علی بدوی
در اوایل دهه 80 وزیر آموزش وپرورش اعلام داشت که سیاست مدیریت جدید آموزش وپرورش تقویت مدارس دولتی است وتوسعه مدارس غیر انتفاعی ونمونه مردمی از جمله عواملی است که سبب تضعیف مدارس دولتی می شود و این امر خلاف قانون اساسی است. در سال پایانی دولت اصلاحات (1383) ، طرحی به نام " مدارس هیات امنایی " مطرح گردید. در اردیبهشت ماه 1388 شورای عالی آموزش و پرورش با این بهانه که در راستای کمک به اجرای ماده 13 قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده 144 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی کشور و قانون تشكیل شوراهای آموزش و پرورش در استانها و شهرستانها و سیاست مدرسه محوری و به منظور ارتقای كیفیت برنامه های آموزشی وتربیتی مدارس ، جلب و توسعه مشاركت های مردمی و خیّرین در احداث و اداره امور مدارس،تقویت نظام مدیریتی،مالی واجرایی مدارس مبتنی برگسترش عدالت آموزشی و پیمان سپاری مدیریت مدارس را می خواهد به اجرا بگذارد ، آیین نامه توسعه مشاركت های مردمی به شیوه مدیریت هیات امنایی در مدارس را در هفتصد وهشتاد وهشتمین جلسه شورای عالی آموزش و پرورش به تصویب رساند. بنابر هدف موجود در برنامه پنجم توسعه وهمچنین اهداف سند ملی آموزش وپرورش ، وزارت آموزش وپرورش باید طی سالهای بعد از تصویب ، مدارس هیات امنایی کشور را توسعه دهد.
باکاهش بودجه های مدارس دولتی ، مدیران این مدارس در جهت تامین منابع مالی و عبور از بحران کمبود نقدینگی ، بناچار تمایل خود را برای هیات امنایی شدن مدرسه تحت مدیریت خود اعلام کردند. طرحی که با گذشت هفت سال از تصویب آن ، بجز تعداد اندکی از مدارس در عمده مدارس موفق عمل نکرده است. و جنبه فرمایشی آن بیش از فلسفه وجودی آن نمود پیدا کرده است. و بجای پرداختن به کیفیت آموزشی نقش انتقال هزینه های مدارس به مردم بوده است.
این مدارس در بخش پرورش کیفی سرمایه انسانی دچار ضعف شدید بوده و نتوانسته اند در این بخش انتظارات را برآورده کنند. که با توجه به اهداف تشکیل این مدارس ( افزایش کیفیت سرمایه های انسانی) ،در می یابیم سیاست های اتخاذ شده در رابطه با این مدارس ، پاسخگوی نیازهای مدارس نبوده است وعملا در قسمت پرورش نیروی انسانی با کیفیت ناتوان بوده اند. در زمینه تامین وگسترش سرمایه اجتماعی نیز عملکرد نامناسبی داشته اند . در زمینه مشارکت ذی نفعان ،مشارکت مالی در اولویت اول قرار داشته وسایر مشارکت ها شامل مشارکت عاطفی ، فکری و اطلاعاتی در اولویت های بعدی قرار دارند . در این مدارس ، اولیا مشارکت همه جانبه نداشته اند و در تمامی ابعاد مشارکت ،حضوری ضعیف داشته اند که این خود نشان دهنده شکست اهداف این مدارس در اجرای آیین نامه خود می باشد.
