفتن است، اينكه همه قبول دارند نفت استان منبع مالي حياتي ديگر استانهاست و درآمد آن در خزانه جاي مي گيرد و به همه كشور تعلق دارد، گله از اين است كه درحال حاضرتوزيع درآمد نفت دركشور عادلانه نيست،درحالي كه نفت از زيرزمين اين سرزمين مي رود بسياري از مردم همين سرزمين كه نفتشان را مي برند از حداقل امكانات زندگي معمولي هم برخوردار نيستند، شايد علتش اين است كه آن نگاه و ديدگاه جامع و ملي در مديران و مسئولين وجود ندارد، يعني توزيع درآمد نفت عادلانه صورت نمي پذيرد.

پس اگر فريادي برسر عدم انتقال آب است از اين جهت است و گرنه مردم خوزستان از اين هم سخاوتمندترند و تازه توقع دارند شايد حالا وقت آن است كه دولت دين خود را به خوزستان ادا نمايد، و حداقل براي آباداني بيشتر خوزستان سهم درآمدهاي نفتي استان را بيشتر نمايند.

25- پس بياييم آب را كه مايه حيات است وسيله پيوند و اتحادمان قراردهيم و بدانيم كه آب يك هديه و موهبت الهي است و اگر آن را به ديگر سرزمينهاي تشنه كشور هديه كنيم، خداوند هم آثار و بركت خودش را بيشتر خواهد نمود و همه از آن بهره مند خواهند شد.

‌26- راستي نكته آخر اينكه، مطالب اين مقاله را از چند سال پيش كه موضوع انتقال آب و مباحث خشكسالي مطرح مي شد در ذهن خود داشتم و فرصت نوشتن پيش نيامد، ولي از يك هفته پيش به نوشتن آن مشغول شدم ، درحال تهيه و تنظيم و ويرايش قسمت پاياني اين مقاله طولاني بودم كه اتفاق نادري دركشور افتاد و آن هم بارندگي شديد در فصل تابستان در شهرهاي شمالي كشور بود، واقعا اگر خداوند بخواهد نعمتش را آنچنان ارزاني مي كند كه خود ما هم تعجب كنيم و باران رحمتش را حتي در فصل تابستان به سوي ما خواهد فرستاد.

به خود گفتم حالا كه به ماه رمضان، ماه ضيافت الهي نزديك مي شويم چه خوب است ما هم سخاوت و بخشش خود را زياد نماييم تا او هم باران رحمتش را بيشتر بر ما ببارد، البته خبري هم شنيدم كه ظاهرا اطاق فكري در رابطه با مديريت منابع آب در استان قرار است تشكيل شود كه مسرت بخش بود و انشاالله كه با نگاه كاملا كارشناسي به اين موضوع توجه نمايد.

26- خواننده عزير و محترم، اميدوارم كه از خواندن اين مقاله طولاني ما خسته نشده باشي، همانگونه كه ما هم از نوشتن طولاني آن خسته نشديم، ولي باوركنيد بعضي مواقع براي تبيين و اصلاح يك باور نياز است تا انديشه نمود و نوشت، بهرحال اين مقاله يك نظر بود و هر نظر ديگري نيز در اين زمينه قابل احترام است.


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار