امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
در دنیایی بسر می بریم که سال ها در اسارت و استعمار و استحمار قدرت های زورگو بسر برده و در طول این دوران ظلمانی انسان همواره برای دستیابی به مفاهیم بشریت جانفشانی و مبارزه کرده است و به موازات آن نظام سلطه همزمان با اعطای استقلال های جغرافیای به گونه ی ملت ها به شکلی زیرکانه مفاهیم شریفی چون دموکراسی ، امنیت مشترک و حقوق بشر را به یغما برده و از آنان بت های ساخته که مردم دنیا خواه نا خواه باید سر سجده بر آن بسایید و همواره استقلال فکری و فرهنگی خود را به پای خدایگان این بت های شریف قربانی کنند و آری این وضعی است که دنیای امروز با نظمی سلطه پذیر به حیات ذلت بار خود ادامه می دهد.
و هر از گاهی که بت شکنانی چون خمینی کبیر این بتان پوشالی را می شکنند و قاعده ی این نظم منسوخ را به هم می ریزند، این واژگان و خدایگان آن چهره ی کریه خود را از لباس قاعده ها و قوانین و سازمان های بین المللی خود بیرون ساخته و نشان می دهند و اینجاست که دروغ، سلطه، تحریم و جنگ مشروع شمرده می شوند.
چندی پیش که امام خامنه ای در اجلاس موفقیت آمیز سران غیر متعهد به ایراد سخن پرداختند نظمی آرمانی را در مقابل این هندسه ی غلط و سلطه یک درصدی تبیین و طراحی نمودند که متاسفانه این هندسه و این ساختار که نوید یک گفتمان تحول زا و امید آفرین برای جهان تشنه برابری و برادری بود چندان مورد دقت واقع نشد که در ادامه چند ضلع از اضلاع این هندسه مرصوص به اختصار بیان می گردد:
الف) در نظم نوین جهانی و هندسه ی آرمانی قدرت و تکیه گاه اصلی خداست و نباید دلخوش به اخم و خنده ی آمریکاییان بود زیرا در دنیای سلطه امروز امریکا نماد سلطه است
"به هدفها وفادار بمانیم؛ از اخم قدرتهاى زورگو نترسیم و به لبخند آنان دل خوش نکنیم؛ ارادهى الهى و قوانین آفرینش را پشتیبان خود بدانیم؛ به شکست تجربهى اردوگاه کمونیستى در دو دهه پیش، و شکست سیاستهاى به اصطلاح لیبرال دموکراسى غربى در حال حاضر - که نشانههاى آن را در خیابانهاى کشورهاى اروپائى و آمریکایی و گرههاى ناگشودنى اقتصاد این کشورها همه مىبینند - با چشم عبرت بنگریم"
"این نظم آرمانى در نقطهى مقابل نظام سلطه قرار دارد، که در قرنهاى اخیر قدرتهاى سلطهگر غربى، و امروز دولت زورگو و متجاوز آمریکا، مدعى و مبلّغ و پیشقراول آن بوده و هستند"
ب) شالوده ریز نظم نوین جهانی و رکن رکین این هندسه آرمانی، اخلاق این حقیقت تابناک است و منافع انسانیت ارجع بر همه چیز است و آنچه این هندسه آرمانی را در مقابل هندسه ی غلط سلطه افضل می نماید متکی بر اخلاق بودن و پاشاندن شعاع معنویت بر همه ی فعالیت های مادی و دنیایی انسان هاست.بطوری که در این نظام آرمانی بهشت دنیای قابل دستیابی و تصور است، بهشتی که عمود آن بر استعمار زدایی، طلب استقلال در همه ی جوانب و مهم تر از همه عدم تعهد به قطب های شرق و غرب.
"این حقیقت تابناک {سرشت همگانی} داراى چنان ظرفیتى است که قادر است پایه و پشتوانهى تشکیل جوامع آزاد و سرافراز و برخوردار از پیشرفت و عدالت - توأماً - گردد و شعاع معنویت را بر همهى فعالیتهاى مادّى و دنیائى انسانها نفوذ دهد و بهشتى دنیائى - پیش از بهشت اخروىِ موعود ادیان الهى - براى آنان فراهم آورد. و نیز همین حقیقت مشترک و همگانى است که میتواند شالودهریز همکاریهاى برادرانهى ملتهائى باشد که از نظر شکل ظاهرى و سابقهى تاریخى و منطقهى جغرافیائى، شباهتى به یکدیگر ندارند"
ج) امروز در یکی از حساس ترین پیچ های تاریخی گیتی قرار داریم و جهان در حال گذار و جابجایی قدرت است و هندسه ی آرمانی در حال شکل گیری است که یکی از ویزگی عمده آن چند وجهی بودن آن است. دیگر قطب های سنتی شرق و غرب در حال فروپاشی و قدرت های جدید و نوظهور در حال شکل گیری است. قدرت های که عمود خیمه ی آنها تنوع فرهنگ ، اقتصاد و دیدگاه است.