مدارس هیات امنایی در زمینه ارائه وسایل وتجهیزات آموزشی عملکرد خوبی داشته لیکن در زمینه فوق برنامه های آموزشی عملکرد مناسبی نداشته اند. در واقع رویکرد آموزش و پرورش برای تبدیل مدارس از نوع دولتی به مدارس هیات امنایی این بود که ضمن بالاتر بودن سطح کیفی تجهیزات آموزشی آنها نسبت به سایر مدارس ، استقبال عمومی از این مدارس در سطح بالایی باشد ، زیرا قرار براین است که منابع خود را قطع کند . اما نتیجه قطع منابع مالی این مدارس وهمچنین ناتوانی این مدارس در جهت پیدا کردن منابع وعدم پشتیبانی مالی کافی توسط منابع غیر دولتی وناکافی بودن کمک مالی اولیا ، موجب شده است که این مدارس نتوانند به اهداف خود جامه عمل بپوشانند. با توجه به نتایج فوق چنین استنباط می شود که جرقه تغییر در عملکرد این مدارس باید از آموزش وپرورش زده شود. با توجه به اینکه تمامی اختیارات مدارس در اختیار سازمان آموزش وپرورش است ، بنابر این مدارس بدون اجازه سازمان نمی توانند کاری از پیش ببرند. در واقع همراه با استقرار سیستم تصمیم گیری مشارکتی ، باید دیگر سیستم های سازمان به گونه ای تغییر یابند که به عنوان عامل بازدارنده عمل نکنند. (مهرعلی زاده ، 1391)
از طرفی با نگاه به برخی از مواد آیین نامه تشکیل مدارس هیات امنایی ، متوجه برخی از خلاء های این مدارس می شویم که باعث شده این مدارس به اهداف اصلی خود نرسیده ویا بامشکلات فراوان برسند. این مواد وتبصره ها به شرح ذیل ارائه شده اند:
1) براساس تبصره 5 ماده 1 اشاره شده در صورتی که عملکرد مدرسه هیات امنایی از نظر شورای آموزش و پرورش شهرستان یا منطقه اثر بخش باشد ،اداره مدرسه بصورت غیر دولتی با رعایت مقررات واگذاری مدارس و حفظ حقوق دولت جمهوری اسلامی ایران بلامانع است. که در اجرا عملا می بینیم بعد از چندین سال عملکرد خوب برخی از مدارس واگذاری کامل آنها و اداره مدرسه بصورت غیر دولتی وصورت نمی گیرد ، ضمن آنکه هیچ شاخصی که نشان دهد در چه صورت عملکرد مدرسه از نظر شورای آموزش و پرورش شهرستان یا منطقه اثر بخش است ارائه نشده است.
2) براساس ماده 2 ردیف 1 ، مدیر مدرسه وظیفه دبیری هیات امنا را برعهده دارد ، در حالی که در جلسات هیات امنا ، نقش رئیس هیات امنا و تصمیم سازی و تصمیم گیری را بازی می کند. در واقع مدیر هم گزارش ارائه می دهد و هم جلسه را به سمت اهداف مورد نظر خویش پیش می برد و رئیس و سایر اعضای هیات امنا نقش حضور فیزیکی و امضاء کننده اسناد و صورت جلسات را دارندو در زمانی که ریاست و یا اعضای هیات امنا اظهارنظراتی خلاف مدیر داشته باشند ، اجازه بیان آنها از سوی مدیر مدرسه به اعضای هیات امنا داده نمی شود.
3) تبصره 6 ماده 2 اشاره می کند که هرگونه عزل یا تغییر اعضا (به استثنا مدیر مدرسه و اعضای حقوقی) با تصویب حداقل دو سوم اعضای هیات امنا و تایید رئیس اداره آموزش و پرورش شهرستان یا منطقه یا ناحیه صورت می گیرد. عملا می بینیم که هیات امنا در عزل ونصب مدیر نقش ندارند. لذا اگر مدیر عملکرد مناسبی در مدرسه نداشته باشد ، هیات امنا در مورد عزل ونصب مدیر هیچ اختیاری از خود ندارند. یا آنکه وقتی اداره آموزش و پرورش تصمیم به عزل و یا نصب یک مدیر داشته باشند ، هیات امنا هیچ نقشی در این زمینه ندارند و اداره آموزش و پرورش منطقه ، اجازه ایفای چنین نقشی را به اعضای هیات امنا نمی دهد.
4) براساس بند 9 ماده 3 ، اگر چه پیشنهاد مدیر مدرسه جزو وظایف هیات امنا می باشد ، لیکن عملا این امر تا کنون محقق نشده و معرفی مدیر همواره از طریق ریاست آموزش وپرورش منطقه صورت گرفته است و نه اعضای هیات امنا.
