ولیالله شجاعپوریان
سی و یکمین دوره المپیک با میزبانی شهر ریودوژانیرو در کشور برزیل در حال برگزاری است؛ المپیک به لحاظ تاریخی ریشه در جشنوارههای مذهبی یونان قدیم دارد، اما المپیک جدید در اواخر قرن 19در سال 1896 با ابتکار «بارون پیردکوبرتین» فرانسوی در آتن برگزار شد. این روزها که ورزشکاران ایرانی در این رقابت جهانی در رشتههای مختلف حضور پر رنگی دارند، به تبیین نکاتی چند درباره المپیک میپردازیم.
1- برخی از اهداف المپیک اعتلا و تربیت جوانان از طریق ورزش، تعمیق تفاهم و صلح، ترویج روحیه نهاددوستی و خیرخواهی و گردهمایی ورزشکاران جهان برای انجام یک رقابت سالم است؛ گرچه به نظر میرسد به مرور زمان کسب مدال بر اهداف اولیه تشکیل المپیک پیشی گرفته است، اما نمیتوان کتمان کرد هنوز هم المپیک باعث نزدیکی ملتها و تعامل ورزشکارانی از سراسر دنیا میشود که میتوانند در دوران رقابت تبلوری از فرهنگ، شخصیت و جایگاه کشور خود باشند و به همگرایی جهانی مدد رسانند.2- از دید برخی از کارشناسان موفقیت در المپیک یکی از نشانههای توسعهیافتگی کشورها به شمار میآید و موفقیت چشمگیر کشورهایی چون آمریکا، چین و انگلستان در رنکینگ کسب مدال میتواند تا حدودی این ادعا را تایید کند، اما نمیتوان آن را به صورت یک اصل کلی به شمار آورد.
به طور مثال کشورهای توسعهیافتهای همچون فرانسه، سوئد، سوئیس یا بسیاری از کشورهای پیشرفته اروپایی به رغم تقدم در شاخصهای توسعه، نتوانستهاند در عرصه المپیک به موفقیت شایانی دست یابند و از سویی برخی از کشورهای عقبمانده آفریقایی با کسب مدال در رشتههای قدرتی همچون دوومیدانی در زمره کشورهای موفق المپیک قرار میگیرند. از اینرو نمیتوان موفقیت ورزشکاران در المپیک را به صورت قطعی به برنامهریزی دولت و میزان توسعهیافتگی کشورها ربط داد و البته نباید از تاثیر برنامهریزی دولتها در موفقیت ورزشکارانشان چشمپوشی کرد. نکته مهم در این میان تبیین همه عوامل موثر در موفقیت است.
3- المپیک ورای اهداف متعالی خود، درسهای زیادی برای آموختن دارد. برگزاری مسابقاتی با حضور تعداد زیادی از ورزشکاران در رشتههای مختلف نیازمند یک مدیریت صحیح، هوشمندانه و خلاق است. ورزشکاران و مدیران ورزشی و مسئولان سیاسی کشورهای مختلف با حضور در المپیک از نزدیک در عرصه مدیریت تجربهاندوزی میکنند. برگزاری المپیک نیازمند تهمیدات و زیرساختهای مدرن و قوی، سیستم حمل و نقل پیشرفته، تسهیل فناوریهای ارتباطی، برنامهریزی و ساماندهی اصولی و بسیاری از مولفههای دیگر است که بیتردید باعث ملازمت و درهمآمیختگی ورزش با سیاست، اقتصاد، فرهنگ، هنر و... در جامعه میشود.
به عبارتی امروزه کشورهایی میتوانند میزبانی المپیک را به عهده بگیرند که از حداقل استانداردها و مولفههای رشد و توسعه در کشور خود برخوردار باشند. 4- موفقیت در ورزش مرهون برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری گسترده، تلاش و حمایت هدفمند است، اما حتی در صورت تامین همه این پیشنیازها کسب موفقیت قطعی نیست و همواره اتفاقات و رویدادهای پیشبینیناپذیر بزرگترین ورزشکاران را با شکست و ناکامی مواجه ساخته است و چه بسا بخشی از جذابیت و محبوبیت المپیک و به صورت کلی ورزش به دلیل پیشبینیناپذیری و غیرمترقبهبودن نتایج آن است. از اینرو برخی واکنشها به عدم موفقیت تعدادی از ورزشکاران ایرانی در رشتههای مختلف ناپسند و غیرقابل قبول است. بسیاری از این ورزشکاران در دورههای گذشته یا دیگر میادین جهانی برای کشورمان افتخارآفرینی کردهاند و اگر به هردلیلی در المپیک در حدتوان ظاهر نشدهاند، نباید با فشار افکار عمومی مواجه شوند.
البته ناکامی در المپیک باید آسیبشناسی و ریشهیابی شود، اما به نظر میرسد فشار روانی برخی انتقادات به ناکامی برخی از ورزشکاران روحیه سایر ورزشکاران را تحت تاثیر قرار میدهد. هواداران ورزش باید به این درک صحیح از فلسفه ورزش برسند که در صورت شکست یا پیروزی باید حامی ورزشکاران باشند و با یک ناکامی، موفقیتهای گذشته آنها را به وادی فراموشی نسپارند.5- در روزهای گذشته در شبکههای اجتماعی طنزهایی درباره حضور ورزشکاران موفق در المپیک در انتخابات شوراها دستبهدست میشد. به نظر میرسد اپیدمی حضور ورزشکاران موفق در المپیک در میدان سیاست در ایران سال به سال در حال رشد و افزایش است.
البته حضور در سیاست برای همگان و حق مسلم هر شهروند ایرانی است، اما همانطور که اداره ورزش نیازمند مدیرانی آشنا به ورزش و اصول آن است، میدان سیاست نیز نه محل تجربهاندوزی بلکه ارائه توانمندیها و قابلیتهای مدیریتی است. این موضوع به منزله ناکارآمد بودن ورزشکاران در عرصههای مدیریتی نیست، اما میتواند هشداری باشد که برخی ورزشکاران با استفاده از موفقیت ورزشی یکشبه راه چندساله را در سیاست طی نکنند، بلکه با آگاهی، تجربه و شناخت کامل وارد عرصه سیاست شوند تا سابقه ورزشی آنها نیز دچار خدشه نشود.
امیدواریم در روزهای باقیمانده المپیک، کاروان ورزشی جمهوری اسلامی ایران با کسب مدال در رشتههای مختلف بتواند ضمن کسب رضایتمندی افکار عمومی، با رتبهای مناسب این مسابقات را ترک کند، اما فراموش نکنیم فارغ از هر نتیجهای، تلاش، همت و پشتکار آنها در این مسابقات شایسته تقدیر، تکریم و تجلیل است.