شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۴۹۸۲
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۴
شوشان/ هادی شریفی

 در هفته‌های اخیر، استان خوزستان با خبر آتش سوری پتروشیمی بوعلی، فوت بیمار دیالیزی در بیمارستان و خودکشی چند جوان در این استان، تیتر رسانه‌های ملی شد. البته باوجود انعکاس این اخبار دیگرکسی از شنیدن اخبار درگیری و قتل با سلاح گرم، اختلاف‌های سیاسی بر سر مناصب دولتی، گردوخاک و گرمای هوا تعجب نمی‌کند و این موارد کم‌کم به‌صورت رویه طبیعی درآمده و کمتر سیگنال‌های امیدبخشی از این استان به بیرون مخابره می‌شود.

خوزستان با وجود منابع عظیم نفت و گاز، خاک حاصلخیز و آب، استانی از لحاظ منابع طبیعی غنی اما عقب‌مانده و توسعه‌نیافته است، معیار این توسعه‌نیافتگی شاخص توسعه انسانی در خوزستان و سایر مؤلفه‌های پیشرفت و توسعه است. شاخص توسعه انسانی معیاری از سطح زندگی است که عوامل بسیاری مانند درآمد، امید به زندگی و سواد در آن تأثیرگذار است. همچنین شاخص توسعه بر اساس نور شبانگاهی نشان می‌دهد استان خوزستان در مقایسه با استان‌های دیگری مانند اصفهان، شیراز، تهران و مشهد عقب‌مانده‌تر است.

نرخ بیکاری در استان خوزستان هم‌اکنون حدود ۲۶ درصد است، شهرک‌های صنعتی شهرهای این استان فقط دارای ساختمان‌های متروک است و آمار آسیب‌های اجتماعی در خوزستان نیز در مرز هشدار است به‌طوری‌که طبق اعلام رئیس‌کل دادگستری خوزستان سال گذشته هشت هزار فقره طلاق توافقی و هفت هزار مطالبه مهریه در خوزستان اتفاق افتاده است. این یعنی روزانه ۲۱ طلاق توافقی در خوزستان به ثبت رسیده است. علاوه بر این درصد کمی از عملکرد مسئولین استانی راضی هستند. اغلب مردم این استان از درآمد، وضع زندگی شخصی، مسکن و اماکن تفریحی و ... راضی نیستند.

این نوشتار درصدد پاسخ به این سؤال است که چرا باوجود توسعه استان‌های دیگر مانند اصفهان، شیراز و تبریز بعد از انقلاب خوزستان هنوز عقب‌مانده است.

یک اشتباه رایج

همواره در مواجه با مردم خوزستان یا خواندن نظرات آن‌ها در زیر اخبار مربوط مرتبط با استان، مردم این استان عنوان می‌کنند تهرانی‌ها نفت ما را می‌برند، اصفهانی‌ها آب ما را می‌خورند و علت عقب‌ماندگی استان را به بردن نفت توسط تهرانی‌ها و آب توسط اصفهانی‌ها و کرمانی‌ها و یزدی‌ها نسبت می‌دهند.

این یک باور غلط و نادرست است، خوزستان جزئی از جغرافیای جمهوری اسلامی ایران است و طبیعتاً اگر نفتی در این استان وجود دارد و یا آبی، متعلق به‌کل کشور است. اگر بخواهیم بر اساس استدلال برخی خوزستانی‌ها نظر دهیم، سرچشمه شاخه‌های اصلی کارون زرد کوه بختیاری در استان چهارمحال و بختیاری است پس این رودخانه متعلق به خوزستانی‌ها نیز نیست. یا طبیعت زیبا و بکر شمال متعلق به استان‌های شمالی است و خوزستانی‌ها نباید از این طبیعت استفاده کنند یا دیگر موارد این‌چنینی.

نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد این است که با توجه به اجرای نامناسب و شعاری طرح ۵۵۰ هزار هکتاری کشاورزی در این استان و گرمای هوا، انتقال آب کارون جهت مصارف کشاورزی در دیگر استان‌ها به منزله نابودی یک استان و آبادانی استانی دیگر است. طرحی که دولت یازدهم بر آن انجام آن اصرار دارد و استاندار فعلی نیز صراحتاً عنوان کرده هم نظر دولت است. کارون رودخانه‌ای نیست که سند آن به نام استانی خاص زده شده باشد و یک استان داعیه دار آن است، کارون رودخانه‌ای ملی است ولی اولویت بهره برداری و دریافت بهره از این رودخانه برای استان‌های خوزستان و چهار محال و بختیاری است. 