5) براساس بند1 ماده 3 ، برنامه سالانه مدرسه(ازقبیل فعالیت های مربوط به بهبودكیفیت برنامه های رسمی مدرسه، فعالیت های آموزشی و تربیتی و فوق برنامه ، برگزاری دوره های آموزشی مناسب برای كاركنان ، امور رفاهی وبهداشتی كاركنان و دانش آموزان مدرسه ، خدمات راهنمایی ومشاوره به اولیا ودانش آموزان ، استفاده از فرصت ها و فضای مدرسه) که توسط مدیر مدرسه پیشنهاد شده ، توسط هیات امنا صورت می گیرد. استنباطی که از این مطلب می شود این است که برنامه سالانه مدرسه با اهداف سال ، توانمندیها و بودجه ای که مدرسه در اختیار خواهد داشت ، توسط مدیر مدرسه تنظیم می شود. اما عملا می بینیم هر برنامه ای که از وزارت آموزش پرورش ، سازمان آموزش وپرورش استان ، اداره آموزش وپرورش منطقه مورد نظر درخواست می شود ، مدیر مدرسه باید آنها را به اجرا بگذارد و نباید نسبت به آنها استنکاف کند. مدیر مدرسه وظیفه دارد علاوه بر فعالیت های جاری و علی رغم محدویت های مالی و نیروی انسانی به تمامی ابلاغات ارسالی نیز توجه کرده و آنها را اجرا کند ، در غیر اینصورت باید منتظر توبیخ اداره آموزش وپرورش منطقه باشد. هیات امنا نقش شفافی در تغییر و یابهبود این برنامه ها ندارد.
6) براساس ماده 4 ، سه نفر از افراد واجد شرایط احراز مدیریت مدارس توسط کمیته ای مرکب از نماینده رییس آموزش وپرورش شهرستان یا منطقه یا ناحیه ، نماینده معلمان مدرسه ورییس هیات امنای مدرسه به اداره آموزش وپرورش محل پیشنهادو یک نفرازآنها توسط مدیرآموزش وپرورش انتخاب ومنصوب می شود. عملا این موضوع هیچ گاه اتفاق نیفتاده و انتصاب مدیر مستقیما توسط اداره آموزش و پرورش منطقه صورت می گیرد. نمونه آن تصمیم اخیر ادارات آموزش و پرورش شهرستان اهواز در خصوص چرخشی نمودن مدیران مدارس می باشد که بدون دریافت نظرات این کمیته ، مستقیما توسط روسای ادارات آموزش و پرورش صورت گرفته است .
همچنین در تبصره 2 ماده 4 اشاره شده که اداره آموزش وپرورش موظف است در اولین فرصت نسبت به تشكیل كمیته فوق اقدام نماید. اما عملا چنین کمیته ای هیچ گاه ایجاد نشده است .
7) براساس ماده 9 تخصیص نیروی انسانی مدارس هیات امنایی براساس درخواست هیات امنا و مقدورات اداره آموزش و پرورش شهرستان یا منطقه باتأكید بر حفظ كیفیت و عدالت آموزشی درسایر مدارس انجام می شود. اولا نیروی انسانی انتخاب شده برای مدارس هیات امنایی به طور 100 درصد توسط ادارات آموزش وپرورش صورت می گیرد و هیات امنا دخل وتصرفی در انتخاب آنها ندارند. ثانیا اگر چه در تبصره 1 ماده 9 اشاره کرده درصورت ضرورت ، اداره آموزش وپرورش شهرستان یا منطقه یا ناحیه با تامین نظر هیات امنا برای تغییر یا جایگزینی نیروی انسانی ، اقدام لازم را به عمل خواهد آورد.در صورت واگذاری این مدارس به هیات امنا، تخصیص نیروی انسانی شاغل دولتی به صورت انتقال یا مرخصی بدون حقوق یا بازخریدی یا بازنشستگی انجام می شود. اما عملا تا کنون علارغم درخواست هیات امنا مبنی بر جایگزینی نیروی مناسب به جای نیروی انسانی نامناسب ، ادارات آموزش وپرورش با این بهانه که آموزگار و دبیر کم داریم ، عملا از انجام آن سرباز زده اند.
