در حال بررسی اخبار بودم که بر تلکس خبری خبرگزاری ها مشاهده کردم مردی خودکشی کرد . آنچه درج شده این بود " ساعتی پیش مردی میان سال از پل میدان آزادی مشهد خود را به پایین پرت کرد و در دم جان سپرد. "

معدود کسانی هستند که با شنیدن این نوع اخبار که حکایت از تألمات روحی و معضلات جامعه است به قول معروف خم به ابرو نیاورده و ککشان هم نمی گزد اما وجدان بیدار نمی تواند بی تفاوت از کنار این وقایع بگذرد.

فرد یا مسؤولی که با وجود این تلخکامی ها و معضلات اجتماعی ، شب را با آسودگی خیال و بی دغدغه سر بر بالین بگذارد شایستگی یدک کشیدن نام مقدس " انسان " را ندارد چرا که فاقد صفات انسانیت و خلیفة الله بودن است و به قول سعدی در گلستان :

بنی آدم اعضای یکدیگرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی

نشاید که نامت نهند آدمی

اولین سؤالی که به ذهن خواننده خبر خطور می کند این است که چرا این مرد دست به خودکشی زده است ؟

وقتی خبر را بررسی می کنیم می بینیم ایشان مرد میان سال است و می دانیم که معمولاً انسان در این سن و سال به بلوغ فکری و عقلی نزدیک تر است و اقدامات اینچنینی – که البته هیچ توجیه منطقی و شرعی ندارد - در اثر مشکلات زیاد رخ می دهند .

در ادامه خبر علت این اتفاق " مشکلات مالی " اعلام می شود. بله گاهی فقر و انگیزه مالی می تواند به دزدی ، تجاوز ، خودکشی و دهها بلکه صدها جرم وجنایت منتهی شود.

برخی ها هشتشان طوری به نهشان گره خورده که از تهیه نان شب نیز بر نمی آیند . شاهد مدعا ، چندی پیش امام جمعه یکی از شهرستان ها با اذعان به اینکه فقر از در و دیوار آن شهرستان می بارد فریاد زد کجای دنیا مردم نان قرضی می خرند.

به راستی سهم فقراء از این همه ثروت در کشورشان چیست ؟ آیا فقط نظاره گر عیاشی تعدادی عیاشان و از خدا نشناسان باشند ؟ یا از بیت المال مثل همه سهمی دارند ؟

جامعه اسلامی وجود فقر و فقیر را بر نمی تابد و از همه ، نابودی آنرا مطالبه می کند چرا که فقر به کفر منجر می شود. ( کاد الققر أن یکون کُفراً )

به همین جهت است که ادیان الهی و بویژه اسلام این پدیده را تقبیح و زشت شمرده و از زمامداران می خواهد که آن را ریشه کن کنند.

ناگفته پیدا است که مشکلات مردم با شعار حل نمی شوند بلکه به مردان عمل نیاز است و چه خوب است متولیان امور بیشتر در این موضوع اندیشه کنند و از مشاورین خبره و توانمند ، در حل این معضل خانمان سوز استمداد بجویند. این پدیده شومی است که اگر به آن کم اعتنا باشیم جامعه را کم کم به سوی افزایش انواع جرم و جنایت ، فروپاشی خانواده ها ، طلاق ، تن فروشی ، دزدی ، فساد و فحشاء و..... رهنمون می سازد.

با کمال تأسف پدیده زشت و نامیمون خودکشی بر اثر ناملایمات زندگانی در اطراف ما رؤیت می شود و روز به روز در حال ازدیاد است و این زنگ خطری است که اولاً باید شنیده شود و ثانیاً نسخه درمان این درد به آنانی که در معرض این آسیب هستند ، تقدیم گردد.

به امید این که این آرزو هر چه سریعتر تحقق یابد و از این به بعد در اخبار نبینیم و نشنویم انسانی که نماینده خدا در زمین است به خاطر مسائل مالی دست به خودکشی بزند.

حمید سالم پور

برچسب ها: خودکشی ، زنگ خطر ، حمید سالم پور