خوزستان در دفاع مقدس و دفاع مقدس در خوزستان

شوشان : امروز بيش از سي و دو سال است كه از آغاز جنگ تحميلي هشت ساله و دوران دفاع مقدس مي‌گذرد، در اينجا خاطرات آن روزها را ورق مي زنيم، هنوز در حال استشمام بوي خوش انقلاب بوديم كه ناگهان دشمن بعثي با چراغ سبز آمريكا از زمين، دريا و هوا به كشورمان حمله نمود و با تحميل جنگ به كشورمان كاممان را تلخ كرد، در حال شروع براي ساختن خرابيهاي به جاي مانده از عقب ماندگي ها و وابستگي هاي دوران شاهنشاهي بوديم كه جنگي خانمانسوز خرابه هاي ديگري برايمان بجاي گذاشت و نگذاشت تا انقلاب مسير عادي و طبيعي خود را بپيمايد، جنوب و غرب كشورمان در آتش و جنگ دشمن قرارگرفت و در خشم و كينه آنها سوخت.

وقتي به ياد آن روزها مي‌افتيم بي‌اختيار سرزمين خاطره انگيز خوزستان به يادمان مي آيد، خوزستاني كه بيشترين خطرها و بيشترين خاطره ها را از جنگ در دل خود دارد، البته امام امت همان روزهاي اول گفت كه اين جنگ اگرچه تحميلي است اما براي ما نعمت است و حكمت اين گفته امام، امروز بيشتر مشخص شده است و آن اينكه از درون اين جنگ، فرهنگي غني و پرمايه به وجود آمده كه در تاريخ ما فرهنگ دفاع مقدس نام دارد و بي ترديد اين فرهنگ با امتزاج فرهنگ انقلاب اسلامي شكل جديدي را خلق نموده كه به استمرار انقلاب اسلامي و حفظ آرمانهاي آن كمك مي نمايد و امروز ديگر نمي توان دوران انقلاب و دوران دفاع مقدس را از هم جدا نمود، زيرا كه مشتركات آن بسيار و البته مجال ديگري مي خواهد تا در باره آن شرح داد.

آري هشت سال جنگ اگرچه ما را از جهاتي عقب انداخت، اما فرهنگي ناب را براي كشور به ارمغان آورد كه ارزشي بسيار دارد، يعني اينكه گنجي براي كشور ايجاد شده كه فقط بايد فرصت نمود و آن را استخراج كرد،گوشه بزرگي از اين گنج در سرزمين خوزستان پنهان است.

آري خوزستان نسبت به برخي استانهاي ديگر كشور از ويژگي هاي خاصي در دفاع مقدس برخوردار است كه نمي توان آنها را نديد و لحاظ ننمود، خوزستان به تنهايي نقشي پراهميت در خلق حماسه هاي دوران دفاع مقدس داشته و از سوي ديگر فرهنگ متعالي دفاع مقدس نيز به گونه اي خاص به خوزستان وابسته است، زيرا حماسه هاي بزرگي از رشادت ها ، جانبازيها، شهادت ها و ايثارگري هاي خالصانه و صادقانه مردان، زنان، جوانان و پيران اين كشور در سرزمين خوزستان خلق شده است، به گونه اي كه وقتي از خوزستان مي‌گوييم، دوران دفاع مقدس به خاطرمان مي‌آيد و از طرف ديگر وقتي از دفاع مقدس سخن مي گوييم به ياد استان شهيدپرور خوزستان مي افتيم، آري اينك خوزستان و دفاع مقدس آنچنان با هم عجين شده اند كه نمي توان آنها را از هم جدا فرض نمود.

خوزستان مهد تمدن ايران، سرزمين پيامبران و دروازه ورود تشيع به ايران زمين است، خوزستان سرزمين زرخيز و منبع مهم و حياتي انرژي ايران و سرزمين فقيهان و عالمان نامدار است و البته تاريخ اينگونه خواست كه خوزستان در انقلاب اسلامي و در دفاع مقدس نيز جايگاهي بس ويژه و والا داشته باشد.

اينك خوزستان نامي آشنا براي هر ايراني است،آري وقتي از دوران دفاع مقدس ياد مي‌شود بي‌اختيار در هركجاي ايران كه باشيم دلمان بي‌قرار خوزستان مي‌شود، بي‌قرار شهرها و روستاهايش، دشتها و بيابان هايش، نهرها و هورهايش، دريا و بندرگاه هايش، همه مي دانيم كه وجب به وجب اين سرزمين با خون شهيدان والامقام عطرآگين شده است.

چمران ها ، باكري ها، باقريها، همت‌ها و بسياري از سرداران و سربازان ارتش ، سپاه، بسيج و جهاد ‌‌ با ورود به اين سرزمين و حضور در جبهه هاي نبرد حق و باطل و نثار خونشان نامي جاويدان گرفته‌اند. آري در خوزستان بود كه جواناني مانند علم الهدي، دقايقي، بقايي، فرجواني، جهان‌آرا و هاشمي ها تربيت شدند و با دفاع مقدس خود از ارزشها و از خاك كشور به خيل شهيدان پيوسته و جاودانه گشتند. ارتشيان دلاوري همچون صياد شيرازي ، بابائي ، كشوري، شيرودي و صدها هزار ارتشي ديگر براي دفاع از كيان اسلام و از حريم و فضاي زميني، هوايي و دريايي كشور بود كه عاشقانه راهي اين سرزمين شدند و در پايان نيز شهادت را در آغوش گرفتند.

آري شهيد فهميده و بهنام محمدي و هزاران نوجوان ديگر نيز در اين ديار حماسه آفريدند و به فيض شهادت نائل آمدند و بدينسان از همين جا بود كه شهيدان بر بال ملائكه نشستند و آسماني شدند.

حتي راوي روايت فتح«آويني» نيز كه وظيفه روايت فتح اين دوران مقدس را به عهده داشت و با بيان شيواي خود و ترسيم جبهه ها دلها را به خود مجذوب مي نمود، آخرالامر با پايان اين دوره او هم در «فكه» خوزستان عروج ملكوتي نمود و شهيد قلم نام گرفت.

آري خوزستان همان سرزميني است كه جنگ در ابتدا از آن آغاز شد، صداي صفير اولين گلوله هاي جنگ در اين استان شنيده شد، اولين رگبار مسلسلها در شهرهاي اين استان به صدا درآمد، اولين بمب ها و اولين موشك ها بر سر مردمان اين سرزمين فرود آمد، صداي خمسه خمسه و كاتيوشاي دشمن بعثي اولين بار آسمان شهرهاي مرزي اين استان را به لرزه درآورد، ديوارهاي صوتي هواپيماها اولين بار در اين استان شكسته شد و اولين شهداي جنگ نيز در اين سرزمين نقش زمين شدند و لاله گون گشتند و اولين اسراي جنگ نيز از خوزستان به دست اسارت دشمن افتادند.

البته در طول جنگ مردم صبورش يا در جبهه و جنگ بودند، يا در اردوگا هها و يا در پشت جبهه ها يار و ياور رزمندگان شدند و يا آواره شهر و ديار ديگري گشتند، مهاجر نام گرفتند تا زندگي همچنان جريان يابد.

بنابراين در نگاه كلي بايد گفت كه اگرچه در ساير استانهاي جنوبي و غربي كشور مانند كردستان ، كرمانشاه و ايلام نيز جنگ بود و صحنه دفاع و دلاورمردي هاي آنها نيز كمتر از خوزستان نبوده و اگرچه مردم سراسر كشور براي نجات خوزستان كه قطعه اي از ايران اسلامي بود و براي آنها نجات خوزستان نجات انقلاب و نجات نظام اسلامي به شمار مي رفت با جان و دل آمدند و اين خود جاي تقدير و تشكري ويژه دارد، اما نگاه منصفانه مي گويد كه زخم خوزستان از جنگ به نسبت از همه جاي كشور بيشتر بوده و مردمش آسيب ديده تر و هزينه بيشتري نيز متقبل شدند.

خوزستاني كه خرمشهرش اولين قرباني جنگ بود، ابتدا خونين شهر لقب گرفت، نخلهايش سوخته و بي سرشدند، سيف و صفايش از بين رفت، چند سال اسير دشمن بود، اما آزاديش در سوم خرداد همه معادلات نظامي دشمن را به هم زد و امام امت در وصفش گفت كه خرمشهر را خدا آزاد كرد. آبادانش از آباداني افتاد، محاصره شد، اما هيچوقت تسليم دشمن نگرديد، دزفولش موشك باران شد اما قهرمان لقب گرفت و با استقامت مردمش شهري نمونه گشت، سوسنگردش با شهادت آزادمردانش دشت آزادگان شد. اهواز، انديمشك ، شوش، شوشتر، بستان، شادگان، هويزه، ايذه ، باغملك، ماهشهر، مسجدسليمان، بهبهان و..... همه و همه سهمي در دفاع مقدس داشتند و بي ترديد نقطه نقطه اين سرزمين، دردكشيده و رنج كشيده جنگ بوده است.