"خوشبختانه چشمانداز تحولات جهانى، نویدبخش یک نظام چند وجهى است که در آن، قطبهاى سنتى قدرت جاى خود را به مجموعهاى از کشورها و فرهنگها و تمدنهاى متنوع و با خاستگاههاى گوناگون اقتصادى و اجتماعى و سیاسى میدهند. اتفاقات شگرفى که در سه دههى اخیر شاهد آن بودهایم، آشکارا نشان میدهد که برآمدن قدرتهاى جدید با بروز ضعف در قدرتهاى قدیمى همراه بوده است. این جابهجائى تدریجى قدرت، به کشورهاى عدم تعهد فرصت میدهد تا نقش مؤثر و شایستهاى را در عرصهى جهانى بر عهده بگیرند و زمینهى یک مدیریت عادلانه و واقعاً مشارکتى را در پهنهى گیتى فراهم آورند."
د) نظم سلطه که با تکیه بر مفاهیم شریف به دیکتاتوری نوین اقدام نموده یک نظام غلط اندر غلط و منسوخ است و آنچه نظم آرمانی را متمایز می کند اتکا و مبتنی بر گذاره های چون عدالت، دموکراسی و حقوق بشر است و اتاق فرمان آن در دستان همگان می چرخد .
"شرائط کنونى جهان فرصتى شاید تکرار نشدنى براى جنبش عدم تعهد است. سخن ما آن است که اتاق فرمان جهان نباید با دیکتاتورى چند کشور غربى اداره شود. باید بتوان یک مشارکت دموکراتیک جهانى را در عرصهى مدیریت بینالمللى شکل داد و تضمین کرد. این است نیاز همهى کشورهائى که مستقیم یا غیرمستقیم از دستاندازى چند کشور زورگو و سلطهطلب زیان دیدهاند و مىبینند. شوراى امنیت سازمان ملل داراى ساختار و سازوکارى غیرمنطقى، ناعادلانه و کاملاً غیر دموکراتیک است؛ این یک دیکتاتورىِ آشکار و یک وضعیت کهنه و منسوخ و تاریخ مصرف گذشته است..."
ه) باز تعریف جدید مفاهیم شریف در نظام آرمانی و تقسیم بندی های هندسه آرمانی در مقابل نظم سلطه. بر خلاف نظم سلطه که در آن جان انسان ها ارزش گزاری شده و آسیا و افریقا، امریکای لاتین و شرق اروپا ارزان و امریکای و غرب اروپا جانش بهای سنگین به خود می گیرد و انسانها در چندین طبقه 1و 2و 3 متمایز می شوند در نظام آرمانی این مفاهیم جانی دوباره گرفته و براساس منافع بشری تعریف می گردند.
"... آنها میگویند «حقوق بشر»، و منافع غرب را اراده میکنند؛ میگویند «دموکراسى»، و دخالت نظامى در کشورها را به جاى آن مىنشانند؛ میگویند «مبارزه با تروریسم»، و مردم بىدفاع روستاها و شهرها را آماج بمبها و سلاحهاى خود می سازند. در نگاه آنها، بشریت به شهروندان درجهى یک و دو و سه تقسیم میشوند. جان انسان در آسیا و آفریقا و آمریکاى لاتین ارزان، و در آمریکا و غرب اروپا گران قیمتگذارى میشود. امنیت آمریکا و اروپا مهم، و امنیت بقیهى بشریت بىاهمیت دانسته میشود. شکنجه و ترور اگر به دست آمریکائى و صهیونیست و دستنشاندگان آنها صورت گیرد، مُجاز و کاملاً قابل چشمپوشى است. زندانهاى مخفى آنها که در نقاط متعددى در قارههاى گوناگون شاهد زشتترین و نفرتانگیزترین رفتارها با زندانیان بىدفاع و بىوکیل و بىمحاکمه است، وجدان آنان را نمىآزارد. بد و خوب، کاملاً گزینشى و یکطرفه تعریف میشود."
و) وضعیت رسانه ای در نظم آرمانی بر مبنای معنویت و اخلاق مداری است و دروغ ، دروغ و حق ، حق و ظلم بد و عدالت به زیباترین شکل به تصویر کشیده می شود.
"منافع خود را به نام «قوانین بینالمللى»، و سخنان تحکمآمیز و غیرقانونى خود را به نام «جامعهى جهانى» بر ملتها تحمیل میکنند و با شبکهى رسانهاىِ انحصارىِ سازمانیافته، دروغهاى خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالتطلبى وانمود میکنند و در مقابل، هر سخن حقى را که افشاگر فریب آنها است، دروغ، و هر مطالبهى برحقّى را یاغیگرى می نامند"
"..و شبکهى رسانههاى متعلق به صهیونیزم و بسیارى از رسانههاى غربى و مزدور نیز با زیر پا گذاشتن تعهّد اخلاقى و رسانهاى، این دروغ بزرگ را تکرار میکنند. سردمداران سیاسىِ مدعى حقوق بشر نیز چشم بر این همه جنایت بسته و بدون شرم و پروا، از آن رژیم فاجعهآفرین حمایت کرده و در نقش وکیلمدافع آن ظاهر میشوند"
ز) امنیت مشترک و غیر قابل تبعیض ضرورتی قوی و مطالبه همگانی در هندسه آرمانی ست و مردود بودن قدرت آوری و مشروعیت بخشی سلاح هسته ای در هندسه ای آرمانی یک اصل است. در نظم آرمانی سلاح و کاربرد آن از هر نوع اش گناهی نابخشودنی است.و در عین حال بهرمندی یکسان از انرژی ای صلح آمیز یک حق همگانی است. در این هندسه ی آرمانی دیگر تنها قاتلان بشریت و استفاده کنندگان مرگبارترین سلاح و دارنده ی بیشترین سلاح ها پرچمدار و داعیه دار مبارزین عرصه ی جلوگیری از اشاعه ی سلاح هسته ای نیستند غیر این طنزی دردناک است.
"صلح و امنیت بینالمللى از جملهى مسائل حادّ جهان امروز ما است و خلع سلاحهاى کشتار جمعى و فاجعهبار، یک ضرورت فورى و یک مطالبهى همگانى است. در دنیاى امروز، امنیت، پدیدهاى مشترک و غیرقابل تبعیض است"
"جمهورى اسلامى ایران استفاده از سلاح هستهاى و شیمیائى و نظائر آن را گناهى بزرگ و نابخشودنى میداند. ما شعار «خاورمیانهى عارى از سلاح هستهاى» را مطرح کردهایم و به آن پایبندیم"
".. . استفادهى صلحآمیز از این انرژى، بر اساس قوانین بینالمللى، حق همهى کشورها است. همه باید بتوانند از این انرژى سالم در مصارف گوناگونِ حیاتى کشور و ملتشان استفاده کنند و در اِعمال این حق، وابسته به دیگران نباشند.."
"طنز تلخ روزگار ما آن است که دولت آمریکا که دارندهى بیشترین و مرگبارترین سلاحهاى هستهاى و دیگر سلاحهاى کشتار جمعى و تنها مرتکبِ بهکارگیرى آن است، امروز میخواهد پرچم مخالفت با اشاعهى هستهاى را به دوش بگیرد!"
"من تأکید میکنم که جمهورى اسلامى هرگز در پى تسلیحات هستهاى نیست، و نیز هرگز از حق ملّت خود در استفادهى صلحآمیز از انرژى هستهاى چشمپوشى نخواهد کرد. شعار ما «انرژى هستهاى براى همه، و سلاح هستهاى براى هیچکس» است"
ح) مهم ترین مسئله نظام آرمانی مسئله دردناک فلسطین است.چرا که بیش از 6دهه است انسانیت و کرامت بشر در معده ای حرامخوار نظام سلطه جویده می شود و نظام سلطه به راحتی و به زور سلاح و فریب کشوری مستقل بنام فلسطین را غصب می کند. در نظام آرمانی حل مسئله فلسطین فقط و فقط بدست فلسطینیان است. آن هم به دموکراتیک ترین شکل ممکن، درپروسه ی همه پرسی عمومی با حضور فلسطیان چه مسلمان و چه یهود و مسیحی اش.
"لازم میدانم در اینجا از یک مسئلهى بسیار مهم سخن بگویم؛ که اگرچه مربوط به منطقهى ما است، ولى ابعاد گستردهى آن از این منطقه فراتر رفته و سیاستهاى جهانى را در طول چندین دهه تحت تأثیر قرار داده است و آن، مسئلهى دردآور فلسطین است."
"این {فلسطین}، یکى از مهمترین مسائل جامعهى بشریت است. سران سیاسى و نظامى رژیم غاصب صهیونیست، در این مدت از هیچ جنایتى پرهیز نکردهاند؛ از کشتار مردم و ویران کردن خانهها و مزارع آنان و دستگیرى و شکنجهى مردان و زنان و حتّى کودکان آنان، تا تحقیر و توهین به کرامت این ملت و سعى در نابودى و هضم آن در معدهى حرامخوار رژیم صهیونیستى، و تا حمله به اردوگاههاى آنان در خود فلسطین و در کشورهاى همسایه که میلیونها آواره را در خود جاى میداده است. نامهاى «صبرا» و «شتیلا» و «قانا» و «دیر یاسین» و امثال اینها با خون مردم مظلوم فلسطین در تاریخ منطقهى ما ثبت شده است."
"سخن ما آن است که فلسطین متعلق به فلسطینىها است و ادامهى اشغال آن، ظلمى بزرگ، تحملناپذیر و خطرى عمده براى صلح و امنیت جهانى است. همهى راههائى که غربیها و وابستگان آنها براى «حل مسئلهى فلسطین» پیشنهاد کرده و پیمودهاند، غلط و ناموفق بوده است و در آینده نیز چنین خواهد بود. ما راهحلى عادلانه و کاملاً دموکراتیک را پیشنهاد کردهایم: همهى فلسطینىها، چه ساکنان کنونى آن، و چه کسانى که به کشورهاى دیگر رانده شده و هویت فلسطینى خود را حفظ کردهاند، اعم از مسلمان و مسیحى و یهودى، در یک همهپرسىِ عمومى، با نظارتى دقیق و اطمینانبخش شرکت کنند و ساختار نظام سیاسى این کشور را انتخاب نمایند و همهى فلسطینیانى که سالها رنج آوارگى را تحمل کردهاند، به کشور خود باز گردند و در این همهپرسى و سپس تدوین قانون اساسى و انتخابات، شرکت نمایند. آنگاه صلح برقرار خواهد شد"
ت) دعوت همگان به نظام آرمانی و دعوت به تعقل و اندیشه ورزی برای رهایی از چنگال نظام سلطه که میسر نمی شود مگر با تصمیم گیری شجاعانه
"در اینجا مایلم پندى خیرخواهانه به سیاستمداران آمریکائى که تاکنون همواره به عنوان مدافع و پشتیبان رژیم صهیونیستى در صحنه حاضر شدهاند، بدهم: این رژیم تاکنون براى شما دردسرهاى بیشمار داشته است؛ چهرهى شما را در میان ملتهاى منطقه، منفور و شما را در چشم آنان شریک جنایات صهیونیستهاى غاصب معرفى کرده است؛ هزینههاى مادى و معنوى که در طول سالهاى متمادى از این رهگذر به دولت و ملت آمریکا تحمیل شده است، سرسامآور است؛ و احتمالاً در آینده اگر همین روش ادامه یابد، هزینههاى شما سنگینتر هم خواهد شد. بیائید به پیشنهاد جمهورى اسلامى دربارهى همهپرسى بیندیشید و با تصمیمى شجاعانه، خود را از گره ناگشودنى کنونى نجات دهید. بىشک مردم منطقه و همهى آزاداندیشان گیتى از این اقدام استقبال خواهند کرد"
در پایان بر همگان این که دیر یا زود این نظام سلطه برچیده شده و حکومت صالحان بنا خواهد شد، سنت لاتبدیل الهی و امری بدیهی و روشن است و می طلبد همگان با اطاعت محض از ولی امرمسلمین و تقویت اضلاع این هندسه ی منظم و عادل از این پیچ تاریخی به سلامت عبور کرده و مقدمات تشکیل این نظام آرمانی را فراهم آوریم.
"سخنان مقام معظم رهبری در اجلاس کشورهای غیر متعهد در تهران"