8) براساس بند 1 ماده 10 بخشی از اعتبارات مورد نیاز این مدارس از طریق اعتبارات دولت که در قالب بخشی از سرانه هزینه تمام شده با توجه به مقررات آموزش و پرورش و در قالب قرارداد فیمابین پرداخت می شود .این اعتبارات مطابق تبصره2 ماده14 قانون شوراهای آموزش و پرورش مصوب مجلس شورای اسلامی ، به صورت کمک تلقی می شود. اما عملا از ابتدای تاسیس این مدارس تا کنون چنین اعتباراتی هیچ گاه نه مصوب شده و نه پرداخت شده است.
9) براساس بند3 ماده 9 بخشی از درآمد مدرسه از طریق وجوهی که از طریق شورای آموزش وپرورش شهرستان یا منطقه با توجه به عملکرد موفق مدرسه به صورت تشویقی در اختیارمدرسه قرار می گیرد . اگر چه در این زمینه مدارس موفقی نیز داشتیم ، اما عملا این وجوه هیچ گاه نه تنها به مدارس موفق پرداخت نشده ، بلکه این مدارس تبدیل به قلک ادارات آموزش وپرورش شده اند که هر چند وقت یک بار مدیران مدارس برای جلب رضایت روسای خود تامین کننده بخشی از هزینه های مصرفی ادارات باشند.
10) براساس بند 4 ماده 9 بخشی از درآمد مدرسه از طریق وجوهی كه از ارائه خدمات آموزشی وپرورشی فوق برنامه( اضافه بر برنامه های رسمی آموزش و پرورش ) دریافت می شود. از آنجایی که مدرسه هیات امنایی هیچ درآمدی ندارد، این وجوه اصلی ترین درآمد مدرسه هیات امنایی می باشد. اما عملا به دلایل مختلف نظیر بی بضاعت بودن دانش آموز ، فرهنگی بودن والدین دانش آموز ، عدم تمایل والدین دانش آموز به ثبت نام دانش آموز در برنامه های فوق برنامه و همچنین عدم وجود اهرم مناسب برای دریافت شهریه هیات امنایی ، بخش زیادی از درآمد این مدارس بصورت مشکوک الوصول می شود. که مدیریت مدرسه را در پرداخت هزینه های جاری مدرسه در طول سال تحصیلی با مشکلات عدیده ای مواجه می سازد.
11) اگر چه شاخص های نظارت و ارزیابی هیات امنای مدارس تدوین شده اند ، لیکن هیچ گاه عملکرد مدارس هیات امنایی از طریق این شاخص ها مورد ارزیابی قرار نگرفته اند لذا هیچ گاه بین مدارس برتر و مدارس ضعیف در گروه هیات امنایی تفاوتی احساس نمی شود.
12) دربخشنامه3 مورخ 19/02/89 ( دستورالعمل اجرایی آئین نامه توسعه مشارکت¬های مردمی به شیوه مدیریت هیأت امنایی در مدارس) در بند 2 ( اهداف) اشاره شده که این مدارس باهدف : ارتقاء کیفیت آموزشی و پرورشی ، بهره برداری از ظرفیت مشارکت مردم در اداره مدرسه ، ارائه الگوی مناسب مدرسه داری مبتنی بر سیاست مدرسه محوری، تحقق عدالت آموزشی ، تقویت استقلال نظام مدیریتی ، مالی و اجرایی مدارس و همچنین ترغیب خیرین ( حقیقی و حقوقی ) به مشارکت در احداث یا اداره مدرسه ایجاد شده اند. اما عملا می بینیم علی رغم گذشت هفت سال تا کنون این اهداف به طور 100درصد محقق نشده اند.
باید دید ایجاد مدارس هیات امنایی که بعنوان راهکار فرار آموزش وپرورش از پرداخت هزینه های مدارس دولتی تلقی می شود بالاخره خواهد توانست کیفیت آموزشی را ارتقا دهد یا باعث شکست آموزش وپرورش در اتخاذ چنین رویکردی شود.
منابع:
مهرعلی زاده یداله و همکاران( 1391) ، بررسی عملکرد مدارس هیات امنایی شهر اهواز