آري امروز بخاطر جنگ هر نقطه از خوزستان نامي در تاريخ يافته است و البته اين نامها خود بيانگر خاطرات دوران جنگ و دفاع مقدس است، شلمچه ، دهلاويه، رقابيه، طلائيه، چزابه، دوكوهه، فكه و هزاران نقطه بزرگ و كوچك ديگر در اين استان هستندكه زمين آنها با خون شهيدان وطن آبياري شده و مقدس شده اند، حتي رودخانه هايش همچون كرخه و كارون و اروندش نيز با خون شهيدان مخلوط شده و اينك بوي معنويت و تقدس مي دهد.

عمليات هاي ثامن الائمه ، طريق القدس ، فتح المبين، بيت المقدس، كربلاي پنج، خيبر، والفجرها و بسياري از عمليات هاي نظامي ديگر با رمزهاي مقدس و منتسب به معصومين در ديار خوزستان آغاز شده اند و بهترين و پاكترين فرزندان كشور در اين مجموعه عمليات ها شركت داشته و حماسه هاي جاودان آفريده اند.

آري هنوز هم بوي معراج شهدا از اين سرزمين مي آيد و هنوز هم گروهي در ميان خاكها و رملها و هورها و نيزارهاي اين استان در جستجوي مفقودين و بي اثرها هستند و مي بينيم كه هر از مدتي با تفحصي، كارواني از شهيدان بي نام و گمنام از جبهه هاي آن روز مي آيند كه تنها از روي پلاك، آنها را ميشناسند.

آري از آنجا كه خوزستان سرزمين لاله ها و آلاله هاست، اينك سرزمين راهيان نور شده است، راهياني كه از سراسر اين مرزو بوم راهي اين استان مي شوند تا جاي پاي رزمندگان ديروز را در جاي جاي زمين هاي خاكي اما مقدس اين سرزمين ببينند و نقش خاطرات آنها را بردارند و همراه با معنويت و عشق به ديار خود برند.

اينك بيان اين حرفها نه از باب تعريف و تمجيد و براي ايجاد حسي ناسيوناليست گونه به اين استان و نه از بابت خواستن سهمي جداگانه براي خوزستان، بلكه اين كلام از اين جهت مطرح مي شود كه بدانيم تقدير خوزستان در تقويم تاريخ كشورمان اينگونه شده است كه خوزستان نقشي جداگانه داشته باشد و بدانيم نه تنها دفاع مقدس در خوزستان رخ داده و نقش اين استان را پررنگ و برجسته نموده، بلكه از اين جهت كه بدانيم واقعا" خوزستان خود به تنهايي سهم زيادي در دفاع از خوزستان و در دفاع از وحدت سرزميني ايران و دفاع از ارزشهاي اسلامي داشته و در رشد و تعالي فرهنگ دفاع مقدس نيز نقشي بي بديل داشته و دارد كه البته هنوز نياز است تا زواياي پنهان اين تاثيرگذاري بهتر و بيشتر شناخته شود.

آري خوزستان تنها سرزمين نخل، نفت، گاز، فولاد و نيشكر نيست و البته خوزستان فقط گاو صندوق پولي و ارزي ايران هم نيست، بلكه خوزستان سرزمين منابع انساني غني و مردمي خونگرم و دوست داشتني است ، مردمي پرتلاش و صبور، و ولايتمدار و جسور كه براي دوام و استمرار انقلاب اسلامي و براي دفاع از سرزمين ايران اسلامي از جان و هستي خود دريغ نمي كند و هنوز هم آماده جانفشاني مي باشند.

آري امروز هم مردم بسيار خوب عرب زبان ، بختياري ها و لرهاي خوش قلب و مهربان، خرمشهري ها، آباداني ها و بندري هاي خوش زبان ، شوشتري ها و دزفولي هاي قهرمان و همه و همه مردم ساكن خوزستان از هر قوم و از هر زبان آماده و با بصيرت، گوش به فرمان امر ولايتند تا در جبهه هاي جنگ نرم نيز همانند جنگ گرم حماسه بيافرينند.

كلام آخر اينكه خوزستان همان سرزميني است كه در روزهاي سخت جنگ همه براي آزاديش آمدند و البته امروز بيش از گذشته توقع است و نياز دارد تا همه براي آباديش بيايند.آري خوزستان همان سرزميني است كه امام امت در رثاي آن گفت: «خوزستان دين خود را به اسلام ادا كرد» و اينك ما مانده ايم كه تا چه زماني دين خوزستاني ها به آنها به خوبي ادا خواهد شد.