متأسفانه برخی مسئولین که بقا و محبوبیت خود را در سخنان پوپولیستی می‌بینند به این استدلال نادرست دامن می‌زنند. استاندار سابق این استان در اظهاراتی می‌گوید: من متأسفم که ۲ درصد نفت را این‌گونه در مجلس تصویب کردند، چطور است که بیشترین میزان تولیدی نفت در خوزستان است، خانواده‌های ما در جنگ بقچه به سر داشتند آواره شدند و از این شهر به آن شهر برای نجات از بمب‌های صدام فرار می‌کردند و در انقلاب در شهرهایی مثل کرمان و سیستان خبری از بمب‌گذاری نبود، اما اکنون این شهرها باید در کنار ما از ۲ درصد نفت بهره‌مند شوند.

این‌گونه اظهارنظرها کاملاً غلط و پوپولیستی هستند نسبت دادن جنگ و بمب‌گذاری به درآمد نفت صحیح نیست در زمان جنگ همه مرم این سرزمین به خوزستان شتافتند و همه باهم از این مرزوبوم دفاع کردند.

البته اقدام دولت‌های بعد از انقلاب در بی‌توجهی و عدم اختصاص سهمی به‌طور مستقیم از منابع فروش نفت و گاز به این استان نیز اقدامی غلط بوده است. این اقدام، ناعادلانه است که نفت و پتروشیمی و گاز از این استان برداشت شود ولی عمران و آبادی آن برای سایر استان‌ها باشد. اختصاص مبلغی از درآمد فروش نفت فقط به این استان، اعلام رسمی مبلغ اختصاص‌یافته و راه‌های هزینه کرد آن بسیار مهم است چون بودجه‌های زیادی به این استان سرازیر شده و آخرسر به نحو نامعلومی حیف‌ومیل شده است.

نکته مهم این است که ساختن دوقطبی خوزستانی‌ها و پایتخت‌نشینان توسط مسئولین به‌سرعت در استان خوزستان در حال انجام است، ایجاد دوقطبی تهرانی‌ها – خوزستانی‌ها به‌شدت خطرناک است، کوبیدن بر طبل این دوقطبی فقط یک نتیجه دارد و آن‌هم برانگیختن حسرت نفرت در جامعه نسبت به مسئولین ارشد کشوری. بدانیم تهران، تنها یک استان نیست تهران پایتخت سیاسی ایران نیز هست.

در این باب نتیجه می‌گیریم که منابع طبیعی، سیاسی و اقتصادی در جای‌جای جغرافیای جمهوری اسلامی ایران متعلق به تمام ایرانیان است، کسانی که منافع استانی را به منافع ملی ترجیح می‌دهند و برای مصوبه‌های مجلس ابراز تأسف می‌کنند قطعاً در پی لاپوشانی کم‌کاری خویش‌اند.

مدیران نالایق و سفارشی، عامل مهم عقب‌ماندگی

دلیل دیگر عقب‌ماندگی این استان. وجود برخی مدیران نالایقی هستند که صندلی‌های مدیریتی استان را اشغال کرده‌اند، در ۳ دهه گذشته کمتر مدیر توانمندی در خوزستان بر سرکار آمده که بتواند مشکلات خوزستان را مرتفع نماید و هم‌طراز با نیازهای استان باشد.

وجود انبوهی از صنایع نفتی، منابع طبیعی و نیروی متخصص در یک منطقه ضرورتاً توسعه آفرین نیست. همان‌طوری که فراهم آوردن مقادیر زیادی هیدروژن، اکسیژن و کربن، الزامی را برای شکل‌گیری اسیدسولفوریک به وجود نمی‌آورد. تشکیل این ماده شیمیایی کاتالیزور ویژه‌ای را می‌طلبد. پدیده توسعه نیز نیازمند مدیران مبتکر است که ترکیب مطلوبی از عوامل مختلف را در شرایطی معین برای نیل به هدفی خاص، به وجود آورد.

همین استان خوزستان یکی از استان‌هایی است که هرسال در ردیف استان‌هایی قرار می‌گیرد که بیشترین بودجه را دریافت می‌کنند، ولی اندک کاری در استان شکل بگیرد فاقد کیفیت لازم است و نیاز آن است بعد از مدت‌زمان اندکی باز همان کار عمرانی، فرهنگی، اقتصادی را با بودجه دیگری باید انجام داد. از مدیران وام‌دار به باندهای سیاسی – اقتصادی نباید انتظار کارهای بزرگ داشت چون این‌گونه مدیران به فکر حلقه اطراف خود هستند نه مردم.

به‌طور مثال مدیرکل اداره کار این استان که در دو مقطع زمانی و حدود ۸ سال بر صندلی مدیر کلی اداره کار خوزستان تکیه زده اظهار داشت: عدم وجود نیروی متخصص و بامهارت در خوزستان موجب جذب غیربومی‌ها می‌شود. آیا وظیفه تربیت نیروی کار ماهر بر عهده دستگاه عریض و طویلی که شما سکانان را بر عهده گرفته‌اید و سازمان فنی و حرفه‌ای نیست؟ پس چگونه است که موقع ارائه دادن آمار، اعداد رنگارنگی تحویل مردم می‌دهید ولی در این‌گونه مواقع نیروی کار ماهر نیست. احتمالاً وجود مدیران نالایق هم باید گردن دیگر استان‌ها انداخت یا اینکه انتظار داشت وزیر کار ژاپن بیاید و به جوانان خوزستانی مهارت بیاموزد.

وقتی خودرو لوکس اولویت ضروری استان می‌شود
درست از اوایل دولت تدبیر و امید تمام دغدغه استاندار و نمایندگان سابق این استان تردد خودروهای اروند در این استان شده است – نگارنده نفیاً و اثباتاً نظری در مورد تردد این خودروها ندارد – به‌طوری‌که با بررسی مصاحبه‌های مسئولان دولتی و نمایندگان این استان بیش از شصت درصد مصاحبه‌ها در رابطه با تردد این خودروهاست.

درصورتی‌که استان خوزستان معضلات و گرفتاری‌ها فراوانی ازجمله تنگی نفس خوزستانی‌ها بعد از بارندگی، بیکاری بالای ۲۷ درصد، وضعیت بسیار بد کشاورزی و آب آشامیدنی، گردوخاک و آلودگی‌های محیط زیستی، بیشترین تعداد خانوار کپرنشین را دارد. آب در شهرهای خوزستان نه‌تنها قابل شرب نیست بلکه در مواردی برای استحمام مردم نیز مشکل‌ساز می‌شود به‌گونه‌ای که برخی پزشکان رواج برخی بیماری‌های پوستی در بین مردم خوزستان را ناشی از آب بی‌کیفیت می‌دانند و به بعضی از بیمارانی که با چنین مشکلاتی مواجه می‌شوند توصیه می‌کنند برای استحمام از آبی غیر از آب‌لوله‌کشی استفاده کنند.

جالب‌تر اینکه آب موجود در شهرهای خوزستان حتی برای شستشوی خودروها نیز کاربرد ندارد زیرا بعد از اتمام شستشو لایه‌ای سفیدرنگ روی خودرو باقی می‌ماند که مردم بعد از شستن خودرو و خشک‌کردن، مجبور هستند آب تصفیه روی آن بریزند تا لایه سفیدرنگ روی آن باقی نماند. (خوز نیوز، کد خبر ۳۸۱۴۳)

متأسفانه پرداختن به موضوعاتی که برای قشر خاص و بسیار اندکی مهم است و رها کردن سایر مشکلات استان در این سه سال ضربه بدی به استان زد، در حال حاضر مدیریت سیاسی و مدیران سیاسی که استان را به چشم سکوی پرتاب می‌بینند سم مهلکی برای توسعه آن است، مدیریت جهادی می‌تواند نسخه‌ای شفابخش برای بیماری روزمرگی‌های این استان باشد.

مسئولان این استان بارها اعلام کرده که برای تردد خودروهای پلاک اروند در سرتاسر استان مصوبه شورای امنیت را دارند، به راستی باید از این دو شخص پرسید که چرا برای جذب جوانان بومی بیکار در پتروشیمی‌ها مجوز نگرفتید؟ شما که این همه می‌توانید اقدام کنید چرا به جای اینکه به فکر مردم فقیر و محروم بودید برای خوشحالی قشر ثروتمند جامعه اقدام کردید. 

آیا اولویتی بالاتر از کاهش بیکاری جوانان، تأمین آب شرب مورد نیاز، حل مشکل ریزگردها، توجه به قشر محروم وجود دارد. این مسئولان آیا سری به روستاهای این استان زده‌اند؟ 

نقش رسانه در توسعه
رسانه‌های همگانی با ایفای نقش آموزشی و خبری خود، در ایجاد تحول و مهارت‌ها، ارزش‌ها و انگیزه‌ها مؤثرند. رسانه‌های همگانی می‌توانند با استفاده از شیوه‌های مناسب، نیازهای عمومی را هماهنگ کنند. وسایل ارتباط‌جمعی و رسانه‌ها تأثیر چشمگیری دررسیدن جامعه به توسعه پایدار داشته و برای اجرای سیاست‌های نظارتی و پیشگیری و مبارزه با فساد اداری رکن مهم محسوب می‌شوند. در استان خوزستان قطعاً رسانه‌های فعال و خبرنگاران خبره‌ای وجود دارند که هدف آن‌ها اطلاع‌رسانی دقیق و آگاه‌سازی جامعه است.

اما با نگاهی به رسانه‌های این استان تعدادی از رسانه‌ها را می‌بینیم که به‌جای اینکه رسانه باشند، دنبال منافع مالی اشخاص یا گروه خاصی هستند. دستگاه‌های دولتی و حکومتی در استان خوزستان چون وضعیت برخی رسانه‌ها را دیده‌اند و شناخته‌اند، در اولین نقد و انتقادی دست‌به‌جیب می‌شوند و کل مسئله حل می‌شود در این هنگام نه خانی آمده و نه خانی رفته، رسانه مذکور هم‌چشم خود را تا مادامی‌که جیره‌اش تأمین شود، می‌بندد.

درصورتی‌که اگر رسانه‌های استان به رسالت خود عمل کنند و تا بهبود یک معضل زیر فشارها خم نشوند و عقب‌نشینی نکنند و در مقابل وعده‌های مالی تطمیع بایستند قطعاً شاهد بهبود عملکرد دستگاه‌های دولتی و حکومتی خواهیم بود.

عامل فرهنگ، دلیل عدم توسعه
در مورد عدم توسعه این استان نظریاتی وجود دارد، نظریه اول عوامل خارجی را مسئول عقب‌ماندگی می‌دانند. طرفداران این نظریه معتقدند که جنگ تحمیلی ۸ ساله و جنگ‌های سالیان دور باعث عقب‌افتادگی این استان نسبت به سایر استان‌ها شده است.

نظریه دوم وجود قوانین نامتناسب با وضعیت جغرافیایی در این استان و متعاقب آن قانون‌گریزی توسط افراد جامعه را دلیل عدم توسعه می‌دانند. طرفداران این نظریه هم به منتسکیو ارجاع می‌دهند، منتسکیو اعتقاد دارد قانون باید با توجه به آداب‌ورسوم و معتقدات و مبانی دینی و شرایط جغرافیایی وضع گردد وگرنه قابل‌اجرا نیست.

نظریه سوم که شاید درست‌ترین نظریه باشد وجود بعضی عوامل و رخدادهای ذهنی و فرهنگی و شخصیتی را عامل عقب‌ماندگی این استان می‌شمارد. طرفداران این نظریه اعتقاد دارند بعضی از مناسبات فرهنگی و اجتماعی قبیله‌ای ویژه‌ای بر خوزستان حاکم است که نیاز به بازبینی جدی دارد.

صاحبان نظریه‌ی فرهنگی اعتقاددارند که فکر خلاق و سازنده در فرهنگ ناتوان و غیر مولد کمیاب است و ازآنجاکه فرهنگ ویران گر چیرگی دارد، هر زمان که عناصری آگاه و صاحب اندیشه نو پا به عرصه عمل گذاشتند، این فرهنگ غالب هرگونه فرصتی را از آن‌ها گرفته است.

اینکه مردم جامعه‌ای فقط خوب فکر کنند مشکل توسعه‌نیافتگی اصلاً حل نمی‌شود، هم‌اکنون مانند زمان مشروطه، افکار مدرن است ولی عمل چیز دیگری است. مثالی بدیهی در این رابطه مفید است: اینکه در اغلب خیابان‌ها و کوچه‌های این استان زباله و آشغال وجود داشته باشد ناشی از کم‌توجهی دولت و یا شهرداری نیست، اگر هر فردی به‌نوبه خود فرهنگ آشغال ریختن را رعایت کند مطمئناً شاهد وضعیت فعلی نبودیم. قطعاً دولت یا شهرداری نمی‌تواند پشت سر هر فردی جاروبرقی یا کارگر شهرداری بگذارد که آشغال آن شخص را پشت سرش جمع کند.

توسعه‌نیافتگی خوزستان نتیجه برخی خلقیات و شخصیت انباشته‌شده قبیله‌ای، عشیره‌ای و تبعیتی ازيک طرف و سهم خواهی قومی و سیاسی از طرف دیگر است.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار